Simple Present Flashcards

1
Q

هر روز اتاقم را تمیز می کنم

A

I clean my room every morning

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

هر روز سر کار می روم

A

I go to work every day

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

جمعه ها تنیس بازی می کنم

A

I play tennis on Fridays.

قبل از روزهای هفته کلمه on رو می اوریم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

روز دوشنبه می بینمت

A

I see you on Monday.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

من دوشنبه ها می بینمش

A

I see him on Mondays.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

هر روز صبح ساعت ۷ بیدار می شوم‌

A

I get up at 7 every morning.

لحظه ایی که از خواب بیدار می شید wake up
لحظه ایی که از رختخواب بیرون می آئید get up

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

هر روز دوش می گیرم

A

I take a shower every day.

I have a shower every day.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

ساعت ۷:۳۰ صبحانه می خورم

A

I eat breakfast at 7:30.
I have breakfast at 7:30.

قبل از ساعت کلمه at استفاده می کنیم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

ساعت ۸ به سرکار می روم.

A

I go to work at 8:00.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

سرکار نهار می خورم‌

A

I have lunch at work.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

قبل از خواب شیر می نوشم

A

I drink milk before bed.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

قبل از ساعت ۱۱ می خوابم

A

I go to bed before 11 o clock.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

ساعت ۱۲ می خوابم

A

I go to bed at 12.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

من صبح زود از خواب بیدار نمی شوم.

A

I don’t get up early in the morning.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

هر روز دوش نمی گیرم

A

I don’t take a shower every day.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

صبحانه نمی خورم

A

I don’t eat breakfast.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

با ماشین سرکار نمی رم

A

I don’t go to work by car.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

هر روز تلوزیون تماشا نمی کنم

A

I don’t watch tv every day.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

شب زود نمی خوابم

A

I don’t go to bed early at night.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

من ساعت ۷ از خواب بیدار می شم. شما چطور؟

A

I get up at 7. What about you?

