Konkur Flashcards
a few
چندتا ، تعداد کمی
abbreviation
مخفف، علامت اختصاری
ability
توانایی، مهارت
abilities
توانایی ها
a bit
اندکی ، یک تکه
above
بالا
abroad
در خارج ، از خارج
absence
غیبت ، نبودن
absorb
جذب کردن ، جلب کردن
absolutely
قطعا
access
دسترسی ، دسترسی یافتن به
accidentally
اتفاقا ، ناگهان
accident
تصادف
across
از وسط ، از عرض ، از این سو به آن سو
act in movies
نقش بازی کردن در فیلم
action
عمل ، اقدام ، کار
activities
فعالیت ها
activity
فعالیت
actually
در واقع ، در حقیقت
addiction
اعتیاد
additional
اضافی
address
آدرس ، نشانی
advanced
پیشرفته
adverb
قید
advice
نصیحت ، مشورت ، پند
Africa
آفریقا
African
آفریقایی
afternoon
بعد از ظهر
again
دوباره
against
بر علیه ، دربرابر ، مخالف
age
سن
agree
موافق بودن
agreement
توافق ، قرارداد ، پیمان
air conditioner
دستگاه تهویه هوا
alike
شبیه هم ، مثل هم
alive
زنده
All
همه
All right
خوب ، عالی
Almost
تقریبا
alternative
جانشین ، جایگزین
amazed
متعجب ، شگفت زده
amazing
شگفت انگیز
among
میان ، در میان
amused
سرگرم
ancient
باستانی ، قدیمی
anger
خشم ، غضب
animal
حیوان
another
دیگری
ant
مورچه
antibiotic
آنتی بیوتیک
antonym
متضاد
any
در جمله های منفی = هیچ
در جمله های مثبت = هر
anymore
دیگر ، بیش از این ها
apologize
عذرخواهی کردن ، پوزش طلبیدن
appearance
پوشش ظاهری ، ظاهر
apply
خواستن ، درخواست دادن ، درخواست کردن
appreciate
قدردانی کردن
appreciation
قدردانی ، تقدیر ، افزایش بها
appropriate
مناسب ، شایسته
area
منطقه ، ناحیه
around
اطراف ، دور
arrangement
نظم ، ترتیب ، آرایش
arrow
تیر ، پیکان
art
هنر
artistic
هنری
artwork
اثر هنری
as
چون ، برای این که ، به عنوان
ashamed
شرمسار ، خجل
Asian
آسیایی
ask the information desk
سوال کردن از بخش میز اطلاعات
astronaut
فضانورد
at home
در خانه
at least
حداقل
at the beginning
در ابتدا
attack
حمله ، حمله کردن به
attempt
تلاش ، تلاش کردن
attend
شرکت کردن ، حضور یافتن
attract
جلب کردن ، جذب کردن
attraction
جذب ، جاذبه
attractive
جذاب
Australian
استرالیایی
available
موجود ، در دسترس
average
معدل ، میانگین ، متوسط ، معمولی
Avicenna
ابن سینا ، ابو علی سینا
be back
برگشتن
bacteria
باکتری ها
baggage
چمدان
baggage reclaim
تسمه حمل چمدان
bake a cake
کیک پختن
balanced
متعادل ، متوازن
balcony
بالکن
be born
به دنیا آمدن ، متولد شدن
be interested in
علاقه مند بودن به
be quiet
ساکت باش
behave
رفتار کردن
behavior
رفتار
behind
پشت سر ، عقب
belief
باور ، عقیده ، ایمان
believe
باور داشتن ، عقیده داشتن ، ایمان داشتن
belonging
وابسته ها ، تعلقات
below
پایین ، زیره
belt
کمربند
benefit
مزیت ، امتیاز
besides
علاوه بر
best
بهترین
between
بین
beauty
زیبایی
big
بزرگ
bilingual
دو زبانه
billion
میلیارد
biography
زندگینامه
