Phd Examin Flashcards
حال كامل
Subject+have/has+ pp
اتفاقي در گذشته رخ داده است و تمام شده، اما اثرات آن تا زمان حال باقي است
مثلا : من كشت گير بوده ام( قبلا بوده ام و الان نيستم)
معادل ماضي نقلي در فارسي ميباشد
حال كامل استمراري
Subject+have/ has+been+verb+ing
اتفاقي در گذشته شروع شده و كماكان ادامه دارد
I have been teaching English to foreign student for many years
مثال: سالهاي زياديست كه به دانش آموزان
خارجي زبان انگليسي درس ميدهم
Novel
رمان
Sadegh Hedayat’s novel was ban in pahlavi regime
به انگليسي برگردانيد:
الان سه سال است كه براي حل اين مسئله تلاش ميكنم:
حال كامل استمراري
چون شروع عمل در گذشته بوده و هنوز ادامه دارد
I have been trying to solve this problem for 3 years.
گذشته استمراري
Subject+was/were+verb+ing
عملي كه در گذشته براي مدتي انجام ميشده و” معمولا”( نه هميشه) با يك جمله ي گذشته ساده قطع ميشود.
نكته: زماني كه در جمله هم گذشته ساده داريم و گذشته استمراري از يكي از دو ضمير موصولي while, when استفاده ميكنيم و هميشه فقط يكي از دو ضمير موصولي در جمله استفاده ميشود
قبل از جمله گذشته استمراري while
قبل از جمله كذشته ساده When
While i was talking on the phone, my father arrived.
وقتي داشتم با تلفن صحبت ميكردم ، پدرم رسيد
I was talking talking on the phone “when” my father arrived
وقتي پدرم رسيد’داشتم با تلفن صحبت ميكردم
Woul you please
Would you mind
Would you please not open the door? ؟ Would you mind closing the window?
١) ممكنه لطفا در رو باز نكنيد؟!
٢) اشكالي نداره/ زحمتي نيست پنجره رو ببنديد؟
Pour
She poured the tea into the cup.
او چايي را داخل فنجان ريخت
Pour:ريختن ارادي
Hush up
ساكت باش
eavesdropping
استراق سمع
زمان گذشته دو فعلي:
مهم : اگر در يك جمله دو فعل داشته باشيم فقط فعل اولي به گذشته تبديل مي شود
momentous
خطير -مهم
A momentous battle
نبر مهم
cautious
هوشيار
A cautious driver
يك راننده هوشيار
pretended
وانمود كردن
Fish man pretend that he is an old capitan
ماهي گير وانمود كرد كه او يك ناخداي قديمي است
steer
هدايت كردن- راهنمايي كردن
Capitan steer us to a wrong island
Destiny
سرنوشت
Tails
شير ( در پرتاب سكه)
vigorously
با قدرت
Soldiers vigorously attack to the enemy
سربازان با قدرت به دشمن حمله كردند
intently
Intent
با دقت-مشتاقانه
People saw intently to president speeching
مردم با دقت صحبت هاي رييس جمهور را نگاه ميكردند
Intent:قصد- ميل- نيت
struggle
Striving مجاهدانه
تلاش سخت- مبارزه- كشمكش
the struggle of
the butterfly to get out of that small crack of cocoon
تلاش پروانه براي خارج شدن از شكاف كوچك پيله
essay
انشا
instructor
اموزگار
Furiously
با خشم
pile
توده- اندوخته
Pile of paper test
توده برگه امتحانات
Sure enough
همانطور كه انتظار ميرفت
bury
دفن كردن
substantial
قابل توجه
Substantial land
زمين قابل توجه
exhausted
خسته- تهي
appreciate
١-درك كردن
٢- قدر داني كردن
I apreciate of my boss
acquiring
به دست اوردن
Acquiring power
definitely
Define
قطعا- صراحتا
معلوم كردن- مشخص كردن
Define your priority
مشخص كردن اولويت ها
compromise
توافق- سازش
instincts
غريزه
Let some of your decitions be based on your instincts
اجازه بده برخي از تصميماتت بر اساس غريزه ات گرفته شود
Undermine
از زير تحليل كردن- تضعيف كردن-سست كردن
Some threats have potential to undermine wider international stability
برخي تهديدات پتانسيل تضعيف گستره ثبات بين المللي را دارند
stability
ثبات
Interconnected
پيوسته- linke together
Diverse
متنوع
Pandemic
بيماري هاي واگير دار
Underlying
اساسي- زيربنايي-بنيادين
Prosperity
آباداني- شكوفايي
good management caused the restaurants prosperity
مدیریت خوب موجب رونق رستوران شد
Dealing
١- معامله
٢- طرز رفتار
Effectively dealing with competition is an important part of life.
