Lesson 1 ( B2) Flashcards
Der Aufenthaltsraum
اتاق استراحت
Die Teeküche
آبدارخانه
die Theke
پیشخوان
Der Hocker
چهارپایه
Die Werkhalle
سالن کارگاه
Die Sicherheitsbekleidung
لباس ایمنی
Die Leiter
نردبان
Die Arbeitsschürze
پیشبند کار
die Werkbank
میز کار (کارهای فنی )
Der Bildschirm
مانیتور
Die Klimaanlage
کولر/ سیستم تهویه مطبوع
Das Büroregal
قفسه اداری
Der Arbeitstisch
میزکار
Der Helm
کلاه ایمنی
Der Werkzeugkasten
جعبه ابزار
Der Sessel
صندلی راحتی /مبل تکنفره
es hat geklappt
Es ist gelungen
انجام شد /موفق شد
es funktioniert alles
همه چیز کار میکند
es gelingt alles
همه چیز به خوبی پیش میرود
er hat ihn gelingt
Er wurde gelingt
Er wurde betrogen
او را فریب دادند
jemanden linken
Jemanden betrügen
کسی را فریب دادن
Leisten
انجام دادن / ارائه دادن
Der selben
Dergleichen
همان
یکسان
jetziges
کنونی
Stundenlang
ساعتها ،به مدت طولانی
Der engeren Auswahl
فهرست نهایی
Der Grundrisse
نقشه های معماری
پلان ها
Der laufenden
جاری
در حال انجام
Der laufenden
جاری
در حال انجام
Teilweise saniert
به طور جزئی بازسازی شده
vormerken
رزرو کردن /پیش بینی کردن
Der Hausverwaltungen
مدیریت ساختمانها
Drückt uns die Daumen
آرزوی موفقیت کردن (انگشتان را برایت فشار میدهم )
ehemaligen
سابق / پیشین
Zusammengesetzt
ترکیب شده / تشکیل شده
Grund saniert
کاملا بازسازی شده
Sanieren
بازسازی کردن
Festplatten
هارد یسک
Aus Sicherheitsgründen
به دلایل امنیتی
Anstoßen
“anstoßen” در زبان آلمانی به معنی “برخورد کردن” یا “بهم زدن” است. از این کلمه میتوان در موقعیتهای مختلف استفاده کرد:
1. به معنی زدن لیوان به هم و نوشیدن: زمانی که میخواهیم با لیوانهایمان به هم بزنیم و یکدیگر را به نوشیدن دعوت کنیم. مثلا: • “Lass uns anstoßen!” (بزن بریم نوش جان کنیم!) 2. به معنی برخورد کردن: مثلاً وقتی کسی به چیزی برخورد میکند. • “Er hat mit dem Kopf an die Tür angestoßen.” (سرش به در برخورد کرد.) 3. به معنی شروع کردن یا باعث شدن: برای بیان شروع یک حرکت یا پروسه نیز استفاده میشود. • “Ein Projekt anstoßen.” (شروع یک پروژه)
Der Aktenschrank
کمد بایگانی / کمد اسناد
Die Regalwand
قفسه دیواری
Der Nachsendeantrag
درخواست تغییر آدرس پستی
Maklerbüro
دفتر مشاور املاک
Sich ummelden
ادرس جدید ثبت کردن
Beauftragen
مامور کردن /وظیفه دادن
Kaution hinterlegen
سپرده (رهن) گذاشتن
mutig
شجاع
Übrigens
ضمنا
Knapp
نزدیک / کم /به اندازه کافی نبودن
Behinderungen
موانع و مشکلات (معمولا برای مشکلات ترافیکی )
Einweihungsparty
جشن افتتاحیه /جشن خانه جدید
Der Florist
گلفروش
sanitäre
بهداشتی(معمولا به تاسیسات بهداشتی اشاره دارد)
