Oxford Wordskills Basic and Elementary.xlsx Flashcards
a bit (used as adv)
یکم
a bit (+ adj)
کمی
a bit (of sth)
کمی از چیزی
a couple (of sth)
یک جفت از چیزی
a day/week, etc.
روز/هفته و غیره
a few
تعدادی
a little
کمی
a lot (of sth)
زیادی از چیزی
a night (as in £90)
شب (مانند £۹۰)
ability
توانایی
about
دربارهی
above
بالای
abroad
خارج از کشور
accept
پذیرفتن
accessory
لوازم جانبی
accident
تصادف
accommodation
اسکان
achieved
دستیافته
across
از طرف به طرف
act
بازی کردن
action film
فیلم اکشن
active
فعال
activity
فعالیت
actor
بازیگر
actress
بازیگره
actually
در واقع
add
اضافه کردن
address
آدرس
address book
دفترچه آدرس
adjective
صفت
adventure film
فیلم ماجراجویی
adverb
قید
advert
تبلیغ
advertisement
تبلیغات
advertising
تبلیغ
advice
مشورت
afraid (of sth/sb)
ترسیده (از چیزی/کسی)
afraid (I’m afraid)
متاسفانه
Africa
آفریقا
after that
بعد از آن
afternoon
بعد از ظهر
again
دوباره
against
در برابر
age
سن
ago
قبل
agree with (sb)
با کسی موافقت کردن
air (fresh air)
هوا (هوای تازه)
airline
خط هوایی
airport
فرودگاه
alarm clock
ساعت زنگدار
album
آلبوم
alcoholic drinks
نوشیدنی الکلی
alive
زنده
all (of sth)
همهی (چیزی)
all day
تمام روز
all morning
تمام صبح
evening
عصر
all right
خوب
all the time
همیشه
allow
اجازه دادن
almost
تقریباً
alone
تنها
along
در امتداد
already
در حال حاضر
also
همچنین
although
هرچند که
always
همیشه
a.m.
صبح (بین ۱۲ تا ۲۴)
amazing
شگفتانگیز
American football
فوتبال آمریکایی
American
آمریکایی
ancient
باستانی
and so on
و غیره
angrily
به خشم
angry
عصبانی
animal
حیوان
ankle
مچ پا
another
دیگر
answer (the phone)
پاسخ دادن (به تلفن)
any more
دیگر
anything else?
چیز دیگری؟
anyway
به هر حال
anywhere
هرجا
apartment
آپارتمان
appearance
ظاهر
apple
سیب
apply for sth
درخواست کردن برای
appointment
وقت ملاقات
April
آوریل
Arabic
عربی
architect
معمار
architecture
معماری
area
منطقه
Argentina
آرژانتین
Argentinian
آرژانتینی
argue
مجادله کردن
argument
اختلاف نظر
arm
بازو
armchair
صندلی نرم
army
ارتش
around
اطراف
arrange
ترتیب دادن
arrangement
ترتیب
arrival
ورود
arrive (at a place)
رسیدن (به مکانی)
art
هنر
art gallery
گالری هنری
article
مقاله
arts subjects
دروس هنری
as a result
نتیجهگیری از این
as well
همچنین
Asia
آسیا
ask sb for sth
از کسی چیزی بپرسیدن
asleep
خوابیده
at baby
دارای یک نوزاد
back
پشت
back (a time)
قبل از
backache
درد کمر
bacon
بیکن
bad
بد
bad at sth
در چیزی بد بودن
badly
بد
first
اولین
least
کمترین
midnight
نیمه شب
New Year
سال نو
band
گروه موسیقی
night
شب
bank account
حساب بانکی
bar (of chocolate)
نوار شکلات
bar
میله
base sth on sth
بنیاد چیزی روی چیزی قرار دادن
baseball
بیسبال
basketball
بسکتبال
bath
حمام
bathroom
حمام
be able to do sth
قادر به انجام دادن چیزی
born
متولد شدن
divorced
طلاق خورده
from
از
sick
مریض
the same as sth
همانند
together
با هم
attend
حضور داشتن
beach
ساحل
attractive
جذاب
beans
لوبیا
audience
تماشاگران
bear
خرس
August
اوت
beard
ریش
aunt
عمه
beat
زدن
Australia
استرالیا
beautiful
زیبا
Australian
استرالیایی
because
به دلیل اینکه
author
نویسنده
autumn
پاییز
become
تبدیل شدن
available
در دسترس
bed
تخت خواب
bedroom
اتاق خواب
awake
بیدار
bee
زنبور عسل
away
دور
beef
گوشت گاو
beer
آبجو
awful
وحشتناک
before that
قبل از آن
begin
شروع کردن
beginning
شروع
behind
پشت
believe
باور کردن
belong to sb
متعلق به کسی بودن
below
زیر
belt
کمربند
best
بهترین
best friend
بهترین دوست
better (than)
بهتر (از)
better
بهبود یافتن
between
بین
bicycle
دوچرخه
big
بزرگ
bike
دوچرخه
bill
قبض
billion
میلیارد
bin
سطل زباله
biology
زیست شناسی
bird
پرنده
birthday
تولد
birthday card
کارت تبریک تولد
biscuit
بیسکویت
bit (of sth)
کمی
black
سیاه
black coffee
قهوه سیاه
black pepper
فلفل سیاه
blog
وبلاگ
blonde
بلوند
blood
خون