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

من هم ساعت ۷ صبح از خواب بیدار می شوم

A

I get up at 7 too.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

آیا با اتوبوس می ری سرکار؟
بله
نه

A

Do you go to work by bus?
Yes, I do
No, I don’t

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

آیا سرکار نهار می خوری؟

A

Do you eat lunch at work?
Yes, I do
No, I don’t

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

او ساعت ۸ از خواب بیدار می شود

A

He gets up at 8.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
پدرم ساعت ۸ از خواب بیدار می شود.
My father gets up at 8.
26
او ساعت ۸ سرکار می رود
She goes to work at 8.
27
خواهرت ساعت ۸ سرکار می رود
Your sister goes to work at 8.
28
دیوید ساعت ۱:۳۰ نهار می خوره
David eats lunch at 1:30.
29
او ساعت ۵ به خانه می آید
She comes home at 5.
30
او‌ساعت ۸:۱۵ صبحانه می خوره
He eats breakfast at 8:15.
31
دیوید با ماشینش سرکار می ره
David goes to work in his car.
32
جین شب تلوزیون نگاه می کنه
Jain watches tv at night.
33
شوهرم جمعه ها تنیس بازی می کنه
My husband plays tennis on Fridays.
34
خواهرم ساعت ۱۱ می خوابه
My sister goes to bed at 11.
35
پدرم ساعت ۷ از خواب بیدار می شه . پدر شما چطور؟ او ساعت ۷:۳۰ بیدار می شه
My father gets up at 7. What about your father? He gets up at 7:30.
36
دیوید زود از خواب بیدار نمی شه
David doesn’t get up early.
37
او دیر از خواب بیدار می شه
He gets up late.
38
مینا قهوه نمی نوشه، چای می نوشه
Mina doesn’t drink coffee. She drinks tea
39
پیتر انگلیسی حرف نمی زنه، او اسپانیایی حرف می زنه
Peter doesn’t speak English. He speaks Spanish.
40
آیا دیوید زود از خواب بیدار می شه؟
Does David get up early? Yes, he does No, He doesn’t
41
آیا دیر از خواب بیدار می شه؟
Does he get up late? Yes, He does
42
آیا پدرت تو بانک کار می کنه؟
Does your father work in a bank? No, he doesn’t
43
آیا او در بیمارستان کار می کنه؟
Does she work in a hospital? Yes, she does
44
آیا مادرت انگلیسی تدریس می کنه؟ نه، او ریاضی درس می ده
Does your mother teach English? No, she doesn’t, she teaches math.
45
آیا علوم درس میده؟
Does he teach science? No, he doesn’t
46
من ساعت 7 صبح از خواب بیدار می شوم، اما تا ساعت 7:30 بیدار نمی شوم
I wake up at 7am, but i don't get up until 7:30
47
او هنگام صبحانه چای می نوشد
He drinks tea at breakfast.
48
او فقط ماهی می خورد
She only eats fish
49
آنها مرتب تلوزیون تماشا می کنند
They watch tv regularly
50
ما هر روز صبح سوار اتوبوس می شویم
We catch the bus every morning
51
در فصل بارانی هر بعدازظهر باران می بارد
It rains every afternoon in the rainy season
52
آنها هر تابستان با ماشین به موناکو می روند
They go to Monaco by car every summer. They drive to Monaco every summer
53
آب در صفر درجه یخ می زند
Water freezes at zero degrees
54
زمین دور خورشید می چرخد
The Erath revolves around the Sun
55
مادرش اهل پرو است
Her mother is Peruvian
56
بسته را باز کنید و محتویات آنرا داخل آب بریزید
Open the box and pour the contents into hot water.
57
با اتوبوس شماره ۶ به واتنی و سپس با شماره ۱۰ به بدفورد بروید
You take the no.6 bus to Watney and then the no.10 to Bedford.
58
مادرش فردا می آید
Her mother comes tomorrow. His mother arrives tomorrow.
59
تعطیلات ما از ۲۶ مارس شروع می شود
Our holiday starts on the 26th of march
60
او شما را قبل از رفتن می بیند
She’ll see you before she leaves.
61
وقتی آمد ، کتاب را به او می دهیم
We’ll give the book to her when she arrives.
62
من همیشه برای امتحاناتم سخت مطالعه می کنم
I always study hard for exams
63
بن هر سه شنبه به تمرین فوتبال می رود
Ben goes to football practice every Tuesday.
64
در کل متعقدم همه مردم می توانند در آرامش زندکی کنند
In general, I believe that all people can live in peace.
65
هر هفته به سوپر مارکت می روی؟
Do you go to the supermarket every week?
66
من غذایی که در آن رستوران سرو می کنند ، خوشم نمی آید
I don’t like the food they serve at that restaurant.
67
جیم جمعه ها به سرکار نمی رود
Jim doesn’t go to work on Fridays.
68
دوستانم معمولا خیلی زود نمی روند
My friends don’t usually leave so early.
69
نمی خواهم با تو بیایم
I don’t want to go with you
70
هر روز در اینترنت گشت و گذار می کنید؟
Do you surf the Internet every day?
71
آیا رئیس تان بازخورد مثبتی به شما می دهد؟
Do your boss give you positive feedback?
72
