Reading Flashcards
accuse
متهم کردن
acquire
به دست آوردن
administrative
اداری
admire
تحسین کردن
admit
اقرار کردن
advice noun
مشورت
advice verb
توصیه کردن
affair
ماجرا،عشقبازی
allowance
کمک هزینه
ambition
هدف - آرزو
anticipate
پیش بینی کردن
anxiety
اضطراب
anxious
مشتاق
appeal
درخواست
aside
گذشته از
assess
ارزیابی کردن
associate
وابسته
association
اتحادیه
assure
اطمینان دادن
attorney
وکیل
authority
قدرت
awake
بیدار
awkward
بی دست و پا - به شکلی نامناسب
bacon
گوشت نمک زدهء پهلو و پشت خوک
ban
ممنوع کردن
basis
مبنا
barrier
مانع
bat
خفاش
be auxiliary
کمکی باشد
beard
ریش
beforehand
از قبل
bench
نیمکت
bend
خم شدن
beneath
در زیر
bid
پیشنهاد
bin
صندوقچه
blow
فوت کردن، دمیدن
boiler
دیگ بخار
boom
رونق ، غرش کردن
bored
خسته
bounce
bounce ، پریدن
bound
مقید
bowl
کاسه
breast
پستان
brick
آجر
broad
پهن
brush
قلم مو ، مسواک زدن
buck
جفتک انداختن
bucket
سطل
bump
دست انداز
bury
دفن کردن
butcher
قصاب
cast
قالب، بشکل در اوردن
cease
دست کشیدن
ceiling
سقف
chap
مرد، شکاف دادن
chase
تعقیب
cheek
گونه
chop
ریز ریز کردن
chuck
دور انداختن
circumstance
چگونگی، امر، تفصیل، شرایط محیط، پیش امد، شرح
claim
مطالبه
clerk
منشی
cloth
پارچه
coast
ساحل
collapse
سقوط - فروپاشی
collar
یقه
commit
متعهد به انجام امری
committee
کمیته
community
انجمن
compete
رقابت کردن
comprehensive
جامع
comprise
شامل بودن
confine
محدود کردن
conscious
هوشیار، آگاه
consciousness
شعور ، اگاهی
consent
رضایت
consist
تشکیل شده است از
consistent
استوار
constitute
تشکیل می دهند
contemporary
امروزی