Unit 1 Flashcards
Myriad
بیشمار، هزاران
Erosion
فرسایش
Logging
چوببری
Nutrient
ماده مغذی
Inhibit
ممنوع کردن، مانع شدن، مهار کردن
Stabilize
تثبیت کردن، پایدار کردن
Terrestrial
زمینی
Vanish
ناپدید شدن
Vegetation
زندگی گیاهی
Habitat
زیستگاه
Inhabitant
ساکن، مقیم، بومی
Intercept
رهگیری کردن، جلوی کسی یا چیزی را گرفتن
Crate
جعبه، صندوق، محفظه
Raw materials
مواد خام
Swath
نوار، راه باریک، رد ماشین چمنزنی
Intact
سالم، دست نخورده، کامل، بیعیب
Canopy
سایهبان
Porous
متخلخل، پرمنفذ
Contribute
مشارکت کردن، همکاری کردن، اعانه دادن
Furrow
شیار، شخم زدن
Infertile
نابارور، بیحاصل
Residue
باقیمانده، پسمانده، تهنشین، فضولات
Algae
جلبک
Obliterate
محو کردن، پاک کردن، معدوم کردن
Diurnal
روزانه
Endure
تحمل کردن، تاب آوردن
Evolve
تکامل یافتن، نمو کردن، بیرون دادن
Fascinate
مجذوب کردن، شیفته کردن
Feat
جشن، شاهکار، کار بزرگ
Imperative
امری، دستوری، حتمی، الزام آور
Inhabit
ساکن شدن، منزل کردن، مسکن گزیدن
Nocturnal
شبانه
Optimal
بهینه
Stray
ولگرد، ولگردی، منحرف شدن، سرگردان بودن، گمراه شدن، سرگردان
Windswept
بادگیر، بادزده، بر باد رفته
Aspect
جنبه، صورت، سیما، منظر
Unerringly
بدون اشتباه