آیا جاناتان همیشه چراغ ها را خاموش می کند؟
Does Jonathan always turn off the lights?
73
هیچ وقت اتاق خود را تمیز نمی کنید؟
Don’t you ever clean your room?
74
کی می خواهید من را ببینی؟
When do you want to meet me?
75
چرا دنی همیشه انقدر شاکیه؟
Why does Deny always complain so much?
76
قیمت بلیط چقدر است؟
How much does the ticket cost?
77
چرا هیچ وقت به تعطیلات نمی روی؟
Why don’t you ever go on vacation?
78
جان از من خوشش می آید ،نه؟
John likes me, doesn’t he?
79
همه آن دخترها فرانسوی صحبت می کنند ، این طور نیست؟
All those girls speak french, don’t they? All those girls speak french, Isn't that so?
80
کیشا انگلیسی صحبت نمی کند؟نه؟
Kisha doesn’t speak English, does she?
81
آن پسرها ورزش نمی کنند، نه؟
Those boys don’t sports, do they?
82
او چهار بار در روز غذا می خورد
He eats four times a day.
83
مادرش در بانک کار می کند
His mother works in a bank
84
او شنا کردن بلد نیست
He doesn’t know how to swim
85
او دوست دارد پابرهنه بدود
He likes to run barefoot Barefoot= ber foot
86
جانی به عنوان ءشپز کار می کند
Johnny works as a chef
87
او با اتوبوس به دفتر می آید
He comes to the office by bus
88
او عاشق بازی تنیس روی میز است
He loves to play table tennis
89
مادربزرگ من در روسیه زندگی می کند
My grandmother lives in Russia
90
او تمام وقت خود را صرف تماشای تلویزیون می کند
He spends all his time watching TV
91
او بهتر از من انگلیسی صحبت می کند
He speaks English better than me
92
این بازار فقط سبزیجات می فروشد
This market sells only vegetables.
93
با هم به مدرسه می رویم
We go to school together.
94
خواهرم جولیا دوست دارد رمان بخواند
My sister, Julia likes to read novels.
95
خورشید هر روز می درخشد
The sun shines brightly every day
96
من یک شنبه ها لباس هایم رو می شویم
I wash my clothes on Sundays
97
اینجا در فصل بهار باران زیاد می بارد
It rains a lot here in spring
98
ما عصر به رادیو گوش می دهیم
We listen to the radio in the evening
99
تام معمولا با قطار به سرکار می رود
Tom usually goes to work by train
100
ما هرروز صبح ساعت ۶ از خواب بیدار می شویم
We get up at 6 am every morning
101
برادر من ظهر به کتابخانه می رود
My brother goes to the library at noon
102
هرگز از خواندن رمانهای عاشقانه لذت نمی برم
I never enjoy reading romantic novels
103
هرگز عصرهای یک شنبه کار نمی کنیم
We never work on Sunday evenings.
104
وقتی آب منجمد می شود، به یخ تبدیل می شود
When water freezes, it becomes ice.
105
جان با ماشین پدرش رانندگی می کند
John drives his father's car
106
خواهرم دوست دارد با عروسک هایش بازی کند
My sister likes to play with her dolls.
107
من معمولا ۲ ساعت از وقت خود را در باشگاه می گذرانم
I usually spend 2 hours in the gym.
108
ملیسا دوست دارد غذاهای تند بخورد
Melisa likes to eat spicy food
109
کتی دوست دارد تنها زندگی کند
Katy likes to live alone.
110
ما صبح زود بیدار می شویم
We get up early in the morning
111
معمولا ساعت ۵ عصر به پارک می رویم
We usually go to the park at 5 pm.
112
هواپیما ساعت ۱۱:۴۰ به مقصد ایتالیا حرکت می کند
The plane leaves for Italy at 11:40
113
برادرم با من تنیس بازی می کند
My brother play tennis with me
114
آنها در آمریکا انگلیسی صحبت می کنند
They speak English in America.
115
اتوبوس از دهلی ساعت ۱۲:۳۰ می رسد
The bus from Dehli arrives at 12:30.
116
ما هر روز ساعت ۷ از خانه خارج می شویم
We leave home at 7:00 am every day
117
آیا مسیر فرودگاه را می دانید
Do you know the route to the airport?
118
او‌پول زیادی را خرج دوستانش می کند
He spends a lot of money on his friends.
119
من هرگز دوست ندارم احساست مردم را جریحه دار کنم
I never like to hurt people’s sentiments.
120
بچه های شما به کدام مدرسه می روند؟
Which school do your children go to?
121
کارلا در بسیاری از فعالیت های کلاسی شرکت می کند
Karla takes part in many class activities.
122
او به ندرت آخر هفته ها در خانه می ماند
He rarely stays at home on weekends.
123
آیا می خواهید فردا هاکی بازی کنید؟
Do you want to play hockey tomorrow?
124
هر مادری بچه هایش را خیلی دوست دارد
Each mother loves her children very much.
125
او‌همیشه آخر هفته ها به خرید می رود
She always goes shopping on weekends.
126
پدرم می خواهد برایم دوچرخه بخرد
My father wants to buy me a bicycle.
127
فکر نمی کنم بخواهید انجا بروید
I don’t think you want to go there
128
او همیشه قبل از خواب کتاب می خواند
He always reads a book before bed.
129
او همه دانش آموزان مدرسه را می شناسد
