1 Flashcards
قابل اطمینان بودن او از او یک رهبر بزرگ می سازد.
His reliability makes him a great leader.
شوخی های او همیشه خنده دار است و می تواند روحیه هر کسی را تقویت کند.
His jokes are always hilarious and can boost anyone’s mood.
حتی در روزهای بد، او دقیقاً می داند که چگونه به من روحیه دهد.
Even on bad days, she knows exactly how to cheer me up.
نگاه کردن به عکس های قدیمی خاطرات نوستالژی دوران کودکی ما را زنده می کند.
Looking at old photos brings back nostalgic memories of our childhood.
تعهد او به کارش منبع الهام واقعی برای من است.
His dedication to his work is a true source of inspiration for me.
او به دلیل سخت کوشی و اراده اش الگوی من است.
She’s my role model because of her hard work and determination.
او کسی است که من واقعاً بخاطر خردش باهاش هستم.
He’s someone I really look up to for his wisdom.
مهربانی و سخت کوشی او ویژگی هایی است که من واقعاً آنها را تحسین می کنم.
Her kindness and diligence are qualities that I truly admire.
این روزها افراد قابل اعتماد و صمیمی به سختی پیدا می شوند.
Trustworthy and sincere people are hard to find these days.
او فردی قد متوسط با چهره ای روشن و درخشان است
She’s a medium-height person with a glowing fair complexion
کامپلکشن
اعتماد به نفس او با وجود اینکه کمی چاق است او را جذاب می کند.
His confidence makes him attractive despite being a bit chubby.
این لیوانی است که با آن قهوه می نوشم. دانشگاهی که فرزندانم در آن تحصیل کردند یکی از بهترین دانشگاه های کشور است.
That’s the mug by which I drink coffee.
The university at which my children studied is one of the best in the country.
او آنقدر مهربان است که همه از همراهی او لذت می برند
She is so affable that everyone enjoys her company
(agreeable, amiable)
بخاطر شخصیت شادش معاشرت باهاش خوش میگذره.
His cheerful personality makes him the life of the party.
fun, hilarious
او به عنوان یک فرد اجتماعی، به راحتی هر جا که می رود دوست پیدا می کند.
As a sociable person, she easily makes friends wherever she goes.
outgoing, gregarious
گیری گ ری اس
دوست وفادار دوستی است که می توانید عمیق ترین رازهای خود را به او بگویید
A faithful friend is one you can trust with your deepest secrets
Loyal
پشتکار و قدرت او الهام بخش همه اطرافیانش است.
His perseverance and strength inspire everyone around him.
پرسی وی ا رنس
Hopefulness, Positivity, Strength, Diligence
او نه تنها انگلیسی صحبت می کند، بلکه اسپانیایی را نیز روان صحبت می کند
Not only does she speak English, but she also speaks Spanish fluently
هرگز کسی را ندیده بودم که اینقدر به کار خود متعهد باشد
Never have I seen someone so dedicated to their work
یک پیاده روی کوتاه در پارک می تواند روحیه شما را بعد از یک روز طولانی تقویت کند
A short walk in the park can lift your spirit after a long day
Boost your energy
او ذهن بازی دارد و همیشه برای شنیدن دیدگاه های جدید باز است.
She is broad-minded and always open to hearing new perspectives.
اولین باری که همدیگر را دیدیم را به خوبی به یاد دارم - بعدازظهر بارانی بود.
I vividly remember the first time we met—it was a rainy afternoon.
او شیک به نظر می رسید، موهایش را گوجه ای بسته بود
او پوشیدن موهایش را باز گذاششته / دم اسبی / چتری
She looked elegant, wearing her hair in a neat bun
Wearing her hair loose / Ponytail / Fringe
بر اساس ابرهای تیره، می توانم استنباط کنم که به زودی باران خواهد بارید
Based on the dark clouds, I can infer that it’s going to rain soon 
معلم از ما خواست که شعر را تفسیر کنیم و معنای عمیق تر آن را توضیح دهیم
The teacher asked us to interpret the poem and explain its deeper meaning
استاد از ما خواست تا در گزارش خود نکات اصلی مقاله را بیان کنیم.
The professor asked us to outline the main points of the article in our report.
آیا می توانید در مورد برنامه خود برای افزایش فروش در سه ماهه آینده توضیح دهید؟
Could you elaborate on your plan to increase sales next quarter?
