Lesson 1 Flashcards
تاثیر - احساس
impression
جذاب
charming
تاثیر اولیه خوب گذاشتن
make a good first impression
ناامن - سست
insecure
نا خودآگاه
self-conscious
اونجا همه دارن قضاوتت میکنن
everyone is judging you there
مونولوگ در ذهن شما جریان دارد
monologue is going on in your head
موقعیت مضطرب کننده
nerve-wracking situation
آیا رژ لب روی دندان هایم دارم؟
do i have lipstick on my teeth
شرکت بزرگ
firm
دور شد
خوشحالم که از شرکت دور شدی
got away
glad you got away from the firm
کمین کردن
من قبلاً تمام نمایه رسانه های اجتماعی شما را زیر نظر گرفته ام
stalked
I’ve already stalked all your social media profile
من هرگز از این واقعیت عبور نمی کنم
i’ll never get over the fact
من مقدار زیادی خورده ام
i’ve had plenty
فراوانی - بسیاری
plenty
از سرت زیاده
out of your league
همکاران
associates
شرکت های بزرگ، دارای شخصیت حقوقی
corporate
به معنای واقعی کلمه
literally
پاره کردن آزمون
ripping up the test
خواستگاری پیشنهاد کردن
propose
این 10 ماه گذشته شادترین ماه زندگی من بوده است
these last 10 month have been the happiest of my life
کمی گردنم گرفته
i just got a crick in my neck
خواستگاری کردن - طرح سوال
popping the question
متفکر
thoughtful
او مرا برای ناهار بیرون می برد
he’s gonna take me out for lunch
خواستگاری کردن
courtship
بداهه
spontaneous
مناسبت
occasion
مذاکره
negotiate
چشم انداز
آینده نگر
prospects
prospective
از این نوع چیزها قدردانی می کند
appreciates that kind of thing
از قبل آماده کردن
prepare ahead of time
به طور کامل مطلع شده است
کاملا مطلع
fully informed
طرز لباس پوشیدن
the way you dress
چیز زیادی بگه
speak volumes
قوانین اجتماعی اینو میگه
the general rule of thumb
طعنه
از طعنه راحت بگیرید
sarcasm
take it easy on the sarcasm
شوخ طبعی
humour
شوخ طبعی به طور کامل برای پدر و مادر من از بین رفته
humour is entirely wasted on my parent
زنده ماندن - باقی ماندن - گذراندن
survive
چگونه یک جلسه رو بگذرونیم
how to survive meeting
second hand goods
flea market
وقت شناس
be punctual
محکم
firmly
بحث برانگیز
controversial
آیا شما علایق مشترکی دارید
do you have any common interest
تاثیر درست اولیه رو بگذاری
to make the right impression
استقبال دم در
greet you at the door
نظرات خود را ارائه دهید
give your views
علاقه عمیقی به
have a deep interest in
چه او همانقدر آرام است که الان است
what she as calm as she is right now
قضاوت را شکل دهد
وقتی همه حقایق را ندارید، قضاوت کردن سخت است
form a judgment
it is hard to form a judgment when you don’t have all the facts
قضاوت کن
او حاضر به قضاوت در مورد آن وضعیت نشد
make a judgment
he refused to make any judgment on that situation
قضاوتی رو بیان کنی
به یاد داشته باشید زمانی که می خواهید قضاوت شخصی خود را بیان کنید، با درایت باشید.
می توانید قضاوت خود را به شیوه ای زیباتر بیان کنید
express a judgment
remember to be tactful when you want to express a personal judgment.
you can express your judgment in a nicer way
تایید یک قضاوت
این قضاوت قبلی من را تایید می کند
confirm a judgment
this is confirms my earlier judgment
به قضاوت برسد
برای رسیدن به قضاوت خیلی زود است
reach a judgment
it’s too soon to reach any judgment
با درایت باسیاست
tactful
به قضاوت بیایند
برای قضاوت قطعی خیلی زود است
come to a judgment
it’s too soon to come any definitely judgment
قضاوت صحیح
شما همیشه قضاوت درستی کرده اید من برای آن به شما احترام می گذارم
sound judgment
you have always make sound judgment. i respect you for that
قضاوت زیرکانه
shrewd judgment
قضاوت بی طرفانه
impartial judgment
قضاوت ضعیف
weak judgment
قضاوت عجولانه
شما شواهد کافی ندارید هیچ قضاوت عجولانه ای نداشته باشید
hasty judgment
you don’t have enough evidence. don’t form any hasty judgment.