unit 1-present continuous Flashcards
سارا در اتومبیل خود است. او در راه کار است.
او در حال رانندگی برای کار است.
Sarah is in her car. She is on her way to work.
She’s driving to work.
الان در حال رانندگیه ، در زمان صحبت کردن.اقدام هنوز تموم نشده
she is driving now, at the time of speaking.
The action is not finished.
لطفا اینقدر سر و صدا نکنید. دارم تلاش می کنم کار کنم.
Please don’t make so much noise. I’m trying to work.
‘مارک کجاست؟’ ‘او دارد دوش می گیرد.’
‘Where’s Mark?’ ‘He’s having a shower.’
بیا حالا بیرون بریم. دیگر باران نمی بارد.
Let’s go out now. It isn’t raining any more.
شغل جدیدت چطوره؟ آیا از آن لذت می برید؟
How’s your new job? Are you enjoying it?
این همه سر و صدا چیست؟ چه خبر است؟ یا چه اتفاقی می افتد؟
What’s all that noise? What’s going on? or What’s happening?
کیت می خواهد در ایتالیا کار کند ، بنابراین او ایتالیایی را یاد می گیرد.
Kate wants to work in Italy, so she’s learning Italian.
برخی از دوستان من در حال ساخت خانه خود هستند. آنها امیدوارند تابستان سال آینده آن را به پایان برسانند.
Some friends of mine are building their own house. They hope to finish it next summer.
A: شما امروز سخت کار می کنید.
B: بله ، من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.
A: You’re working hard today.
B: Yes, I have a lot to do.
شرکتی که من در آن کار می کنم امسال خیلی خوب کار نمیکنه.
The company I work for isn’t doing so well this year.
آیا انگلیسی شما بهتر می شود؟
Is your English getting better?
جمعیت جهان بسیار سریع در حال افزایش است.
The population of the world is increasing very fast.
در ابتدا من کارم را دوست نداشتم ، اما اکنون شروع کردم به لذت بردن از آن .
At first I didn’t like my job, but I’m starting to enjoy it now.
او دارد عکس می گیرد
She’s taking a picture
ما نیاز داریم زودتر ترک کنیم. داره دیر میشه
We need to leave soon. It’s getting late
من الان جایی برای زندگی ندارم. من با دوستانم می مانم
I don’t have anywhere to live right now.I’m staying with friends.
من نیاز دارم که به زودی چیزی بخورم. دارم گرسنه می شوم
I need to eat something soon.I’m getting hungry.
آنها دیگر به ماشین خود احتیاج ندارند. آنها در تلاشند آن را بفروشند.
They don’t need their car any more.They’re trying to sell it.