او سعی کرد شکستن گلدان را انکار کند
She denied that she had broken the vase
او پس از ساعت ها بازجویی تصمیم گرفت به اشتباهات خود اعتراف کند
After hours of questioning, he decided to confess to his mistakes
من از پذیرش چنین تصمیم ناعادلانه ای سرباز می زنم
I refuse to accept such an unfair  decision 
او ادعا کرد که می تواند پروژه را تنها در یک هفته به پایان برساند
He claimed that he could finish the project in just one week 
شب بارانی شدید ما را مجبور به لغو برنامه های بیرون از منزل شما می کند
The heavy rain might force us to cancel our outdoor plans 
دستورالعمل ها آنقدر نامشخص بود که همه را در اتاق گیج کنند
The instructions were so unclear that they confused everyone in the room 
آنها همیشه در مورد کوچکترین مسائل بحث می کنند
They always argue about the smallest issues 
این گزارش حاکی از افزایش قابل توجه فروش در ماه گذشته است
The report indicates as significant rise in sales over the past month 
با وجود مخالفت های من، او اصرار داشت که حق با اوست
Despite my objections, she insisted that she was right 
او غیر مستقیم به من فهموند که باید بیشتر کار منم
He implied that I should work harder
Happy syn
Joyful, content, delighted, pleased, cheerful 
Important syn
Significant, crucial, essential, vital, key
Big syn
Large, huge, numerous, gigantic, massive 
Good syn
Excellent, great, fine, positive, favorable
Smart syn
Intelligent, clever, bright, sharp, quick witted
Fast syn
Quick, rapid, speedy, swift, brisk 
Difficult syn
Hard challenging, tough, complicated, strenuous
Interesting syn
Fascinating, captivating, engaging intriguing, absorbing 
Beautiful syn
Attractive,pretty, stunning, lovely, charming 
Tired syn
Exhausted, fatigued, weary, drained, worn out 
در ابتدای جلسه سارا داستان خنده دار گفت تا یخ همه اب شه
At the beginning of the meeting, Sara told the funny story to break the ice 
وقتی او این ایده رو پیشنها داد واقعا به هدف زد
when he suggested that idea, he really hit the nail on the head with it 
میخوام خونه بمونم امروز چون کمی احساس ناخوشی دارم
I want to stay home today because I’m feeling a bit under the weather 
مجبور شدم شب تا دیروقت کار کنم تا پروژه رو قبل از مهلت تحویل بدم
I had to burn the midnight oil last night to finish the project before the deadline
آنها مجبور شدند سفر را به دلیل بدی آب و هوا لغو کنند
They had to call off the trip because of bad weather 
چون تاکسی به موقع نیامد، دیر اومدیم
We’re running late because the taxi didn’t turn up on time 
او انتظار نداشت هنگام تمیز کردن اتاق زیر شیروانی با عکس های دوران کودکی خود روبرو شود
she didn’t expect to come across her childhood photos while cleaning the attic 
آیا می توانید این موضوع را در جلسه فردا مطرح کنید؟ به نظرم خیلی مهمه
can you bring up this topic at the meeting tomorrow? I think it’s very important. 
Advantage
Syn: benefit gain edge 
عج
Antonym: disadvantage drawback hindrance 
هین د ر نس
Decline
Decrease diminish drop lessen
ل سن
Increase rise groove 
Efficient
effective competent productive
inefficient ineffective unproductive
Significant
 important, meaningful notable
Insignificant, trivial unimportant 
Expand
Increase grow extend
Contract shrink decrease 
Sustain
 maintain uphold continue
Diminish weaken discontinue 
Generate
تولید کردن
 produce create develop
Destroy eliminate reduce 
reliable
trustworthy, dependable, consistent
Unreliable unpredictable erratic
ا ر دک
بچه ها خیلی هیجان زده بودند که صبح کریسمس هدایا را پاره کردند
The children were so excited to tear into the gifts on Christmas morning 
Improve
Enhance better upgrade
Deteriorate worsen decline 
Fast
Quick rapit speedy
Slow sluggish gradual 
اسلاگ ش
گ ر جو آل
friendly
Kind, approachable amiable
Unfriendly cold distant 
Strong
Powerful sturdy robust
ا ست ردی- رو باست
Weak fragile delicate 
ف ر ج ل
ایا امکان تغییر در این غذا هست؟
Is it possible to customize this dish?
شنیده ام که بار شما به نوشیدنی های خاصش معروف است
I’ve heard that your bar is known for its signature drinks
من انرژیم رو از خودم میگیرم
I get my energy from within
آیا می توانید آن را [ادویه/ ملایم/بدون پیاز] درست کنید؟
Could you make that [spicy/mild/without onions]?
چقدر طول می کشد تا آماده شود؟
How long will it take to prepare?
