Marketing Vocab Flashcards
Eligible
واجد شرایط
Phasing
تدریجی، فازبندی شده
CAGR
نرخ رشد مرکب سالانه
Forecast Accuracy
دقت پیش بینی
Leadership Style
سبک رهبری
Patient Poll
سبد بیماران
Foot Print
رد پا
Allocation
تخصیص، اختصاص
Communication
ارتباط
Recruitment
استخدام
Achievable
قابل دسترسی
P&L(Profit & Lose)
سود و زیان
Segmented Market
بازار مشخص
Niche Market
بازار خاص
Mass Market
بازار انبوه
Over Qualified
بیش از حد واجد شرایط
Pioneer
پیشرو
Novel Product
محصول نو، جدید، نوآور
POD(Points-of-difference)
وجه تمایز
Discount
تخفیف
Road Map
مسیر
Physical Evidence
شواهد فیزیکی
Core Value
ارزش اصلی
Efficient
اثربخش
Up to you
به خودت مربوطه
Pipeline
خط تولید
Out of box
نگاه وسیع داشتن
Launch
راه اندازی
Mail shot
ایمیل تبلیغاتی
Slogan
شعار تبلیغاتی
Ad
آگهی
Promote
بهبود
Promotion Material
ابزار تبلیغاتی
Endorsement
تایید
Direct Marketing
بازاریابی مستقیم
Classified
طبقه بندی شده
Sponsorship
حمایت مالی
Gimmick
ترفند
Cold Calling
بازاریابی تلفنی
Tempting
وسوسه کننده
Unconventional
غیرمتعارف
Confidential
محرمانه
Explosive
انفجاری
Unusual
غیر معمول
Discover
کشف کردن
Detect
کشف کردن
Autenticate
تصدیق کردن،تایید کردن
Confirm
تایید
Blind
کور
Privacy
حریم خصوصی
Approval
تاییدیه
Money Back
بازگشت سرمایه
Verified
تایید شده
Cetified
تصدیق شده
Temporary
موقتی
Affordable
مقرون به صرفه
Remarkable
قابل توجه
Unique
تک، خاص
Improved
بهبود یافته
Effective
موثر
Back to Basic
بازگشت به وضعیت پایه
Patient Support
پشتیبانی از بیمار
Brand Reminder
یاداور نشان تجاری
Synthom
علامت
Transplant
پیوند زدن
Infect
آلوده کردن
Significant
قابل توجه
GMP Grade
دارای استاندارد GMP
Share of Voice
حرف مشترک
Infertility solution
راه حل ناباروری
Visible study
مطالعه مشهود، مطالعه قابل مشاهده
Touch Point
نقطه تعامل (بین صاحب خدمت و مصرف کننده)
Generic Or Branded
نسخه نویسی عمومی یا مبتنی بر برند
Tagline
شعار
Discountinue
متوقف شدن
Rebranding
تغییر نام تجاری
Admision
پذیرش
Critical
بحرانی
Criteria
شاخص
Applicable
قابل اجرا
Realistic
واقع بین
Terminology
اصطلاحات فنی
Flactuation
نوسان سینوسی
Risk Assessment Calculator
محاسبه گر ارزیابی ریسک
Risk Factor
عامل خطر
Talkative
پرحرف
Convince
متقاعد کردن
Share Of voice
سهم از شنیده شدن در تبلیغات
Effective Call
ویزیت موثر
Uniform Training
آموزش یک دست
Harsh
خشن
CAC (Customer Acquisition Cost)
هزینه جذب مشتری
CLV (Customer lifetime value)
ارزش طول عمر مشتری
CLC & CLV
هزینه جذب مشتری
ارزش طول عمر مشتری
CAC = تعداد کل مشتریان / هزینه های بازاریابی و فروش
CAC = میانگین مقدار خرید × دفعات خرید × طول عمر مشتری
اگر CLV تقسیم بر CAC بالاتر از یک باشد، هر مشتری برای شما هزینه دارد.
اگر CLV تقسیم بر CAC کمتر از یک باشد، هر مشتری برای شما درآمد زایی دارد
به طور کلی، داشتن CAC که حدود یک چهارم تا یک سوم CLV شما باشد، پایه خوبی برای سودآوری در نظر گرفته می شود. اگر هزینه های CAC شما کمتر از آن باشد، ممکن است در جذب مشتری سرمایه گذاری کمتری داشته باشید.
Push Marketing (Digital Marketing)
به تلاشهای بازاریابی اشاره دارد که برای ارسال پیامی هدفمند به مجموعهای از مشتریان بالقوه یا موجود طراحی شدهاند. نمونههایی از بازاریابی فشاری شامل کمپینهای ایمیل هدفمند، تبلیغات تلویزیونی و رادیویی، و بازاریابی مستقیم با استفاده از تابلوهای دیجیتال در خیابان ها است.
Pull Marketing (Digital Marketing)
بازاریابی کششی به تلاش های بازاریابی اشاره دارد که برای “کشش” یا جذب مشتریان بالقوه فروش به وب سایت، برند و محصولات یا خدمات شما طراحی شده اند. نمونه هایی از بازاریابی کششی شامل سئو (بهینه سازی موتور جستجو) و بازاریابی رسانه های اجتماعی است.
CTR (Digital Marketing)
CTR (Digital Marketing)
نرخ کلیک (Clickthrough rate) درصد کلیک هایی است که یک کمپین نسبت به تعداد نمایش ها دریافت می کند.
نرخ کلیک بالاتر اغلب به این معنی است که کمپین ها به طور مؤثرتری با بینندگان ارتباط برقرار کرده است.
CTR (Digital Marketing)
نرخ کلیک (Clickthrough rate) درصد کلیک هایی است که یک کمپین نسبت به تعداد نمایش ها دریافت می کند.
نرخ کلیک بالاتر اغلب به این معنی است که کمپین ها به طور مؤثرتری با بینندگان ارتباط برقرار کرده است.
CTR (Digital Marketing)
نرخ کلیک (Clickthrough rate) درصد کلیک هایی است که یک کمپین نسبت به تعداد نمایش ها دریافت می کند.
نرخ کلیک بالاتر اغلب به این معنی است که کمپین ها به طور مؤثرتری با بینندگان ارتباط برقرار کرده است.
CTR (Digital Marketing)
نرخ کلیک (Clickthrough rate) درصد کلیک هایی است که یک کمپین نسبت به تعداد نمایش ها دریافت می کند.
نرخ کلیک بالاتر اغلب به این معنی است که کمپین ها به طور مؤثرتری با بینندگان ارتباط برقرار کرده است.
Mark up
مبلغی که برای پوشش سود به قیمت تمام شده کالا اضافه میشود.
Price cut
کاهش قیمت