Lektion 11 Flashcards
der Traumjob, -s
شغل مورد علاقه، شغل رویایی
der Ferientag, -e
روز تعطیل
jubeln
(با صدای بلند) شادی کردن
anlächeln
با لبخند نگاه کردن
die Doktorarbeit, -en
پایان نامه دکتری
durchschlafen
خواب راحت کردن
der Marathon, -s
ماراتن
der Pilz, -e
قارچ
die Sonnenfinsternis, -se
خورشید گرفتگی
der Sternenhimmel
آسمان صاف پر ستاره
das Turnier, -e
مسابقه
volljährig
به سن قانپنی رسیده
der Eintrag,“-e
نوشته
das Koffertragen
حمل چمدان
der 400-Euro-Job, -s
شغل با حداکثر درآمد ۴۰۰ یورو در ماه
aufsteigen
صعود کردن
der Blog-Beitrag,“-e
نوشته در یک وبلاگ
der Bürgersteig, -e
راه پیاده رو
das Campen
کمپ زدن، چادر زدن
eindeutig
به طور کاملا واضح
die Erfüllung: In Erfüllung gehen
برآورده: برآورده کردن
geschehen
رخ دادن
das Glücksgefühl, -e
احساس شادی
der Glücksmoment, -e
لحظه شادی