من طرفدار [مواد] نیستم، آیا می توانم آن را جایگزین کنم؟
I’m not a fan of [ingredient], can I substitute it?
ابجو باز شده موجود چی دارین؟
What’s on tap?
درخواست برای یخ گرفتن در بار
We’re running low on ice.
سفارش دادن راند دوم در بار
I’ll go for the second one
من تو دوره pms هستم
I’m dealing with PMS
حدس زدم شاید ناراحت شده باشد
I assumed he might have gotten upset
این روزها، مردم کمتر از گذشته اجتماعی هستند
these days, people are less social than they were in the past
این برنامه ها افراد را افسرده تر، تنهاتر و منزوی تر می کنند
these apps make people more depressed, lonelier, and more isolated
کودک خجالتی هنگام ملاقات با افراد جدید پشت مادرش پنهان شد
The bashful child hid behind his mother when meeting new people
او در مورد سرمایه‌گذاری پولش در بازار سهام محتاط بود
He was cautious about investing his money in the stock market
تیم پس از پیروزی در قهرمانی از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید
The team was ecstatic after winning the championship.
او وقتی فهمید کسی ماشینش را خط انداخته، به شدت عصبانی شد.
She was furious when she found out someone had scratched her car.
هوا آنقدر گرفته و دلگیر بود که برنامه پیک‌نیک ما را خراب کرد.
The weather was so gloomy that it ruined our picnic plans.
پارک به پناهگاهی برای افرادی که به دنبال آرامش بودند تبدیل شد.
The park became a sanctuary for people seeking peace and quiet.
شهر چندین مکان برای کنسرت‌ها و اجراهای تئاتر دارد.
The city has several venues for concerts and theater performances.
دانش آموزان نیز در مدارس به طور گسترده از اینترنت استفاده می کنند
Students also use the internet extensively in schools
مدارس می توانند از مزایای اینترنت برای برقراری ارتباط با والدین استفاده کنند
Schools can leverage the advantages of the Internet to communicate with parents
استفاده طولانی‌مدت از کامپیوتر می‌تواند باعث خستگی چشم شود و ناراحتی و تاری دید ایجاد کند
Prolonged use of computers can lead to eye strain, causing discomfort and blurred vision.
سیگار کشیدن در میان بزرگسالان در قرن بیستم رایج‌تر از امروز بود
Smoking was more prevalent among adults in the 20th century than it is today.
این واقعیت انکارناپذیر است که فناوری نحوه ارتباط ما را تغییر داده است
It is undeniable that technology has transformed the way we communicate.
شکاف دیجیتالی مانع از دسترسی بسیاری از جوامع روستایی به آموزش و منابع آنلاین می‌شود
The digital divide prevents many rural communities from accessing online education and resources.
نوشیدن مقدار زیادی آب می‌تواند به طولانی کردن سطح انرژی شما در طول روز کمک کند
Drinking plenty of water can help prolong your energy levels throughout the day
او نسبت به مشکلات والدین مجرد بسیار همدل است.
She is very sympathetic to the problems of single parents.
ما از میزان خسارتی که طوفان وارد کرده بود وحشت‌زده شدیم
We were horrified by the amount of damage caused by the storm.
بعد از کار کردن تمام روز، خیلی خسته شده بودم.
I was exhausted after working all day.
برخی از قارچ‌ها سمی هستند و نباید خورده شوند.
Some mushrooms are toxic and should not be eaten.
منابع طبیعی کشور به سرعت در حال کاهش یافتن هستند.
The country’s natural resources are being rapidly depleted.
بسیاری از گونه‌ها به دلیل جنگل‌زدایی در معرض انقراض قرار دارند.
Many species are in danger of extinction due to deforestation.
این جزیره زیستگاه گونه‌های متنوع جانوری است
The island is home to a rich variety of fauna.
این منطقه به عنوان یک منطقه حفاظت‌شده برای حفاظت از حیات وحش تعیین شد.
This area was designated as a nature reserve to protect wildlife
من بصورت نیمه حضوری کار می کنم و به شدت به اینترنت متکی هستم
I work in a hybrid setting and rely heavily on the internet
او به طور مداوم درباره کارش صحبت می‌کند که واقعاً آزاردهنده است.
He constantly talks about his job, which is really annoying.
باران شدید در حال مختل کردن خدمات قطار است.
The heavy rain is disrupting the train service.
manage syn
conducted, operated, run
جمعیت این شهر عمدتاً از افراد حرفه‌ای جوان تشکیل شده است.
The city’s population is predominantly young professionals.
نگرش شکست‌طلبانه او باعث شد تیم انگیزه خود را از دست بدهد.
