صفت Flashcards
sogenannt زوگنانت
به اصطلاح
.Es herrschte oft kaltes Wetter im diesjährigen sogenannten Sommer.
. معمولاً هوایی سرد در به اصطلاح تابستان امسال برقرار بود.
unverheiratet
ازدواج نکرده
alleinstehend الاین اشته هند
مجرد کسی که ب تنهایی زندگی می کند
alleinerziehend آلاین ار تسی هند
تک سرپرست
jährig
یه غیش
… ساله
Ich bin ein fast 70-jähriger Mann.
من تقریباً یک مرد 70 ساله هستم.
offen
باز
Die Geschäfte sind bis 18.30 offen.
مغازهها تا ساعت 18:30 باز هستند.
Munter
سر زنده ، با نشاط
Die Kinder singen heute sehr munter.
امروز کودکان بسیار بانشاط آواز میخوانند.
recht
درست حق، مناسب
Du bist auf dem rechten Weg!
تو در مسیر درست هستی.
unabhängig
اون آب هنگلیش
مستقل, غیر وابسته
Das Land muss von lmporten unabhängiger werden.
کشور باید در زمینه واردات مستقلتر بشود.
andererseits آنده غه زایتز
از طرف دیگر ،از سوی دیگر
Einerseits ist die Wohnung sehr schön, andererseits finde ich sie sehr laut.
از طرفی ساختمان خیلی جذاب است، از طرف دیگر من فکر میکنم خیلی پرسروصدا است.
niedrig
پایین, کم
Die Firma zahlt sehr niedrige Löhne.
شرکت دستمزد خیلی پایینی پرداخت میکند.