birth
تولد ، ولادت
birthday
تولد
bite
گاز گرفتن
black eye
سیاهی چشم ، کبودی چشم
blanket
پتو
bleeding
خونریزی
bless
دعا کردن
blood
خون
blood pressure
فشار خون
boat
قایق
board the plane
سوار شدن به هواپیما
body
بدن ، جرم
book a room
رزرو کردن اتاق
bookcase
قفسه کتاب
booklet
دفترچه ، کتابچه
boost
زیاد کردن ، افزایش دادن ، تلقی کردن
bored
خسته ، بی حوصله ، کسل
boring
کسالت آور ، خسته کننده
borrow
قرض گرفتن
both
هردو
boulevard
بولوار
brain
مغز
Brazilian
برزیلی
bread
نان
break
زنگ تفریح ، شکستن
bridge
پل
British
بریتانیایی
broadcast
پخش کردن ، سخن پراکندن
broadcasting
پخش برنامه ، خبرگزاری
broth
سوپ سبزی ، ابگوشت
bruise
کبودی ، کبود شدن ، کبود کردن
build
ساختن ، درست کردن ، بنا کردن
building
ساختمان
burn
سوزاندن ، سوختن
burst into tears
زیر گریه زدن ، به طور ناگهانی گریه کردن
business
تجارت ، کسب و کار
buy a ticket
خریدن بلیط
by heart
از حفظ ، از بر
Call
تلفن کردن ، تماس گرفتن
call back
تماس گرفتن در پاسخ به تماس شخصی
calligraphy
خوش نویسی ، خطاطی
calm
آرام ، خونسرد
calmly
به طور آرام
cancer
سرطان
candle
شمع
candy
آبنبات
Cap
کلاه لبه دار
car crash
تصادف با ماشین
care for
مراقبت کردن از
careful
با دقت ، با احتیاط
careless
بی دقت ، بی احتیاط
carpet
فرش
carrot
هویج
Carry
حمل کردن ، بردن
case
مورد ، نمونه
catch
گرفتن
caught
گذشته catch به معنی گرفتن
CD
لوح فشرده
celebrate a religious holiday
جشن گرفتن یک تعطیلی مذهبی
certain
مشخص ، مطمعن
center
مرکز
century
قرن
ceremony
مراسم ، جشن
Charity
خیریه
change
عوض کردن ، تغییر
character
شخصیت ، سرشت ، منش ، کاراکتر ، حرف
Charge
شارژ کردن
cheap
ارزان
Check in
در هتل و … پذیرش شدن
Cheerful
خوشحال
chemical
ماده ی شیمیایی ، شیمیایی
Chicken
جوجه ، مرغ سوخاری
child
بچه
Childhood
دوران بچگی
Chinese
چینی
choice
انتخاب
Choose
انتخاب کردن ، برگزیدن
Christ
عیسی مسیح (ع)
City
شهر
Circle
دایره ، دوره … خط کشیدن
claim
ادعا کردن
Classmate
همکلاسی
clean
پاک و تمیز
clear
زلال ، شفاف ، روشن ، تمیز کردن
client
موکل ، مشتری
Clock
ساعت دیواری یا رومیزی
Close
نزدیک ، صمیمی ، بستن
clue
نشانه ، سرنخ
coal
زغال سنگ
collect
جمع آوری کردن ، جمع کردن ، دنبال … رفتن
collector
جمع کننده ، کلکسیونر
collection
مجموعه ، کلکسیون
Collocation
هم نشین
colony
مستعمره ، جماعت ، گروه
color
رنگ
comb
شانه
combination
ترکیب
Comfortable
راحت
come on
زود باش
commemorate
مجلس یادآوری ، جشن گرفتن
commemorate NE martyrs
بزرگداشت شهدای انرژی هسته ای
commercial
تجاری ، بازرگانی
common
عام ، رایج ، متداول
communicate
ارتباط برقرار کردن
communicative
ارتباطی
company
شرکت
component
جز ، مولفه
concluding
پایانی ، نهایی
condition
شرایط ، موقعیت
conditional
شرطی
confused
گیج ، سردرگم