His defeatist attitude made it hard for the team to stay motivated.
این شرکت یک روش بنیادی برای آموزش کارکنان معرفی کرد.
The company introduced a radical approach to employee training.
او در سرمایه‌گذاری در بازار سهام محتاط بود.
She was cautious about investing in the stock market.
دانشمند ماده شیمیایی را در آزمایشگاه آزمایش کرد
The scientist tested the chemical substance in the laboratory.
آنها پس از یک صعود طولانی، سرانجام به قله کوه رسیدند
They finally reached the summit of the mountain after a long climb.
او زمین‌شناسی خواند تا درباره سنگ‌ها و مواد معدنی بیاموزد او زمین‌شناسی خواند تا درباره سنگ‌ها و مواد معدنی بیاموزد
She studied geology to learn about rocks and minerals.
او به دلیل کارش از کمردرد مزمن رنج می‌برد
He suffers from chronic back pain due to his job.
بوی غذای فاسد حالت تهوع‌آور بود
The smell of rotten food was nauseating.
او در معده‌اش درد شدیدی احساس کرد
She felt an acute pain in her stomach.
دکتر نبض او را بررسی کرد تا ببیند حالش خوب است یا نه
The doctor checked her pulse to see if she was okay.
میوه‌ها و سبزیجات سرشار از مواد مغذی ضروری هستند
Fruits and vegetables are full of essential nutrients.
زخم به دلیل تمیز نشدن صحیح دچار عفونت شد
The wound got an infection because it wasn’t cleaned properly.
رژیم غذایی او نامتعادل است زیرا بیش از حد غذای ناسالم می‌خورد
His diet is unbalanced because he eats too much junk food.
یک شغل با حقوق بالا معمولاً فرصت‌های بهتری برای پیشرفت شغلی به همراه دارد.
A well-paying job often comes with better career growth opportunities.
اگرچه تعادل بین کار و زندگی مهم است، اما امنیت مالی در بلندمدت انعطاف‌پذیری بیشتر و آرامش خاطر را فراهم می‌کند
Although work-life balance is important, financial security provides more flexibility and peace of mind in the long run.
در حالی که داشتن تعطیلات بیشتر جذاب است، اما ثبات مالی برای من مهم‌تر است
While having more vacation time is appealing, financial stability is more important to me.
حقوق بالاتر به من امکان می‌دهد هزینه‌های زندگی‌ام را پوشش دهم.
A higher salary would allow me to cover my living expenses.
اتمام پروژه در زمان مقرر برای تیم یک دستاورد بزرگ بود.
Completing the project on time was a great accomplishment for the team.
درآمد او از کسب و کار جدید به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
Her earning from the new business has increased significantly.
آرزوی او برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق او را برانگیخت تا هر روز سخت کار کند.
His ambition to become a successful entrepreneur motivated him to work hard every day.
تیم اجرایی تصمیم نهایی در مورد گسترش شرکت را گرفتند.
The executive team made the final decision regarding the company’s expansion.
او مصمم بود که علیرغم تمام چالش‌ها، مدرک خود را تمام کند.
She was determined to finish her degree despite all the challenges.
مدیر در پایان سه‌ماهه ارزیابی از عملکرد کارمند انجام داد.
The manager conducted an evaluation of the employee’s performance at the end of the quarter.
کمبود پول، بزرگ‌ترین مانع برای شروع یک کسب‌وکار است
Lack of money is the biggest obstacle to starting a business.
یک خط مورب از یک گوشه مربع به گوشه دیگر بکش
Draw a diagonal line from one corner of the square to the other.
او یک پیراهن چهارخانه قرمز برای مهمانی پوشید
He wore a red plaid shirt to the party.
رومیزی دارای یک طرح شطرنجی آبی و سفید بود
The tablecloth had a blue and white checkered pattern.
او یک لباس خال‌خالی زیبا برای عروسی پوشید
She wore a beautiful polka-dot dress to the wedding.
او به خاطر جوش‌های روی صورتش احساس خجالت می‌کرد
He felt embarrassed because of the pimples on his face.
دکتر گفت که او کم‌وزن است و باید بیشتر غذا بخورد
The doctor said she was underweight and needed to eat more.
کشتی‌گیر قدکوتاه اما چهارشانه و بسیار قوی بود
The wrestler was short but stocky and very strong.
او با شلوار جین کهنه و کفش‌های کثیفش ژولیده به نظر می‌رسید
He looked scruffy in his old jeans and dirty shoes.
او یک نفس عمیق کشید و به آرامی بازدم کرد تا آرام شود
She took a deep breath and exhaled slowly to calm down.
