S01,E03 Flashcards
It felt like justice
حس عدالت رو تداعی میکرد
Would you admire me more?
بیشتر ستایشم میکردی؟
I was grievously sorry to hear of your troubles
واقعا از شنیدن مشکلاتی که براتون پیش اومد تاسف خوردم
We are all praying for you full recovery
ما همگی برای بهبودی کامل شما دعا میکنیم
I humbly beg your pardon
من خاضعانه پوزش میخوام
How many years has it been?
چند سال گذشته؟
Oh, how forgetful of me.
اه، چقدر فراموشکارم
This belongs to you.
این متعلق به شماست
He entrusts some small matters to us.
ایشون مسایل کوچک رو به ما واگذار کردند
Honor
احترام، عزت، انتصاب
I’m telling you the Crown is six million in debt.
دارم بهتون میگم پادشاهی زیر بار شش میلیون قرضه
The master of coin finds the money.
عاقبت جوینده یابنده است
Bankrupt
ورشکسته
He gave wise and prudent advice
او توصیه های عاقلانه ومحتاطانه ای کرد
This tournament is an extravagance we cannot afford.
این مسابقه زیاده رویه، از پسش برنمیاییم