درس ۵ Flashcards

1
Q

اِسلیمی

A

تغییرشکل یافته کلمه اسلامی/ طرح‌هایی مرکب از پیچ و خم‌های متعدّد که شبیه عناصر طبیعت هستند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

آخُره

A

چنبره گردن/ قوس زیر گردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

بحران

A

آشفتگی/ وضع غیرعادی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

بُر خوردن

A

در میان قرار گرفتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

بُنشن

A

خوار و بار از قبیل نخود و لوبیا و عدس

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

بیرنگ

A

نمونه و طرحی که نقّاش به صورت کم‌رنگ یا نقطه‌چین بر کاغذ می‌آورد و سوس آن را کامل رنگ‌آمیزی می‌کند/ طرح اولیّه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

بیغوله

A

کنج/ گوشه‌ای دور از مردم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

تسلّا

A

آرامش یافتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

حقارت

A

خواری/ پستی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

خطابه

A

سخنرانی/ خطبه خواندن/ وعظ کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

خلفِ صدق

A

جانشین راستین

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

خیل

A

گروه/ دسته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

رعنا

A

خوش قد و قامت/ زیبا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

رندانه

A

زیرکانه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

شندرغاز

A

پولی اندک و ناچیز

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

طمأنینه

A

آرامش و قرار

17
Q

عیال

A

زن و فرزندان/ زن

18
Q

غارِب

A

میان دو کتف

19
Q

فراعنه

A

جمع فرعون/ پادشاهان قدیم مصر

20
Q

کلّه

A

برآمدگی پشت پای اسب

21
Q

کنگره

A

مجمعی از دانشمندان و یا سیاستمداران که درباره مسائل علمی یا سیاسی بحث کنند(کلمه فرانسوی)

22
Q

گَرته‌برداری

A

طرّاحی چیزی به کمک گَرده یا خاکه زنگ یا زغال/ نسخه‌برداری از روی یک تصویر یا طرح

23
Q

گُرده

A

پشت/ بالای کمر

24
Q

مَخمصه

A

بدبختی و غم بزرگ/ تنگنا/ این واژه به معنی «گرفتاری» متداول شده است.

25
Q

مرفّه

A

راحت و آسوده

26
Q

مشوّش

A

آشفته و پریشان

27
Q

معاشرت

A

گفت و شنید/ الفت داشتن/ رفت و آمد

28
Q

میراب

A

نگهبان آب/ کسی که آب را به خانه‌ها و باغ‌ها تقسیم می‌کند.

29
Q

والصّافّات صفّا

A

سوگند به فرشتگان صف در صف

30
Q

وقَب

A

هر فرورفتگی اندام چون گودی چشم

31
Q

وقفی

A

منسوب به وقف/ وقف: زمین یا دارایی و ملکی که برای مقصود معینی در راه خدا اختصاص دهند.