فناوری زندگی روزمره ما را متحول کرده و انجام کارها را کارآمدتر و راحت‌تر ساخته است
Technology has transformed our daily lives, making tasks more efficient and convenient.
رسانه‌های اجتماعی تأثیرات مثبت و منفی بر تعاملات انسانی دارند.
Social media has both positive and negative effects on human interactions.
هوش مصنوعی صنایع را متحول کرده است، اما در عین حال مسائل اخلاقی را نیز مطرح می‌کند
Artificial intelligence is revolutionizing industries, but it also raises ethical concerns.
حفاظت از محیط زیست برای نسل‌های آینده بسیار حیاتی است
Protecting the environment is crucial for future generations
دولت‌ها باید مقررات سخت‌گیرانه‌تری را برای کاهش آلودگی اجرا کنند
Governments should implement stricter regulations to reduce pollution.
استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر می‌تواند به مقابله با تغییرات اقلیمی کمک کند
Using renewable energy sources can help combat climate change.
حمل‌ونقل عمومی یک جایگزین مقرون‌به‌صرفه و سازگار با محیط زیست برای رانندگی است
Public transportation is a cost-effective and eco-friendly alternative to driving.
توسعه زیرساخت‌های بهتر می‌تواند ازدحام ترافیک در شهرها را کاهش دهد
Developing better infrastructure can reduce traffic congestion in cities.
سفر به خارج از کشور دیدگاه فرد را گسترش داده و درک فرهنگی را تقویت می‌کند
Traveling abroad broadens one’s perspective and enhances cultural understanding.
کار داوطلبانه به ایجاد جوامع قوی‌تر کمک کرده و حس مسئولیت‌پذیری را تقویت می‌کند
Volunteering helps build stronger communities and fosters a sense of responsibility.
حمایت از کسب‌وکارهای محلی به اقتصاد کمک کرده و جامعه را تقویت می‌کند
Supporting local businesses benefits the economy and strengthens the community.
برنامه‌های پیشگیری از جرم برای حفظ جامعه‌ای امن و مطمئن ضروری هستند
Crime prevention programs are essential for maintaining a safe and secure society.
ما پدیده‌ای به نام «طوفان برفی همراه با رعد و برق» را مشاهده کردیم که در واقع یک طوفان رعد و برقی در هنگام بارش برف است.
We witnessed a phenomenon called ‘thundersnow’, which is essentially a thunderstorm during a snowfall.
در ابتدا، نسبت به گشت‌وگذار در چنین شهری وسیع به‌تنهایی، به‌ویژه با وجود مانع زبانی، بسیار نگران بودم.
Initially, I was quite apprehensive about navigating such a vast city alone, especially with the language barrier
استادیوم پر از طرفداران پرشوری است که با هیجان فراوان تیم‌های محبوب خود را تشویق می‌کنند.
The stadium is packed with enthusiastic fans who are passionately cheering for their favorite teams.
نمایش باشکوه آتش‌بازی در آسمان نشان می‌دهد که ممکن است این لحظه پایان مسابقه باشد، جایی که یکی از تیم‌ها به‌تازگی پیروز شده است.
the spectacular fireworks display in the sky, which suggests this might be the end of the match where one of the teams has just won the game.
من یک منطقه روستایی آرام را می‌بینم که در هنگام غروب آفتاب به تصویر کشیده شده است.
I can see a serene rural area captured during sunset.
خانه‌های زیادی در امتداد ساحل رودخانه قرار گرفته‌اند و منظره‌ای مسکونی دل‌انگیز ایجاد کرده‌اند.
there are numerous houses situated along the riverfront, creating a charming residential scene.
ترکیب خانه‌های ساحلی، آب آرام و غروب طلایی به این صحنه حسی از گرما و آرامش می‌بخشد که آن را به‌طور ویژه‌ای دل‌نشین و جذاب می‌کند.
The combination of the waterfront homes, the gentle water, and the golden sunset gives this scene a sense of warmth and serenity that makes it particularly inviting.
با توجه به صحنه دل‌نشین شام خانوادگی که در اینجا به تصویر کشیده شده است، می‌توانم چندین اتفاق خوشایند را پیش‌بینی کنم.
Given the charming family dinner scene depicted here, I can anticipate several delightful developments.
با نزدیک شدن به شب، احتمالاً جریان ترافیک افزایش می‌یابد، زیرا رفت‌وآمدکنندگان در ساعت اوج ترافیک به سمت خانه‌های خود می‌روند.
As night approaches, the traffic flow will likely increase as commuters head home during rush hour.
