Lektion 1 Flashcards
ثمر دادن( به نتیجه رسیدن، پیش رفتن)
Klappen
محل کار( فرصت شغلی )
Der Arbeitsplatz °°e
احساس ( حس)
Das Gefühl - e
طبقه همکف
Das parterre - s
Das Erdgeschoss
شروع ( ابتدا، اول)
Der Anfang °° e
دل تنگ شدن
Vermissen
هیچ کس
nimand
کارفرما. جای که کار میکنی
Der Arbeitgeber
نقل مکان کردن .
در گذشته
umgezogen
اثاث کشی ( جابجایی )
Der Umzug °° e
کارتن را بسته کردن .
کارتن ویا بسته را باز کردن
ein.packen .
aus.packen
خوابیدن ( بخواب رفتن)
ein.schlafen
متوجه شدن( تشخیص دادن)
merken
سرانجام
Schliesslich.
Endlich
حتی
sogar
روز کاری
Der Arbeitstag
صدا ایجاد کردن ( صدادادن )
tönen
تجربه کردن ( دیدن)
erleben
بد شانس
Das Pech
زندگی روزمره
Der Alltag
از دست دادن ( نرسیدن)
verpassen
متوجه شدن
bemerken
مطلع شدن ( فهمیدن، شنیدن)
erfahren
معرفی کردن
vor.stellen