تافل Flashcards
voracious
حرص زیاد
indiscriminate
کورکورانه
result in
lead to
منجرشدن به
combot
مبارز
civilian
شهروندان عادی
eminent
برجسته
steepeed
غرق شدن
soak
خیس شدن
replet
پر بودن/مملو بودن
to eat humble pie
وقتی کسی کار اشتباهی می کند و عذر خواهی می کند
a bound
مملو بودن
deer
گوزن
prognosticate
پیشگویی کردن
rosy
امیدبخش
automaton
ربات
matron
کدبانو
a pig in a poke
با چشم بسته خرید کردن
abdicate
استعفا کردن
coin
ساختن
تولید کردن
abet
همدستی کردن
abide
پذیرش و تحمل نظر مخالف
absoloution
تبرئه
abstruse
درک چیزی که سخت و گنگ باشد
accord
توافق
adverse
نامساعد
advocate
طرفدار چیزی بودن
alias
هویت جعلی
alleviate
ارام کردن/ قابل تحمل کردن چیزی
umeliorate
بهبودبخشیدن
unalogous
قابل قیاس
annul
باطل کردن/ فسخ کردن
antithesis
متضاد
anal
پیش پا افتاده
calamity
بلا/ مصیبت
candor
رک گویی
concoct
دروغ گفتن/ سرهم کردن
confound
گیج کردن
consensuse
اتفاق نظر
convolouted
پیچیده
sophisticated
پیچیدگی خفن یک چیز
cupidity
حرص/ از/ طمع
circumlocution
درازگویی
cursory
سرسری
curt
بیش از حد کوتاه( بی ادبانه)
daunting
ترسناک
debunk
رد کردن
successive
پشت سرهم
disclose
اشکارکردن
aversion
تنفر و بيزاري
opponent
رقيب
defeat
شكست دادن
befoforehand
پيشاپيش
befoforehand
in advance
پيشاپيش
get through
انجام دادن
get through
انجام دادن
discretion
تدبیر
dissuade
منصرف کردن
equiivocal
دوپهلو
risigned
پذیرش
exacerbate
بدترشدن
frugal
اقتصادی/مقتصد
miser
خسیس
pardomonious
خسیس
parsimony
خست
indigent
بسیار فقیر