He knows every student in the school
130
او هر روز صبح دو مایل می دود
He runs two miles every morning.
131
ما معمولا ساعت ۹ به رختخواب می رویم
We usually go to bed at 9 o’clock
132
واقعا برایم مهم نیست که چه فکر می کنی
I really don't care what you think
133
او عاشق برنده شدن در بحث است
He loves to win an argument.
134
ورزش هایی مثل تنیس و فوتبال را دوست دارم
I like sports like football and tennis.
135
نمی دانم در تعطیلات چه کار کنم
I don’t know what to do on vacations.
136
او محله را بخوبی می شناسد
She knows the local area very well.
137
او یک روز در میان موهایش را می شوید
He washes his hire every other day.
138
من همیشه یک شنبه ها به کلیسا می روم
I always go to church on Sundays.
139
ما یک روز در میان به باشگاه ورزشی می رویم
We go to the gym every other day.
140
آب در دمای ۱۰۰ بجوش می آید
Water boils at 100 degrees Celsius.
141
او با قطار به سرکار نمی رود
He doesn’t go to work by train
142
او دوست دارد تنها در خانه بماند
She likes to be alone at home.
143
او دوست دارد قصه های عاشقانه بنویسد
He likes to write romantic story.
144
ما هر تابستان به ساحل می رویم
We go to the beach every summer.
145
او هفته ایی یکبار به دیدن ما می آید
He comes to visit us once a week.
146
اینجا معمولا هر روز باران می بارد
It usually rains every day here.
147
او دوست دارد با دوستانش فوتبال بازی کند
He like to play football with his friends.
148
عموی من در موزه کار می کند
My uncle works in a Museum
149
آیا او چای سبز می نوشد؟
Does she drink green tea?
150
What are their names? Their name is Kenji and Yoko.
151
او در یک روستای کوهستانی دور افتاده زندگی می کند
He lives in a remote mountain village
152
نمی دانم چطور هواپیما را به پرواز در بیاورم
I don’t know who to fly an airplane
153
هر وقت فوتبال بازی می کند، آسیب می بیند
Whenever he plays football, he gets hurt.
154
کدام روزنامه را مرتب می خوانید؟
Which newspaper do you read regularly?
155
پرندگان دریایی ، اغلب برای پیدا کردن غذا به داخل خشکی می آیند
Seabirds often come island to find food
156
او ساعت ها با دوستانش چت می کند
He chats with his friends for hours she spends hours chatting with her friends
157
ما معمولا یک شنبه ها به سینما می رویم
We usually go to movies on Sundays.
158
تکمیل این دوره دو سال طول می کشد
It takes two years to complete this course.
159
سگ من مکس معمولا به غریبه ها پارس می کند
My dog, Max, usually braks at strangers
160
کدام اتوبوس به بازار می رود
Which bus goes to the market?
161
بچه ها عاشق بازی کردن با اسباب بازی هستند
The Children love to play with toys.
162
آن ها با لهجه جنوبی غلیظ صحبت می کنند
They speak with a strong Southern accent.
163
او هر روز به دیدن پدر و مادرش می آید
He comes to visit his parents every day.
164
او مقدار کمی از غذا می خورد
He eats a small portion of food Por shen
165
ما هفته ایی دوبار تلفنی صحبت می کنیم
We speak on the phone twice a week
166
دوست دارید فیلم های ترسناک ببینید؟
Do you like to watch horror movies?
167
من دوست ندارم یک شنبه ها تلویزیون نگاه کنم
I don’t like to watching TV on Sundays.
168
پدرم معمولا بعد از نهار چرت می زند
My father usually takes a nap after lunch
169
او معمولا در گروه کر کلیسا می خواند
He usually sings in the church choir Choir= ko a yer
170
او یک شنبه ها به ندرت به کتابخانه می رود
On Sundays, he seldom goes to the library. He rarely goes to the library on Sundays.
171
آیا شما پیانو می نوازید؟
Do you play the piano?
172
کجا زندگی می کنی؟
Where do you live?
173
جک فوتبال بازی می کند؟
Does Jack play football?
174
او اهل کجاست؟
Where is she come from?
175
ریتا و آنجلا در منچستر زندگی می کنند؟
Do Rita and Anjelina live in Manchester?
176
آنها کجا کار می کنند؟
Where do they work?
177
انجلینا و ریتا کجا زندگی می کنند؟
Where do Anjelina and Rita live?
178
شغل آنجلینا چیست؟
What does Anjelina do?
179
ریتا معمولا چه زمانی بیدار می شود؟
When does Rita usually get up?
180
چه کسی در لندن زندگی می کند؟
Who lives in London?
181
چه کسی آخر هفته فوتبال بازی می کند؟
Who plays football at the weekends?
182
چه کسی در بیمارستان شهر لیورپول کار می کند؟
Who works at Liverpool city Hospital?
183
فیلم های ترسناک تماشا می کنید؟ بله، همین طور است
Do you watch horror movies? Yes, I do
184
دوست داری بستنی بخوری؟ نه ندارم
Do you like to eat ice cream? No, i don’t
185