Confuse
گیج کردن
confirm
تایید کردن ، تثبیت کردن
connect
وصل کردن ، متصل کردن
connect to the Internet
وصل شدن به اینترنت
consider
درنظر گرفتن ، لحاظ کردن
Consist
شامل بودن ، متشکل بودن
constantly
دائما
consume
مصرف کردن ، غذا خوردن
contain
شامل بودن ، دربرداشتن
continent
قاره
contrast
مقایسه کردن ، مغایرت داشتن ، تضاد
control
کنترل ، کنترل کردن
Conversation
مکالمه
convert
تبدیل کردن
cook food
غذا پختن
cooking
پختن ، آشپزی کردن
cool
خنک ، سرد ، خنک کردن ، سرد کردن ، باحال
cooperate
همکاری کردن
correct
درست ، صحیح
correctly
به طور صحیح ، به درستی
count
شمردن، حساب کردن
countable
قابل شمارش
counterpart
نقطه مقابل ، همتا ، شریک
countless
بی شمار
country
کشور ، ییلاق
cradle
گهواره
craft
حرفه
craftsmen
هنرمندان ( مرد )
create
خلق کردن
Creative
خلاق
creation
آفرینش ، خلقت
crop
محصول
cross
رد شدن از ، عبور کردن از
crossword puzzle
جدول کلمات متقاطع
crowded
شلوغ ، پر ازدحام
cruel
ظالم ، بی رحم
cry
گریه کردن ، گریه
culture
فرهنگ
cultural
فرهنگی
cure
درمان کردن ، درمان
custom
سنت
cut
بریدن ، قطع کردن
cycling
دوچرخه سواری کردن
daily
روزانه ، روزمره
danger
خطر
dangerous
خطرناک
dark
تاریک
database
پایگاه داده ها
date
تاریخ ، خرما
day
روز
deal
معامله ، سر و کار داشتن با
dear
عزیز ، محبوب
deaf
کر
death
مرگ
decorative
تزئینی
decrease
کاهش دادن ، کاهش یافتن ، کاهش
decide
تصمیم گرفتن
deep
عمیق ، گود
defend
دفاع کردن از ، محافظت کردن از
definition
تعریف
delete
حذف کردن
delicious
خوشمزه
delivery
تحویل
demand
درخواست ، تقاضا ، درخواست کردن ، تقاضا کردن
depend on
وابسته بودن به
depressed
افسرده ، غمگین
despite
علی رغم
description
توصیف
deserve
شایستگی داشتن ، لایق بودن
design
طراحی ، طرح ، طراحی کردن
destination
مقصد
destroy
ویران کردن ، نابود کردن ، خراب کردن ، تباه کردن
details
جزئیات
develop
توسعه دادن ، توسعه یافتن ، گسترش دادن
device
دستگاه ، وسیله
diary
دفتر یادداشت روزانه ، دفتر خاطرات روزانه
dictionary
لغت نامه ، فرهنگ لغت
die
مردن
die out
منقرض شدن ، به کلی نابود شدن
diet
رژیم غذایی
different
متفاوت ، مختلف
difficult
سخت ، دشوار
digest
خلاصه ، هضم کردن
diploma
دیپلم
directly
به طور مستقیم ، مستقیما
disagree
مخالف بودن ، مخالفت کردن
disappear
ناپدید شدن ، محو شدن
discount
تخفیف ، تخفیف دادن
discuss
بحث کردن
disease
بیماری
dislike
دوست نداشتن
disorder
بی نظمی ، اختلال
disconnection
قطع ، گسیختگی ، عدم رابطه
discover
فهمیدن ، کشف کردن
dishwasher
ماشین ظرف شویی
distance
فاصله ، مسافت
distinguished
ممتاز ، برجسته
diversity
تنوع ، گوناگونی
do a puzzle
جدول حل کردن
domestic
داخلی ، اهلی ، خانگی
donate
اهدا کردن
download
دانلود کردن
draw
طراحی کردن ، کشیدن با مداد
draw a picture