پل یک نماد برجسته در چشم‌انداز شهری شبانه است.
the bridge is a prominent landmark in the nighttime cityscape
این یک چمدان جالب و جذاب است که توجه همه را در حال حاضر در گردونه چمدان‌ها جلب کرده است.
It’s such an intriguing piece of luggage that’s catching everyone’s attention here at the carousel.
این یک سیستم خودکار با حسگرهایی است که سینی‌ها را بدون هیچ‌گونه دخالت دستی پردازش می‌کند.
It’s an automated system with sensors that processes trays without any manual handling.
او از پذیرش اشتباه خود امتناع کرد.
She refused to acknowledge her mistake.
این نرم‌افزار به شما کمک می‌کند تا بهترین راه‌حل را برای مشکل خود پیدا کنید
This software helps you find the optimal solution for your problem.
سفرم به پاریس یکی از خاطرات گرانبهای من باقی مانده است.
My trip to Paris remains one of my most treasured memories.
او گردنبندی را که مادربزرگش به او داده بود، عزیز می‌داشت.
She cherished the necklace her grandmother had given her.
چراغ‌های خیابان، جاده تاریک را روشن کردند.
The streetlights provided illumination on the dark road.
من دوست دارم کنار دریاچه بنشینم چون بسیار آرامش‌بخش است.
I love sitting by the lake because it’s so tranquil.
موسیقی او از مرزهای فرهنگی و زبانی فراتر می‌رود.
His music transcends cultural and language barriers.
در ابتدا استفاده از دستگاه جدید سخت بود، اما حالا قلقش را یاد گرفته‌ام.
At first, using the new machine was difficult, but now I’ve got the hang of it.
او علیرغم هشدارها به داخل جنگل رفت.
She ventured into the forest despite the warnings.
به دلیل برف سنگین، ما به مدت سه روز در خانه محبوس بودیم.
Due to the heavy snow, we were confined to our house for three days.
شرکت سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی در فناوری جدید انجام داد.
The company made a substantial investment in new technology.
یادگیری یک زبان جدید ارزشمند است زیرا فرصت‌های زیادی را ایجاد می‌کند
Learning a new language is worthwhile because it opens many opportunities.
ایده‌ی کار از راه دور برای بسیاری از کارکنان جذاب است.
The idea of working remotely is very appealing to many employees.
نصیحت او در موفقیت من نقش اساسی داشت.
His advice was instrumental in my success.
بسیاری از دانشجویان برای پرداخت هزینه تحصیل خود به کمک مالی متکی هستند.
Many students rely on monetary assistance to pay for their education.
دولت سیاست‌های جدیدی را برای کاهش فقر معرفی کرد.
The government introduced new policies to alleviate poverty.
استدلال او ساختاریافته و دقیق بود و درک عمیقی را نشان می‌داد.
His argument was well-structured and nuanced, showing deep understanding.
مهندس امکان‌سنجی ساخت یک پل در آن منطقه را بررسی کرد.
The engineer assessed the feasibility of building a bridge in that area.
هنرمند تلاش کرد سبک نقاشی سنتی را به شکلی مدرن بازآفرینی کند.
The artist tried to reimagine the traditional painting style in a modern way.
مهم است که رویدادهای تاریخی را در بستر خود بررسی کنیم تا تأثیر آنها را درک کنیم.
It’s important to contextualize historical events to understand their impact.
بعد از ماه‌ها کار طولانی بدون استراحت، او دچار فرسودگی شغلی شد.
After working long hours for months without a break, she experienced severe burnout.
استنشاق طولانی مدت بخارات سمی می‌تواند مشکلات جدی سلامتی ایجاد کند.
Prolonged inhalation of toxic fumes can cause serious health problems.
او در عرض چند ماه پیشرفت شگفت‌انگیزی در یادگیری انگلیسی داشته است.
She has made remarkable progress in learning English in just a few months.
جادوگر خرگوش را دقیقاً جلوی چشمانم ناپدید کرد.
The magician made the rabbit disappear right before my eyes.
حجم کار او از زمانی که همکارش شرکت را ترک کرد، به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است.
His workload has increased significantly since his colleague left the company.
شرکت در تلاش است تا فرآیندهای خود را بهینه‌سازی کند تا هزینه‌ها را کاهش دهد.
The company is trying to streamline its operations to reduce costs.
مهارت‌های ارتباطی خوب برای شایستگی حرفه‌ای ضروری هستند.
Good communication skills are essential for professional competence.
او خود را در مطالعه‌ی هوش مصنوعی غرق کرده است.
He is immersing himself in the study of artificial intelligence.
