لغات واژه نامه Flashcards
ابزن
حوض کوچک
اب بردن
اب: رونق و ابرو
اب بردن کنایه از ابروی کسی را بر باد دادن
ارمان
امید و ارزو
ارنگ
ارنج
اژنگ
چین و شکنی که به واسطه خشم بر پیشانی افتد
اوند
معلق
اجابت
براوردن
اختر سعد
مشتری است که سعد اکبر است
اُرسی
نوعی در قدیمی که عمودی باز و بسته می شود
ارغند
خشمگین و قهر الود
در فرهنگ های فارسی دلیر و شجاع معنی کرده اند
اژدها پیکر
در شکل و هیبت اژدها، دارای نقش اژدها ، همچون اژدها هول انگیز و ترسناک
اساطیر
ج اسطوره، افسانه ها و داستان های خدایان قدیم
استشهاد نامه
گواهی نامه
استشهاد
طلب شهود برای گواهی یا اثبات حقی
اشباح
ج شبح شبح: سایه ای که از دور به نظر رسد
اشتیاق
میل قلب است به دیدار محبوب
اعصار
روزگاران، دوره ها
اکسیر
جوهری که ماهیت اجسام را تغییر دهد و کامل تر سازد، هرچیز مفید و کمیاب
اورند
اورنگ، تخت، مجازا فر و شکوه، شأن و شوکت
اهل صورت
متشرعان، دین نما!
بارقه
پرتو، جلوه
بام
بامداد، صبحگاه
بازارگاه
کوچه ای سرپوشیده از دو سوی دارای دکان
برّ و بر
با دقت، خیره خیره