Unit 5 - Reading 2 Flashcards
Population
جمعیت
Recently
اخیرا
Reach
رسیدن ، دست یافتن به چیزی
Previously
قبلاً ، پیش از این
Nearly
تقریبا = almost
Major
اصلی ، بزرگ ، مهم
Located
مستقر ، واقع ، قرار گرفته
Ocean port
بندر
Port city
شهر بندری
International trade
تجارت بینالمللی
Increasing
در حال افزایش
Bring
آوردن ، به همراه آوردن
Material
جنس
Unload
خالی کردن ، باراندازی
Transportation
حمل و نقل
Convenient
راحت
Enable
فعال کردن ، امکانپذیر ساختن
Attract
جذب کردن
Face
مواجه شدن ، روبرو شدن
Construct
ساختن ، ایجاد کردن
Growing
رو به رشد
Within
“درون”، “داخل” یا “در محدوده”
Plot
قطعه زمین
Plot of land
قطعه زمین
Builder
سازنده
Might
امکان
Occupy
“اشغال کردن” یا “تصرف کردن”
Efficient
کارآمد ، بهینه
Trash
زباله
Collect
جمعآوری کردن
Dispose
“دفع کردن”، “از شر چیزی خلاص شدن”
Safe way
شیوهای ایمن
Narrow
باریک
Unable
ناتوان
Increased
“افزایش یافته” یا “بیشتر شده”
In addition
“علاوه بر” یا “در اضافه بر”
Vehicles
وسایل نقلیه
Smoke
دود
Serious
شدید ، جدی
Air pollution
آلودگی هوا
Reduce
کاهش دادن ، کم کردن
Solve
حل کردن
Result
“به وجود آمدن” یا “نتیجه دادن”
Crowded
شلوغ