Lesson 5 - Feelings Flashcards
Roller Coaster
ترن هوایی
Emotion
هیجان ، احساس ، عاطفه
a roller coaster of emotions
تجربه احساسات شدید و متغیر
Bear (born)
به دنیا آوردن ، در حالت اسم خرس
Pregnancy
بارداری
Ridiculously
به طرز مسخرهای
Excited
هیجان زده ، پر هیجان
Prospect
احتمال
Imagine
تصور کردن
Smoothly
به طور روان ، بدون مشکل ، بی دردسر
Blissfully
خوشبختانه ، سراسر خوشی
Blissfully happy
به طور فوقالعاده خوشحال و خوشبخت
Blissfully unaware
بیخیال و خوشحال از ندانستن چیزی
Complication
مشکل
Delivery
زایمان ، تحویل
had to
مجبور شد ، ناچار بود
have surgery
تحت عمل جراحی قرار گرفتن
surgery
عمل جراحی
Reception area
قسمت پذیرش
Worried sick
خیلی نگران
As time went by
با گذشت زمان
Increasingly
به طور فزایندهای
Anxious
نگران
Tell
گفتن ، بیان کردن
Seethe
جوشیدن
Anger
خشم ، عصبانیت
Seething with anger
احساس خشم شدید و ناتوانی در کنترل آن
Shout
فریاد ، فریاد زدن
Visibly
به طور مشهود ، واضح = Obvious
Disappointed
نا امید
Obvious
واضح ، آشکار ، مشهود
Prefer
ترجیح دادن
bottle up her emotions
احساساتش را در خود نگهداشتن
let someone(her,his,them) down
کسی را ناامید کردن
Terribly
شدیدا
Temper
خلقوخو ، حالت عصبی ، کنترل یا نداشتن کنترل بر احساسات بهخصوص خشم
Lost my temper
عصبانی شدن ، خونسردی را از دست دادن
Deeply
شدید ، عمیقا
Tough
سخت ، دشوار
Emotional wreck
از نظر احساسی به هم ریخته
Confused
پریشان ، سردرگم
Upset
ناراحت ، آشفته
Demand
نیاز
Juggle
تعادل برقرار کردن ، مدیریت کردن = manage = balance
Turn around
بهبود یافتن ، بهبود وضعیت
Things
اوضاع
Pleasantly
خوشایند ، به طرز خوشایند
Immensely
بی اندازه ، خیلی زیاد ، به شدت
Grateful
سپاسگزار
Overwhelmed
غرق
Lucky
خوش شانس
as
وقتی ، در حینی که
Reflect
فکر کردن
as I reflect on
وقتی به این فکر میکنم
Difficult
دشوار ، سخت