Lektion 20 Flashcards
duzen
به طور دوستانه صدا کردن
sich siezen
محترمانه خطاب کردن
Der Schlafplatz
خوابگاه
ausziehen
کندن
نقل مکان کردن
در آوردن( لباس , کفش )
anziehen
لباس پوشیدن ، جذب کردن
Die Erfahrung
تجربه
Die Bergwanderung
پیاده گردی در کوه( کوهپیمایی)
Der Zweck
هدف ، دلیل ، مقصود
dienen
استفاده شدن ، مورد استفاده قرار گرفتن
خدمت کردن
eigen
مال خود ، از خود ، برای خود
sich verhalten
رفتار کردن ، عمل کردن
gegenüber
رو به رو ، مقابل
معتبر بودن ، اعتبار داشتن
به حساب آمدن ، در نظر گرفته شدن
توجه کردن
gelten
معتبر بودن ، اعتبار داشتن
به حساب آمدن ، در نظر گرفته شدن
توجه کردن
sodass
به همین خاطر
Die Unterkunft
محل سکونت ، محل اقامت
entfernen
پاک کردن ، حذف کردن
vorher
قبلا
قبل از آن ، پیش از آن
buchen
رزرو کردن
Die Belohnung
پاداش ، جایزه
Die Gemeinschaft
گروه ، جماعت ، اجتماع
Der Notfall
شرایط اظطراری ، شرایط اورژانسی
موقعیت بحرانی
kompliziert
پیچیده
Der Proviant
آذوقه
Die Aussicht
چشمانداز ، نما ، دید
untersagen
ممنوع کردن ، منع کردن
indem
از طریق
Der Imbiss
تنقلات
Der Tritt
گام ، لگد
Die Pfütze
چاله آب
kaum
به سختی ، به ندرت
Der Stiefel
چکمه
Der Wirt
مهماندار
vermeiden
اجتناب کردن ، دوری کردن
Der Dreck
خاک ، کثیفی
meistens
اکثرا ، معمولا ، بیشتر موارد
bewirtschaften
اداره کردن
آماده کردن ، کشت کردن
Die Wolldecke
پتو پشمی
Der Schlafsack
کیسه پتو
zusagen
قبول کردن ، پذیرفتن