ادغام فناوری جدید باعث افزایش بهره‌وری شده است.
The integration of new technology has improved productivity.
اجرای او در مسابقه واقعاً چشمگیر بود.
Her performance in the competition was truly noteworthy.
تفاوت به اندازه کافی مهم نیست که هزینه اضافی را توجیه کند.
The difference isn’t significant enough to justify the extra cost.
می‌توانیم با استفاده از اسناد دیجیتال به جای چاپ و آوردن ظروف قابل استفاده مجدد برای ناهار شروع کنیم.
We can start by using digital documents instead of printing and bringing reusable containers for lunch.
در ابتدا برای همکارانم ممکن است سازگاری با این سیاست‌های دوستدار محیط زیست چالش‌برانگیز باشد.
It can be demanding at the beginning for my colleagues to adapt to these eco-friendly policies.
من در یک آسانسور مدرن و پیشرفته هستم که کاملاً توسط فکر کنترل می‌شود.
I’m in a cutting-edge modern elevator that’s controlled entirely by thought.
سرپرست کارکنان را با دقت زیر نظر دارد
The supervisor is watching the employees like a hawk
من تمام روز جلسات پشت سر هم دارم، بنابراین خیلی سرم شلوغ است
I have back-to-back meetings all day, so I’m very busy.
از این به بعد، هر روز صبح ورزش خواهم کرد
From now on, I will exercise every morning.
نگران به نظر می‌رسی. در فکرت چیست؟
You look worried. What’s on your mind?
معلم ما در مورد مهلت‌های تحویل بسیار سخت‌گیر است
Our teacher is very strict about deadlines.
من جلسه‌ای با مدیر ترتیب می‌دهم تا درباره پروژه صحبت کنیم
I will set up a meeting with the manager to discuss the project.
او تلفنش را گم کرد چون خیلی بی‌دقت بود
He lost his phone because he was too careless.
شرکت یک محصول نوآورانه معرفی کرد که صنعت را تغییر داد
The company introduced an innovative product that changed the industry.
هر سال مردم با برگزاری مراسمی از قهرمانان ملی بزرگداشت می‌کنند
Every year, people commemorate the national heroes by holding a ceremony.
خواهرم در بخش زایمان بیمارستان شهر، نوزادش را به دنیا آورد.
My sister gave birth to her baby in the maternity ward of the city hospital.
این کتاب راهنمای جامعی برای بازاریابی دیجیتال ارائه می‌دهد.
This book provides a comprehensive guide to digital marketing.
من دوست دارم جمعه‌ی آینده را مرخصی بگیرم.
I’d like to take next Friday off.
من واقعاً از اعتمادی که به من دارید قدردانی می‌کنم.
I really appreciate your trust in me.
من احساس ناراحتی می‌کنم.
I’m feeling down.
من در اوقات فراغت دوست دارم در اینترنت جستجو کنم.
I like to browse the net in my free time.
شرکت باید از تهدیدات احتمالی آگاه باشد.
The company must be aware of potential threats.
ارتش رهگیرهایی را برای محافظت از حریم هوایی مستقر کرد.
The military deployed interceptors to protect the airspace.
هتل دارای فضای داخلی وسیعی با تزئینات مجلل بود.
The hotel had an expansive interior with luxurious decorations.
در دفتر یک آبسردکن در گوشه قرار دارد تا کارکنان هیدراته بمانند.
The office has a water dispenser in the corner for employees to stay hydrated.
چندین بار سعی کردم با او تماس بگیرم، اما کاملاً پاسخگو نبود.
I tried calling him several times, but he was completely unresponsive.
بیمار تب بالایی دارد، اما نگران‌کننده‌تر این است که دچار مشکلات تنفسی هم شده است.
The patient has a high fever, but more worryingly, he is also experiencing breathing difficulties.
چشمانش از شادی برق زد وقتی که همه‌چیز برایش روشن شد.
his eyes just lit up when everything clicked.
جو کلی سرزنده و شاداب به نظر می‌رسد، زیرا همه درگیر فعالیت‌های گوناگون هستند.
The overall atmosphere feels vibrant and joyful because everyone is engaged in various activities.
این تصویر محیط پرجنب‌وجوش مرکز خرید را به نمایش می‌گذارد و حس یک فضای اجتماعی پرتحرک را منتقل می‌کند.
This picture showcases the lively environment of the shopping center, giving a sense of a bustling community space.
این صحنه‌ی آرام به من حس آرامش و زندگی اجتماعی را القا می‌کند.
This peaceful scene gives me a sense of tranquility and community life.
این سرویس روزانه‌ی مداوم نیازهای بازدیدکنندگان پارک را بهتر برآورده خواهد کرد.