آیا او دویدن را دوست دارد؟ بله، همین طور است
Does she like to run? Yes, she does
186
آیا شغل او طراحی وب سایت است؟ نه اینطور نیست
Does he work in Website design? No, He doesn’t
187
آیا برای تعطیلات پول پس انداز می کنند؟ بله ، همین طورست
Do they save money for holidays? Yes, They do
188
آیا آنها به صورت حرفه ایی فوتبال بازی می کنند؟ بله، همین طوره
Do they play soccer professionally? Yes, they do
189
چه کسی در آن خانه زندگی می کند؟
Who lives in this house?
190
چه کسی در این کلاس درس می دهد؟
Who teaches in this classroom?
191
چه کسی دوست دارد تمرین ها را حل کند؟
Who likes to solve exercises? Who likes to do exercises?
192
چه کسی باشگاه رفتن را دوست دارد؟
Who loves going to the gym?
193
چه کسی در این دفتر کار می کند
Who works in this office?
194
چه کسی این دفتر را مدیریت می کند؟
Who manages this office?
195
آیا به پادکست گوش می دهید؟
Do you listen to the podcast?
196
چه نوع موسیقی را دوست ندارید؟
What kind of music do you dislike?
197
انیمه تماشا می کنی؟
Do you watch anime?
198
چند وقت یکبار انیمه تماشا می کنی؟
How often do you watch anime?
199
چه نوع انیمه ایی دوست داری تماشا می کنی؟
What type of anime do you like to watch?
200
آیا کتاب های روان شناسی را دوست دارید؟
Do you like psychological books?
201
چه فیلم هایی را پیشنهاد می کنید؟
What movies do you recommend?
202
جین می خواهد زبان انگلیسی بخواند، این طور نیست؟
Jane wants to study English,doesn’t she?
203
نمی خوای فیلم ببینی، درست است؟
You don’t watch movie, do you? Or You don’t like to see movie, do you?
204
آنها خانه بزرگی در حومه شهر دارند، مگر نه؟
They have a big house in the suburbs, don’t they? suburbs= sa berbs
205
ما هیچ وقت به آن کافه نمی رویم ، مگر نه؟
We never go to that cafe, do we? بخاطر نور قسمت سئوالی مثبت می آید
206
به ندرت در تابستان باران می آید؟اینطور نیست؟
It rarely rains in summer, does it? در این جمله قیدrarely منفی است به همین دلیل از تک کوئیسشن مثبت استفاده شده
207
او سه شنبه ها پیانو تمرین می کند
He practices the piano on Tusedays
208
آیا آن چهار چرخ دارد؟
Does it have four wheels? No, it doesn’t
209
من واقعا لباست را دوست دارم
I do like your dress
210
واقعا معذرت می خوام
I do apologizee
211
قطار ساعت ۴ بعدازظهر حرکت می کند
The train leaves at 4 p.m
212
فیلم ساعت ۱۰ شروع می شود
The movie starts at 10 p.m
213
هفته آینده عزم پاناما هستیم
We leave for Panama next week
214
Every year his family ……… to Europe for two weeks.(go)
Every year his family goes to Europe for two weeks.
215
آیا آن ایرلاین به پاریس پرواز می کند؟
Does that airline fly to Paris?
216
ترم تا پایان خرداد به پایان نمی رسد.
The semester doesn’t finish until end of June.
217
چه کسی هزینه های ماشین شما را پرداخت می کند؟
Who pays for your car expenses?
218
چند بار در روز سگ های خود را به پیاده روی می برید؟
How many times a day do you take your dogs for a walk?
219
آیا او همیشه از تلفن همراه خود برای تماس های راه دور استفاده می کند؟
Does he always use his cell phone for long distance calls?
220
جرارد توپ را دریافت می کند و آن را به تور می زند.
Gerard receives the ball and kick it into the net.
221
شیلا حساب های خانوادگی را انجام نمی دهد. شوهرش آنها را انجام می دهد.
Sheila doesn’t do the family accounts. Her husband does them.
222
خورشید در غرب غروب نمی کند
The sun doesn’t set in the west
223
ما لیزر برای جراحی زیبایی تولید نمی کنیم.
We don’t produce lasers for cosmetic surgery.
224
آنها هفته آینده به خانه جدید خود نقل مکان نمی کنند.
They din’t move into their new home next week.
225
من همیشه برای امتحان سخت مطالعه نمی کنم
I don’t always study hard for exam
226
به طور کلی، من معتقدم که همه مردم لایق بهترین ها نیستند.
In general, I believe that all people don’t deserve the best.
227
چه کسی فوتبال بازی می کند؟
Who plays football?
228
چه زمانی فوتبال بازی می کند؟
When does he play football?
229
با چه کسی فوتبال بازی می کند؟
Who does he play football with?
230
چه ورزشهایی را بازی می کند؟
What sports does he play?
231
او به ندرت فوتبال بازی می کند
He rarely plays football
232
او مرتب فوتبال بازی می کند
He plays football regularly
233
من با او فوتبال بازی کرده ام
I have played football with him
234
از فوتبال با او لذت می برم
I enjoy playing football with him
235
مدت زیادی است که با او بازی نکرده ام
I haven't played with him in a long time