Lektion 6 Flashcards
Bescheid geben ( Dat)
خبر دادن
lass doch
اجازه بده ( راحتش بذار)
Fühlen Sie sich wie zu Hause?
فکر کنین خونه خودتونه
Einen Platz anbieten
مکانی را پیشنهاد کردن
Bei jemandem zu Gast sein.
مهمان کسی بودن
großes Verständnis
درک عالی
für etwas Verständnis haben
برای چیزی درک داشتن
Allergie haben gegen
به چیزی آلرژی داشتن
allergisch sein gegen
حساس بودن به چیزی
möchten Sie noch etwas?
آیا چیز دیگری میخواهید؟
satt sein
سیر بودن
erfreut sein
خوشحال بودن - خرسند بودن
Ich muss langsam gehen.
باید آرام آرام بروم.
Ich wollte eigentlich noch Blumen kaufen, aber ich habe es nicht mehr geschafft.
من واقعاً می خواستم گل بخرم، اما نتوانستم آن را انجام دهم.
nicht mehr
دیگر
Wenn es sie nicht stört…
اگه براتون زحمتی نیست…
اگه اذیتت نمیکنه…
Würde ich lieber
ترجیح میدم…
Wenn es kein Umstände macht, hätte ich lieber…
اگر مشکلی نیست، ترجیح می دهم…
Umstand machen
زحمت درست کردن
Ach, das macht doch nichts.
اوه، این مهم نیست.
طوری نیست.
طوری نمیشه.
Das macht gar keine Umstände.
اصلا مشکلی ایجاد نمیکنه
rund um
در خصوص
auch wenn
حتی اگر
beachten توجه کردن به
Begrüßen سلام کردن به
در عمده افعالی که با be شروع می‌شوند، حرف اضافه در خود فعل نهفته است.