مواجههی مؤثر با مسئلهی رقابت بخش مهمی از زندگی محسوب میشود
Deals……..سروكار داشتن-٢- معامله كردن
This strategy deals with terorism
اين استراتژي به تروريسم ميپردازد
Integrity
١-تماميت
٢- كمال- بي نقصي
Commitment
تعهد،پیمان،قول-2-الزام
he will stand by his commitments
او به تعهدات خود عمل خواهد کرد.
Rather than
Instead of
We focus on the underlying drivers of security, rather than just immediate threats.
ما بر روي محرك هاي اساسي امنيت تمركز ميكنيم، نه فقط( به جاي) تحديد هاي فوري.
Maintain
حفظ کردن،نگهداری کردن،در حالت فعلی نگهداشتن
eat enough food to maintain your health
آنقدر خوراک بخور که سلامتی خود را حفظ کنی
We need to maintain a set of capability
ما نياز داريم مجموعه اي از ظرفيت ها را حفظ كنيم.
Objective
هدف
: target, aim, goal, purpose
Contribution
this book contains contributions by several famous poets
این کتاب حاوی آثار چند شاعر معروف است.
١- اهدا- هديه
٢- مشاركت- نقش افريني
Contribution of Arm forces to counter terorism
نقش افريني نيروهاي نظامي براي مبارزه با تروريسم
Framework
چارچوب كار
Commonwealts
مشترك المنافع
Underllining
stress, emphasize
تاكيد كردن
Conflict prevention pools
Means…
مجموعه هاي اجتناب از جنگ
Minstry of deffence must dealing to important matter
وزارت خارجه بايد به مسائل مهم بپردازد
Dealing….پرداختتن به
Cross-examiner
cross-examiner
بازجویی کننده: interrogator, cross-examiner
Tackle
از عهده كاري بر آمدن
New powers to tackle terorism and secure prosecutions.
اختيارات جديد براي فائق آمدن بر تروريسم و تضمين پيگيري قضايي.
Secure…. امن، بي خطر
Detention
بازداشت: detention, arrest
Exrended pre- charge detention
افزايش مدت بازداشت موقت
Extended
گسترده،دراز شده،پهن (شده)،توسعه یافته
An extended extract
يك قرارداد تمديد شده
Guiding principle
اصول راهنما
Resort
to resort to force به زور متوسل شدن ● تفریحگاه،استراحتگاه،رامشگاه a famous resort یک تفریحگاه معروف
Broad agreement
توافق هاي گسترده
progressive coalition
اعتلاف مترقي
rigorous approach
رويكرد دقيق
Assessing
assessing the threats
ارزيابي تهديدها
Adopt
اتخاذ كردن-پذيرفتن
tackling
مقابله كردن- فائق امدن
inevitable
اجتناب ناپذير
Legitimate and accountable governmet
دولت مشروع و پاسخگو
Judicial oversight
نظارت قضايي
Excessive
فزاينده- مفرط
every other day
يك روز در ميان
افعاليكه به ie ختم مي شوند در موقع ing گرفتن ie تبديل به y مي شود سپس به آن ing . اضافه مي شود
حال استمراري
حرف تعريف the
كه با اسمهاي جمع و مفرد قابل شمارش مي آيد و (را - – كه ) كسره معني می دهد