Word 08 Flashcards
Queue
صف بستن مرتب قرار دادن در صف
Racket
راکت
سرو صدا پر هیایو
Rare
Rarely
خام نادر
به ندرت
RE
Religious education
آموزش مذهبی
Receipts
رسید
In baggage reclaim
reclaim
برداشتن چمدان
Recommend
توصیه
Refuse
رد کردن نپذیرفتن
اشغال
Relative
ارتباط خانوادگی
خویشاوند
Rent
اجاره دادن
Reserve
رزرو
Resort
رفت و آمد مکرر
Retired
بازنشسته
Ring someone back
به کسی زنگ بزن
rink
پیست یخ بازی
ripe
رسیده پخته
Roast
کباب کردن دودی کردن
Roundabout
میدان
route
مسیر راه جاده
Rude
بی ادب
Rug
هجوم بردن
saucepan
ماهی تابه
saucer
نعلبکی زیرگلدانی بشقاب کوچک
Secretary
دبیر منشی رازدار
Shall
باید بایست
گذشته should
Shut
بستن سد کردن
Shy
خجالتی کمرو
Sightseeing
تماشا
Sink
حفره گودال فرو رفتن
سینک صرف شویی
Sore
زخم دشوار دل ریش
درد
دردناک
Sparkling
درخشان جرقه
Split up
جدا شدن
Squid
ماهی مرکب
هشت پا
Staff
پرسنل کارمندان
stall
غرفه دکه چوبی کوچک
stick
چسبیدن چسبوندن نصب کردن
چوب
State schools
مدرسه دولتی
Statue
تندیس مجسمه
Strange
عجیب غریبه ناشناس
Suit
دادخواست
تقاضا خواستگاری
Suitcase
چمدان
Take
Buy Carry Have certain size Use a form of transport A tablet medicine Take a exam Take away Take off
Temple
معبد