Movies Flashcards
Carefree
بی خیال
chapel
کلیسای کوچک
domain
حوزه قلمرو
etiquette
ˈedəkət
آداب معاشرت
a bunch of
یک دسته از
meal
وعده غذایی
socialization
اجتماعی شدن
grief
سوگواری
faith
fāTH
ایمان
lift you high
bring you low
get dressed
لباس پوشیدن
I were you
اگر جات بودم
disposition
روحیه
far as we know
Get adopted. əˈdäpt
Get adapted. əˈdapt
, پذیرفته شدن، به فرزندی قبول کردن
سازگار شدن
nuts
آجیل
trailer
اتومبیل یدک کش
chase
تعقیب کردن
basement
زیرزمین
pack up
بسته بندی کردن
lifers
محکومین مادام العمر
don’t dawdle
ˈdôdl
وقت تلف نکن
sheaves
قرقره ها
sorrow
غم و اندوه
morrow
فردا
bunch of days
I bet you do
مطمینم انجامش میدی
sportsmanships
اخلاق ورزشی
cracker
نوعی شیرینی
thumb
شست
wipe
پاک کردن
leaf
برگ
legumes
حبوبات
stool
مدفوع
dehydration
ˌdēˌhīˈdrāSH(ə)n
کم آبی بدن
lubricant
روغن کاری
recite
rəˈsīt
از بر خواندن
you are gloating
توخوشحالی
I beat you
من شکست دادمت
square
مربع
gambit
شروع بازی شطرنج
from now on
از این به بعد
notation
نشانه گذاری
astounding
əˈstoundiNG
حیرت انگیز
drown
غرق شدن
chap
مرد
larking
شوخی کردن
gave away
بخشیدن، مجانی دادن
well mannered
خوشاخلاق
right away
فورا
phenomenal
فوق العاده
come along
باهمرفتن، موافقت کردن
simultaneous
همزمان
chaperone
همراه دختر جوان رفتن
treasure
گنج
treasurer
خزانه دار
custodian
kəsˈtōdēən
متولی، نگهبان
tranquilizer
ˈtraNGkwəˌlīzər
مسکن، ضد درد
go further off
دورتر برو
bid me farewell
Farewell
با من خداحاغظی کن
خداحافظی
withdrawal symptoms
علایم ترکاعتیاد
edgy
عصبی
orphan
یتیم
pawns
پیاده
backward pawns
گروهعقب مانده
tie up
گره زدن
Renounce
Denounce
صرف نظر کردن
محکوم کردن
decree
حکمدادن، فرمان
treason
خیانت
you are not on trial
تودر محاکمه نیستی
conspirator
kənˈspirədər
توطئه گر
noble
ˈnōbəl
نجیب
with your spite and malice
ˈmaləs
با کینه ورزی
Dwindle
به آرامی کم شدن
Beat
ضربان، تپیدن، کتک زدن
Bet
شرط بستن
Bid
پیشنهاد کردن، پیشنهاد
Hollering
فریاد زدن
Stem
ریشه لغت، ساقه دار کردن
Shoving
هل دادن
Somber
ˈsämbər
غمگین
Chirping
چهچهه زدن
Piss off
Piss her off
عصبانی شدن
او را عصبانی کردن
Arithmetic
علم حساب
Impressive
چشم گیر
Acquainted
آشنا شدن
Accusing
متهم کردن
Uplifting
Upbringing
نشاط آور
تربیت
Allergic
حساسیت
Dander
شوره سر
Maple
چوب افرا
Furniture
مبلمان
Get settled
مستقر شدن
Holler
فریاد کردن
Heck
به جهنم
Eat up
کامل خوردن
Commission
کمیسیون
Excitement
هیجان
Gawking
اخم کردن
Stage Fright
ترس از صحنه
Bode
bōd
نشانه بودن
Bode
حاکی بودن، نشانه بودن
Inspiring
الهام بخش
Leftover
باقی مانده
Chattering
پچ پچ کردن