Lesson 2 Flashcards
conceal
hide
پنهان كردن، مخفي شدن، مخفي كردن
dismal
dark and depressing
ملالت انگيز، گرفته، تاريك، و غم انگيز، كسالت بار، بسيار بد
frigid
very cold
بسيار سرد، خشك، غير دوستانه، سرد
corpse
a dead body, usually of a peson
جسد، جنازه، بدن بي جان
inhabit
live in
ساكن شدن در، زندگي كردن در، به سر بردن در
numb
without the power of feeling, deadened
بي حس، كرخت، بي جان، لمس
peril
danger
خطر، خطرناك، مخاطره آميز
recline
lie down, strech out, lean back
تكيه دادن، دراز كشيدن، لم دادن، (دست) دراز كردن
shriek
scream
فرياد كشيدن، جيغ زدن، فرياد زدن، داد و بيداد كردن
sinister
evil, wicked, dishonest, frightening
شرارت آميز، شيطاني، شرور، متقلب، ترسناك، نحس
tempt
try to get someone to do do something, test, invite
وسوسه كردن، فريفتن، ترغيب كردن، تشويق نمودن
wager
bet
شرط، شرط بندي
coffin
تابوت
revenge
انتقام جويي، انتقام خواهي، كينه ورزي
commit
مرتكب شدن، كاري را به غلط انجام دادن
slum
مناطق فقير نشين شهر
hunter
شكارچي
native
بومي
perilous
مخاطره آميز
adventure
ماجرا، حوادث
pleasure
تفريح
maid
خدمتكار
flee (fled)
ترك مكاني سريعاً مخصوصاً به علت ترس از خطر
evil
شيطاني
wicked
شرارت آميز
dishonest
شرور، فريبكار
treat
رفتار كردن، مهمان كردن
terror
افسوس، وحشت، ترس بسيار
cemerty
گورستان، قبرستان
trick
حيله، نيرنگ، عمل احمقانه، كلك
grave
قبر
blanket
پتو
tombstone
سنگ قبر
spirit
جان، روح
shack
اتاقك چوبي، كلبه
janitor
باور
ancient
باور