درس ۱۳ Flashcards
(29 cards)
افسر
تاج/ دیهیم/ کلاه پادشاهی
افسون
حیله کردن/ سحر کردن/ جادو کردن
آورد
جنگ/ نبرد/ کارزار
بادپا
تیزرو/ شنابنده
باره
دیوار قلعه/ حصار
بردمیدن
خروشیدن/ برخاستن
برگاشتن
برگردانیدن
بسنده
سزاوار/ شایسته/ کافی/ کامل
پدرام
آراسته/ شاد/ نیکو
تاب
چرخ و پیچ که در طناب و کمند و زلف میباشد/پیچ و شکن
چارهگر
کسی که با حیله و تدبیر، کارها را سامان کند/ مدبّر
خدنگ
درختی است بسیار سخت که از چوب آن نیزه و تیر سازند.
خطّه
سرزمین
خیره
متحیّر/ سرگشته
دِرع
جامه جنگی که از حلقههای آهنی سازند/ زره
دژ
قلعه/ حصار
دَمان
خروشنده/ غرّنده/ مهیب/ هولناک
دوده
دودمان/ خاندان/ طایفه
زره
جامهای جنگی دارای آستین کوتاه و مرکّب از حلقههای ریز فولادی که آن را به هنگام جنگ بر روی لباسهای دیگر میپوشیدند.
سالار
سردار/ سپهسالار/ آنکه دارای شغلی بزرگ و منصبی رفیع باشد/ حاکم
سمند
اسبی که رنگش مایل به زردی باشد/ زرده/ در متن درس مطلق اسب مورد نظر است.
سِنان
سرنیزه/ تیزی هر چیز
شیراوژن
شیرافکن/ دلاور
عنان
افسار/ دهانه