Startenwir.B1.2 Flashcards
absprechen
محروم کردن
die Aktivität
فعالیت
alleine
تنها
amerikanisch
آمریکایی
sich amüsieren
سرگرم شدن
angeblich
ظاهرا، احتمالا
das Angebot
پیشنهاد، پیشنهاد خرید
ängstlich
نگران، مضطرب، دلواپس
annehmen
حدس زدن
das Arbeitsbuch
کتاب کار
die Arbeitszeit
ساعت کار، زمان کار
auf einmal
یک دفعه
ausdrücken
بیان کردن
ausgehen
بیرون رفتن
ausmachen
خاموش کردن
außen
از بیرون، از خارج
bedienen
استفاده کردن
begleiten
همراهی کردن
behaupten
ادعا کردن، اظهار کردن
der Beitrag
سهم
beitragen
سهیم بودن، شرکت داشتن، کمک کردن
benötigen
نیاز داشتن،لازم داشتن
die Beschäftigung
مشغله، شغل، فعالیت
besonders
به طور ویژه، به ویژه، به طور خاص
betrügen
فریب دادن، کلاه برداری کردن
die Beziehung
رابطه، ارتباط
der Bildschirm
نمایشگر، مانیتور، صفحه نمایش
die Bildung
تحصیلات
bisschen
کمی، اندکی
das Brasilien
برزیل
der Charakter
شخصیت
d. h.
به معنای، آن است! به اختصار
dadurch
به این علت
daher
در نتیجه، بنابراین
darum
به دلیل، در این مورد
dazu
در این باره،برای این
desto
پس،چه
deswegen
به همین خاطر، در نتیجه
der DigiFilm
فیلم دیجیتال
ehrlich
صادق ، صادقانه، رک
einsam
تنها
einschlafen
خوابیدن، به خواب رفتن
einverstanden
موافق
das Entertainment
سرگرمی
entwickeln
ابداع کردن، اختراع کردن، ساختن
erinnern
یادآوری کردن، به یاد کسی انداختن
das Erlebnis
تجربه
eröffnen
افتتاح کردن، باز کردن
der Ersatz
جایگزین
erscheinen
ظاهر شدن
erstehen
خریدن، خریداری کردن
der Fall
وضعیت، شرایط، حالت
das Familienfest
جشن خانوادگی، مهمانی خانوادگی
die Familien-Sitcom
کمدی خانوادگی
die Fantasy
فانتزی، خیالی
der Feierabend
پایان ساعت کاری، تعطیلی، خاتمه کار
die Ferienwohnung
خانه اجاره ای
das Fernsehgerät
دستگاه تلویزیون، گیرنده تلویزیون
das Fernsehmarkt
صنعت ساخت برنامه تلویزیونی
das Fernsehprogramm
برنامه تلویزیونی
die Fernsehzeitschrift
مجله تلویزیون
flexibel
انعطاف پذیر، منعطف، قابل تغییر
die Folge
قسمت، سریال
fortführen
ادامه دادن
das Frankreich
فرانسه
das Fremdschauen
تماشا کردن،به تماشا کردن ادامه دادن،پشت سر هم تماشا کردن
das Futur
زمان آینده
die Game Show
مسابقه تلویزیونی
das Gefühl
احساس، حس
die Gelegenheit
فرصت، موقعیت
gemütlich
مناسب، گرم و نرم، راحت
der Genitiv
حالت ملکی،حالت اضافی
die Genre
ژانر، سبک
gern
با کمال میل
gesundheitlich
بهداشتی، سلامتی
großartig
عالی، بی نظیر
der Grund
دلیل، منظور
gucken
نگاه کردن، تماشا کردن
hart
سفت، سخت
häufig
مداوم، با تکرار، مکرر
heimlich
مخفیانه، مخفی
herausfinden
سر درآوردن، فهمیدن
die Hilfe
کمک، یاری
hinreisen
سفر کردن
der Horror
وحشت، ترس