Miana Flashcards
Compromise
به خطر افتادن، سازش,سازش کردن
Fragile
شکننده
Dominant
غالب،مسلط
Insult
توهین
Insult
توهین
Appearance
ظاهر
Consonant
همخوان، هم آهنگ
Consonant
همخوان، هم آهنگ
Significant
قابل توجه
Significant
قابل توجه
Steal
سرقت، دزدیدن
Abuse
سو استفاده، توهین
Seal
مهروموم
Fatigue
خستگی، فرسودگی
Ratio
نسبت، ضریب
Cramp
گرفتگی عضلات
Participate
شرکت کردن
Infinitive
مصدر
Sequel
عاقبت، پایان
Sequel
عاقبت، پایان
Slam
ضربه زدن
Endure
تحمل کردن
I’m fond of
من دوست دارم
Generosity
سخاوت
Negotiate
مذاکره کردن
Affirmative
مثبت
i am intrigued
من کنجکاو شدم
Stumble
تلوتلو خوردن، لغزیدن
Intrigue
دسیسه،دسیسه کردن
Literally
به معنای واقعی کلمه، عینا
Fascinate
مجذوب کردن
Vent
دریچه، منفذ، بیرون ریختن
Lawn
چمنزار
Hail
تگرگ
Immerse
غوطه ور کردن، فرو کردن
Intervene
مداخله کردن
Take over
تصاحب
Get over
از دست دادن
Adverse
نامطلوب ، مضر
Elaborate
به تفصیل،استادانه درست شده
Soothe
آرام کردن، ساکت کردن
Flaky
پوسته پوسته شدن
Dandruff
شوره سر
Bounce up
پَرش کردن
Resistance
مقاومت
Fortify
مستحکم کردن
take your time
راحت باش، عجله نکن
Curl
حلقه شدن، پیچیدن
Underestimate
دست کم گرفتن
Hustle
فشار، تکان، فشار دادن، هل دادن
consistent
ثابت قدم، استوار
consistency
ثبات، استحکام
Bummer
ترسناک
Victory
پیروزی
Teasing
سربه سر گذاشتن
Teasing
سربه سر گذاشتن
Phlegm
خلط گلو
Iconic
نمادین
Intend
قصد داشتن
Coherence
انسجام، ارتباط
Jaw
فک
Proportion
نسبت،تناسب
Satisfaction
رضایت
Compliance
انطباق، قبول
Adept
ماهر
Despair
ناامیدی
Dominate
تسلط داشتن، چیره شدن
Cognitive
شناختی
Irritability
تحریک پذیری، کج خلقی
Irritating
آزار دهنده
Persistence
ماندگاری،دوام
Cuddling
در آغوش گرفتن
Insignificant
ناچیز
Temper
خلق و خوی
Plot
طرح
Track of time
اهنگ زمان
Willingness
تمایل
Auction
حراج، مزایده
Revise
تجدید نظر کردن ، اصلاح کردن
Pronoun
ضمیر
Accustom
عادت کردن، آشنا شدن
Taint
لکه دار کردن
Sacrifice
قربانی، فدا کردن
Width
عرض، پهنا
Brew
دم کردن
Stew
آهسته پختن،خورش
Bonnet
کاپوت
Declaration
اعلام ، اعلامیه
Accompany
همراهی کردن
Ego
نفس
Persuade
متقاعد کردن،ترغیب کردن
Precise
دقیق
Nonetheless,nevertheless
با این وجود
Allied
متفق، متحد
Coast
ساحل، سریدن
Get over it
از آن عبوررکن
Sanity
سلامت عقل،سلامت روان
Defeat
شکست،شکست دادن
I’m content
من راضی هستم
Arrest
دستگیری،بازداشت
Transparent
شفاف،روشن
I’m dedicated to teaching English
من وقف اموزش انگلیسی هستم