World English Institute Flashcards
English grammar has two main divisions: (1) The Parts of Speech, and (2) The Sentence.
دستور زبان انگلیسی دو بخش اصلی دارد: (1) اجزای کلام و (2) جمله.
The Parts of Speech
All words in the English language may be divided into eight main groups or “parts of speech”: nouns, pronouns, adjectives, verbs, adverbs, prepositions, conjunctions, and interjections
اجزای کلام
تمام کلمات در زبان انگلیسی را می توان به هشت گروه اصلی یا “اجزای کلام” تقسیم کرد: اسم، ضمیر، صفت، فعل، قید، حرف اضافه، حرف ربط و واژگان بین جملاتی.
- A noun is a word that names a person, place, thing, condition, feeling or event.
اسم کلمهای است که نام یک شخص، مکان، چیز، وضعیت، احساس یا رویداد را بیان میکند.
There are (a) common nouns and (b) proper nouns.
دو نوع اسم وجود دارد: (الف) اسم مشترک و (ب) اسم خاص.
a. A common noun names any of a class of persons, places, things, conditions, feelings, or events. Examples: boy, girl, city, state, country, mountain, river, love, joy, peace. A common noun never begins with a capital letter except at the beginning of a sentence or when used with a proper noun. Examples: Snake River, Lincoln Middle School.
الف. اسم مشترک نام هر یک از گروهی از افراد، مکانها، اشیاء، شرایط، احساسات یا رویدادها را بیان میکند. مثالها: پسر، دختر، شهر، ایالت، کشور، کوه، رودخانه، عشق، شادی، صلح. یک اسم مشترک هرگز با حرف بزرگ شروع نمیشود، مگر در ابتدای جمله یا زمانی که با یک اسم خاص استفاده شود. مثالها: رودخانه اسنیک، مدرسه راهنمایی لینکلن.
b. A proper noun is the official name of a person, place, or thing. Examples: David, Mary, Dallas, Texas, Egypt, Everest, and Amazon. A proper noun always begins with a capital letter.
ب. اسم خاص نام رسمی یک شخص، مکان یا چیز است. مثالها: دیوید، مری، دالاس، تگزاس، مصر، اورست و آمازون. یک اسم خاص همیشه با حرف بزرگ شروع میشود.
- A pronoun is a word that takes the place of a noun. Examples: I, you, he, she, it, we, they, them, this, that, these, those, who, which, what. Sentence: “I love you.” The pronoun “I” is always capitalized
ضمیر کلمهای است که جایگزین اسم میشود. مثالها: من، تو، او، او، آن، ما، آنها، آنها، این، آن، اینها، آنها، که، چه، چه. جمله: “من تو را دوست دارم.” ضمیر “من” همیشه با حرف بزرگ نوشته میشود.
The pronoun “I” is always capitalized
ضمیر “من” همیشه با حرف بزرگ نوشته میشود.
- An adjective is a word that describes or limits a noun or a pronoun. Examples: a, an, the, one, my, our, your, her, his, its, their, red, big, good, evil, tall, short. Sentence: “Your mother is a good woman.”
صفت کلمهای است که یک اسم یا ضمیر را توصیف یا محدود میکند. مثالها: یک، یک، آن، یک، من، ما، تو، او، او، آن، آنها، قرمز، بزرگ، خوب، بد، بلند، کوتاه. جمله: “مادرتان زن خوبی است.”
- A verb is a word that expresses an action or state of being. Examples of action verbs are run, walk, fly, teach, learn, eat, sleep, and work. “They walk to school.” State of being verbs: be, is, am, are, feel, appear, sound, seem. Sentence: “They are tall.”
فعل کلمهای است که یک عمل یا حالت وجود را بیان میکند. مثالهای افعال عملی عبارتند از دویدن، راه رفتن، پرواز کردن، آموزش دادن، یادگیری، خوردن، خوابیدن و کار کردن. “آنها به مدرسه میروند.” افعال حالت وجود: بودن، هست، هستم، هستند، احساس کردن، ظاهر شدن، صدا دادن، به نظر رسیدن. جمله: “آنها بلند هستند
- A verb is a word that expresses an action or state of being. Examples of action verbs are run, walk, fly, teach, learn, eat, sleep, and work. “They walk to school.” State of being verbs: be, is, am, are, feel, appear, sound, seem. Sentence: “They are tall.”
قید کلمهای است که یک فعل، صفت یا قید دیگری را توصیف یا محدود میکند. مثالها: سپس، امروز، اکنون، فردا، به زودی، اینجا، آنجا، همه جا، به سرعت، به زیبایی، با دقت، خوب، به سختی، تقریباً، کاملاً. جمله: “آنها با سرعت راه میروند.”
- An adverb is a word that describes or limits a verb, an adjective, or another adverb. Examples: then, today, now, tomorrow, soon, here, there, everywhere, quickly, beautifully, carefully, well, barely, nearly, completely. Sentence: “They walk quickly.”
قید کلمهای است که یک فعل، صفت یا قید دیگری را توصیف یا محدود میکند. مثالها: سپس، امروز، اکنون، فردا، به زودی، اینجا، آنجا، همه جا، به سرعت، به زیبایی، با دقت، خوب، به سختی، تقریباً، کاملاً. جمله: “آنها با سرعت راه میروند.”
- A preposition is a word that shows the relationship between a word that comes before it and a noun or pronoun that follows it. Examples: in, at, by, near, to, from, into, before, after, during, until, like. Sentence: “John ran to school.”
حرف اضافه کلمهای است که رابطه بین کلمهای که قبل از آن میآید و اسم یا ضمیری که بعد از آن میآید را نشان میدهد. مثالها: در، در، توسط، نزدیک، به، از، به درون، قبل، بعد، در طول، تا، مانند. جمله: “جان به مدرسه دوید.”
- A conjunction is a word that connects words, phrases, or clauses to one another. Examples: and, but, yet. Sentence: “The son was hungry and needed money.” The conjunction “and” links the first part of the sentence with the second part.
حرف ربط کلمهای است که کلمات، عبارات یا بندها را به یکدیگر متصل میکند. مثالها: و، اما، هنوز. جمله: “پسر گرسنه بود و به پول نیاز داشت.” حرف ربط “و” قسمت اول جمله را به قسمت دوم آن پیوند میدهد.
- An interjection is a word or group of words used to express sudden and strong feelings. Examples: Ah! Oh! Wow! Oh no! Sentence: “Oh! How I want to go home!” By learning the eight parts of speech and their meanings, you have taken a big step toward mastering the English language.
واژگان بین جملاتی کلمه یا گروهی از کلمات است که برای بیان احساسات ناگهانی و شدید استفاده میشود. مثالها: آه! اوه! واو! اوه نه! جمله: “اوه! چقدر دلم میخواهد به خانه بروم!” با یادگیری هشت جزء کلام و معانی آنها، گام بزرگی در جهت تسلط بر زبان انگلیسی برداشتهاید.