Blumen züchten
پرورش کل
Zeichnen
طراحی کردن
Gärtner
Gärtnerei
باغبان
باغچع
Rosenschere
قیچی باغبانی
streit schlichten
میانجی گری کردن
Verstopfte
مسدود شده (لوله )
Schuhmacherin
کفاش
Gewerberaum
محل کسب و کار
Besichtigung Termin
تاریخ بازدید
Kombination
ترکیب
spontan
خودجوش /فوری
Vorbeikommen
سرزدن
گذشتن از کنار
Lagerraum
انبار
Vorschriften
مقررات /ضوابط
Genehmigung
مجوز
IT Branche
صنعت فناوری اطلاعات
die Begriffe
اصطلاحات
مفاهیم
intensiv
عمیق
Die Unterlagen
اسناد و مدارک
ziehen
کشیدن یک چیزی ( کشیدن میز روی زمین /کشیدن مو توسط بچه )
anbauen
پرورش دادن /کشت کردن
Das Spülbecken
Das Waschbecken
سینک
Der Abfluss
خروجی آب
Die Verstopfung
für Straßen /Darm/Arterien
انسداد /گرفتگی
برای خیابان /روده /سرخرگها
ablaufen
Abfließen
جریان یافتن /تخلیه شدن
Der Rollladen
Die Jalousie
Das Rollo
کرکره پنجره از جنس فلز یا پلاستیک که بیرون از پنجره نصب میشود
کرکره که داخل پنجره نصب میشود و قابل تنظیم است
پرده ایی که برای جلوگیری از ورود نور استفاده میشود
Der Aufzug
Der Lift
Der Fahrstuhl
آسانسور
Der Wasserhahn
شیر آب
die Sportanlage
Gegen Sprechanlage
زنگ در
Der Fenstergriff
دستگیره پنجره
die Türklinke
Das Türschloss
قفل درب ورودی
Die Schließanlage
سیستم قفل مرکزی
Der Generalschlüssel
شاه کلید
Der Bescheid sagen
خبردادن /اطلاع دادن
anSchrauben
پیچ کردن
entlüften
هواگیری
Schildern
توضیح دادن
Erledigung
انجام یا اتمام یک کار
so schnell wie möglich
در سریعترین زمان ممکمن
Der Best aussehende Mann
مرد خوش سیما / مرد جذاب
Geschultes
آموزش دیده /متخصص
Unannehmlichkeiten
ناراحتی ها
مشکلات
Wiedergutmachung
جبران /جبران خسارت
geschätzten(Damen und Herren)
محترم /ارجمند
Kundenzufriedenheit
رضایت مشتری
ich versichere Ihnen
Ich verspreche Ihnen
من به شما قول میدهم
Schon ausgedruckt
به زیبایی بیان شده
bedauerlicherweise
متاسفانه
Beheben
برطرف کردن /رفع کردن
Fliesen
کاشی ها
solche
چنین /اینگونه
Kompromiss
مصالحه/توافق
Bezug
ارتباط /ارجاع /مرجع
konfrontieren
مواجهه کردن/مقابله کردن
ProfiTeam
تیم حرفه ایی
Angelegenheit
موضوع /مساله
fehlerhaft
معیوب/نادرست
abschließen
پایان دادن /بستن/تکمیل کردن
abgeben
تحویل دادن
durchführen
انجام دادن /اجرا کردن
Lassen
گذاشتن
اجازه دادن
Verlassen
ترک کردن
loslassen
رها کردن
Auslassen
تخلیه کردن احساسات /جا انداختن
Einlassen
راه دادن
درگیر شدن
anlassen
روشن گذاشتن یا نگهداشتن
Der Betriebsausflug
گردش دسته جمعی شرکت
Mindern
کاهش دادن
Minderung
کاهش
Anspruch
حق /مطالبه
Kaution
ودیعه /ضمانت
Der Vereinsbank
بانک انجمن ها
Die Bemühungen
تلاشها