Session1 Flashcards

1
Q

mean of :I’d like to work

A

work
در اینجا فعل است و نباید به صورت اسم :کار
ترجمه کرد.
معنی کارکردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

تصمیم دارم

A

decide
کلمه دارم درون خود
decide
است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

کار کردن یا کار داشتن

A

work
داشتن یا دارم درون خود
work
است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

don’t mind

A

don’t care

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

after thease adjectives :{happy,nice,important}
فعل به چه صورت به کاربرده می شود

A

to
I am happy to do this
it is important to help you

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

instinct

A

ذات فطرت غریزه
ghasem has good instinct

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

improvise

A

گفتن حرف‌ها یا جملات به صورت آنی و بدون آماده‌سازی قبلی
بداهه گفتن-فی البداهه گفتن
گفتن داخل خود فی البداهه است مانند لاله و لادن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

intimidating(adj) room
intimidate(v)

A

اتاق ترسناک -اتاق بازجویی
ترسوندن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

enterprenter

A

کارفرما

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

make a pitch

A

ارايه دادن یا معرفی کردن یک محصول
ایده دادن به سرمایه گذار
شخصی ایده دهنده ایده اش را به سرمایه گذار می دهد
The salesperson made a great pitch, and I decided to buy the product
فروشنده یک ارائه عالی داشت و من تصمیم گرفتم محصول را بخرم
Abolfazl made a pitch for his product to the consultant

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

dreaded words

A

لغات وحشتناک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

سرمایه گذار به ایده دهنده گفت نه من نیستم
من از این پیشنهاد خارج شدم
انصراف از سرمایه‌گذاری

A

“The investor said, ‘I’m out.’”

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

buckle

A

سگک کمربند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

scrub

A

اسکاج

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

sponge

A

اسفنج

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

texture

A

کلمه‌ی “texture” در زبان انگلیسی به معنای بافت یا نرمی و خشنی سطح یک شیء است. این کلمه در زمینه‌های مختلف معانی متفاوتی دارد:

بافت فیزیکی (Physical Texture): به ویژگی‌های سطحی یک شیء مانند نرمی، زبری، همواری یا خشن بودن اشاره دارد. برای مثال:

The texture of the fabric is soft. (بافت پارچه نرم است.)
The texture of the wall is rough. (بافت دیوار زبر است.)
بافت در هنر (Artistic Texture): در هنر، “texture” به نحوه‌ای که رنگ‌ها یا مواد مختلف در یک نقاشی یا اثر هنری به کار رفته‌اند و یا به ویژگی‌های لمسی و بصری یک اثر هنری اشاره دارد.

بافت در غذا (Food Texture): در زمینه‌ی غذا، “texture” به حس یا ویژگی‌های سطحی غذا از جمله سفتی، نرمی، یا لزجی اشاره دارد.

The texture of the cake is moist. (بافت کیک مرطوب است.)
بافت موسیقی (Musical Texture): در موسیقی، “texture” به ترکیب اصوات و نحوه‌ی تعامل آن‌ها با یکدیگر اشاره دارد. برای مثال، می‌تواند به تعداد و نوع صداهایی که در یک قطعه موسیقی به‌کار رفته باشد اشاره کند.