1 Flashcards
endured
تحمل کرد
bullfights
گاوبازی،
arena
عرصه
fortress
قلعه
versatile
همه کاره
emblematic
نمادین
depot
انبار
retail outlets
فروشگاه های خرده فروشی
reinforces
تقویت می کند
compactness
فشردگی
blueprint
نقشه
canopies
سایبان ها
inaugurate
افتتاح
supply
عرضه
acquired
به دست آورد
sustainable
پایدار
amenities
امکانات رفاهی
resounding
unmistakable; emphatic
defeat
شکست
Battle
نبرد
crowned
تاج گذاری کرد
prompted
برانگیخت
invade
حمله کند
pre-emptive
پیشگیرانه
strike
ضربه
meadows
مراتع
heart-poundingly
تپش قلب
evade
طفره رفتن
penniless
بی پول
restoration
بازگرداندن - مرمت
commenced
آغاز شد
shears
قیچی،
preposterous
مضحک
refusal
امتناع
disguise
مبدل کردن
beneath
در زیر
dignity
کرامت بزرگی
appalled
وحشت زده
bolted
پیچ شده
invasion
تهاجم
desperate
مستاصل
initiative
ابتکار عمل
chivalry,
جوانمردی
pacey
سرعت
prose
نثر
deftly
ماهرانه
fierce
شدید
tantalising
وسوسه انگیز
disguises
لباس مبدل
wit
بذله گویی
subterfuge
زیر پا گذاشتن
depiction
تجسم
niggle
abandon
رها کردن
contribute
مشارکت
flee
فرار کن
debate
بحث
conviction
محکومیت
عقیده
سرزنش
strategic alliance
اتحاد استراتژیک
widespread conspiracy
توطئه گسترده
decisive victory
پیروزی قاطع
monarchy
سلطنت
monarchy
سلطنت
obscure
vague, ambiguous
shortage
- lack - کمبود
solely
only- just
savoring
طعم دهنده
دوست داشتن
ruminate
نشخوار کردن
اندیشه کردن
culprit
مقصر
striving
تلاش مجاهدت
unwind
باز کردن از پیچ
entrepreneurial
کار آفرینی
itch
خارش
foreclosed
سلب شده
epilogue
پایان نامه
خاتمه
devouring
خوردن
بلعیدن
Thwarting
خنثی کردن
frail
نحیف
swaddle
قنداق کردن
relented
تسلیم شد
deviation
انحراف
enlist
نام نویسی کردن
طلب کمک کردن
contentment
قناعت
رضایت
خرسندی
twinge
پیچ خوردگی
saddled
تحمیل کردن
debt
بدهی
far-flung
دور افتاده
پراکنده
devoted
اختصاص داده شده است
stymie
میخچه
قرارگرفتن
مانع شدن
sensation
احساس
elusive
گریزان
retention
حفظ
merit
شایستگی
fabulism
افسانهگرایی
fathom
درک کردن
sonnet
غزل
effortlessly.
بدون زحمت
intuited
شهودی
exhortations
نصیحتها
floss
نخ دندان
prevalence
شیوع
omnipresent
همه جا حاضر
AGONY
عذاب
conjure
تداعی کردن
incidents
حوادث
provocative
محرک
alluring
جذاب
enrapture
شیفته
contend
مبارزه کردن
ادعا کردن
replication
همانند سازی
repelling
دفع کننده
aversive
منفور
stab
چاقو زدن
viable
قابل دوام
مناسب رشد و ترقی
intensively
به شدت
occupied
مشغول
liability
مسئولیت
enforcement
اجرا
telepresence
حضور از راه دور
compensate
جبران کردن
daunting
دلهرهآور
slumped
سقوط کرد
یکپارچه فرو ریختن
Grunted
غرغر کردن
wildebeest
وحشی
yonder
آن طرف
scout
دیده بانی
nomadic
عشایری
deplete
خالی کردن
peculiar
عجیب و غریب
merely
صرفا
Incline
مایل
venturing
جسورانه
delving
کند و کاو
alien
بیگانه
confine
محدود کردن
endeavor
تلاش
slant
مایل
نظر
grazing
چرایی
disregard
بی توجهی
convey
انتقال
inscription
سنگ نوشته
کتیبه
reverberates
طنین انداز میکند
poke
بهم زدن
فشار با نوک انگشت
aggravate
تشدید
boldness
جسارت
fraught
پر تنش
conventional
مرسوم
lamented
ناله کردن
تاسف خوردن
apprehensions
دلهرهها
temerity
شجاعت
discrepancy
اختلاف
speculate
حدس و گمان
Moral
اخلاقی
Deceit. Infidelity. Theft. Betrayal. Sacrilege
فریب خیانت سرقت خیانت توهین به مقدسات
menace
تهدید
deficits
کمبودها
taunted and teased
تمسخر و مسخره کردن
bullying
قلدری
reconciled
آشتی کرد