This consistent daily service would better serve our park visitors’ needs.
این کافه به یک مکان ثابت و قابل‌اعتماد برای بازدیدکنندگان تبدیل می‌شود، به‌جای اینکه هر آخر هفته فروشندگان مختلفی حضور داشته باشند.
The café would become a reliable fixture that visitors can count on, rather than having different vendors each weekend.
پیدا کردن مسیر مناسب و حمل‌ونقل مناسب می‌تواند برای کسی که تازه به شهر آمده، بسیار چالش‌برانگیز باشد.
finding the right route and suitable transportation can be so challenging for someone new to the city
وقتی مردم دکمه‌ی آب را فشار می‌دهند، دچار نقص فنی می‌شود و آب روی آنها می‌پاشد و باعث خیس شدنشان می‌شود.
when people press the button for water, it malfunctions and splashes water on them, causing them to get wet.
من نگران هم هدررفت آب هستم و هم خطرات احتمالی برای ایمنی افراد.
I’m concerned about both the water wastage and potential safety risks.
هوا در باقی هفته ناپایدار خواهد بود و هر روز انتظار بارش باران می‌رود
The weather will remain unsettled for the rest of the week, with showers expected every day.
شرکت باید زیرساخت قوی‌تری پیاده‌سازی کند که بتواند ترافیک بالای کاربران را مدیریت کند.
The company needs to implement a more robust infrastructure that can handle high user traffic.
ذهنم خالی شد و تمرکز روی مطالب آماده‌شده‌ام بسیار دشوار شد.
My mind went blank, making it incredibly challenging to focus on my prepared content.
گارانتی یک‌ساله قابلیت اطمینان بلندمدت بهتری نسبت به پوشش شش‌ماهه فراهم می‌کند.
The one-year warranty provides better long-term reliability than the 6-month coverage.
با این حال، هوا ناگهان بد شده است، ابرهای تیره در حال آمدن هستند و رعد و برق در سراسر چشم‌انداز می‌پیچد.
However, the weather has suddenly deteriorated, with dark clouds rolling in and thunder echoing across the landscape.
برای استراحت و گرفتن چند ماهی به دریاچه رفتیم.
We went to the lake to relax and catch some fish.
وقتی صدای عجیبی شنید، از ترس می‌لرزید.
She was trembling with fear when she heard the strange noise.
بعد از یک نفس عمیق، توانستم آرامشم را دوباره به دست بیاورم.
After taking a deep breath, I managed to regain my composure.
سخنرانی در برابر جمعیت زیادی یک تجربه پراسترس و عصبی‌کننده بود.
Giving a speech in front of a large audience was a nerve-wracking experience.
دو دونده به‌طور هم‌زمان از خط پایان عبور کردند.
The two runners crossed the finish line simultaneously.
او به وضوح از خبر تصادف دوستش ناراحت شده بود
She was clearly distressed by the news of her friend’s accident.
وقتی آژیر آتش‌سوزی به صدا درآمد، همه شروع به جمع‌کردن عجولانه وسایل خود کردند
When the fire alarm went off, everyone started hastily gathering their belongings.
ساختمان به سرعت پس از هشدار زلزله تخلیه شد
The building was swiftly evacuated after the earthquake warning.
آنها مجبور شدند فعالیت تفریحی بیرونی خود را به دلیل طوفان ناگهانی نیمه‌کاره رها کنند
They had to cut short their outdoor recreation due to the sudden storm.
این نرم‌افزار جدید از نظر سرعت و کارایی عملکرد بهتری نسبت به نسخه‌های قبلی دارد
This new software outperforms all previous versions in speed and efficiency.
انتخاب اینکه منتظر اطلاعات بیشتر بماند، عاقلانه‌ترین تصمیمی بود که می‌توانست بگیرد
Choosing to wait for more information was the wisest decision he could make.
مدیر موجودی را بررسی کرد قبل از اینکه سفارش جدیدی بدهد
The manager checked the inventory before placing a new order.
کاهش قیمت‌ها و افزایش فروش یک وضعیت برد-برد برای شرکت و مشتریان ایجاد کرد
Lowering prices and increasing sales created a win-win situation for both the company and the customers.
معلم بر ایجاد رابطه‌ی مؤثر با دانش‌آموزان تمرکز کرد تا مشارکت در کلاس را افزایش دهد
The teacher focused on building rapport with her students to improve classroom participation.
دریاچه آرام بود، بدون هیچ صدایی جز صدای ملایم برخورد آب
The lake was tranquil, with no sound except the gentle lapping of the water.