نقاشی کشیدن با مداد ، طراحی کردن
dress
لباس ، لباس پوشیدن ، لباس زنانه
drink
نوشیدن ، نوشیدنی
drop
انداختن ، قطره
drought
خشکسالی ، خشکی
drug
دارو
dry
خشک
during
در طول ، در طی
duty
وظیفه ، مسوولیت
earlier
زودتر ، سابق
eat
خوردن
economy
اقتصاد ، صرفه جویی
effective
موثر
effectively
به طور موثری
elderly
مسن ، سالخورده
electrical
الکتریکی
electricity
برق ، الکتریسیته
elementary
ابتدایی ، اصلی ، مقدماتی
elicit
استنباط کردن ، بیرون کشیدن ، استخراج کردن
پست الکترونیکی
emergency
فوریت ، اضطراری
emotion
احساس ، عاطفه
emotional
احساسی
emphasis
تاکید
end
تمام شدن ، خاتمه یافتن ، خاتمه ، هدف ، مقصود
end in
منجر شدن به
endangered
در معرض خطر ، به خطر افتاده
engine
موتور
English
انگلیسی
enjoy
لذت بردن از
enjoyable
لذت بخش
enter
وارد شدن ، ثبت نام کردن
entertainment
تفریح ، سرگرمی ، پذیرایی
entry
ورود ، ثبت
envelope
پاکت نامه
environment
محیط ، محیط زیست
ER(emergency room)
بخش اورژانس
especially
مخصوصا
essential
ضروری ، لازم
ethics
اخلاقیات ، اصول اخلاق
E-ticket
بلیط الکترونیکی
European
اروپایی
even
حتی
evening
عصر
event
رویداد ، واقعه
exact
دقیق ، صحیح
exactly
دقیقا
example
مثال ، نمونه
exchange
معاوضه کردن ، تبادل کردن
excellent
عالی ، بسیار خوب
exchange money
معاوضه کردن پول
excited
هیجان زده
exciting
هیجان انگیز
exercise
تمرین ، ورزش ، ورزش کردن
exist
وجود داشتن ، بودن
expand
توسعه دادن ، پهن کردن ، منبسط کردن
expect
انتظار داشتن ، توقع داشتن
expensive
گران
experience
تجربه ، تجربه کردن
experiment
آزمایش ، آزمایش کردن
explain
توضیح دادن ، شرح دادن
explanation
توضیح
express
توضیح دادن ، بیان کردن
expression
اصطلاح ، حالت چهره
face
صورت ، رو به …. بودن
fact
واقعیت ، حقیقت
factor
عامل ، فاکتور
factory
کارخانه
failure
شکست
fall
پایین آمدن ، افتادن
fall down
پایین آمدن ، افتادن
familiar
آشنا ، شناخته شده
famous
معروف ، مشهور
fan
پنکه ، باد بزن
fantastic
خارق العاده
far
دور
farmer
کشاورز
fast
سریع ، تند ، به سرعت ، روزه ، روزه گرفتن
fatty
چرب ، پرچربی
favorite
مورد علاقه
feather
پر
feed
خوراک دادن ، غذا دادن
festival
جشن ، جشنواره
fight
جنگیدن با ، دعوا کردن با ، جنگ ، مبارزه ، دعوا
figure out
فهمیدن ، کشف کردن
fill out
پر کردن جدول و …
finally
سرانجام ، بالاخره
fine
خوب ، عالی
fingerprint
اثر انگشت
firefighter
آتش نشان
fireworks
آتش بازی
first
اول ، اولین
first name
نام کوچک
fishing
ماهیگیری
fitness
تندرستی ، سلامتی
fix
تعمیر کردن ، تعیین کردن ، نصب کردن
flat/apartment
آپارتمان
flew
پرواز کردن(گذشته fly)
flock
دسته پرندگان ، گروه ، جمعیت
floor
کف زمین ، طبقه
flower
گل
fluent
روان ، سلیس
fly
پرواز کردن
fond
مایل ، مشتاق
food
غذا
foreign
خارجی ، بیگانه
forbidden
ممنوع
foreigner
خارجی ، بیگانه
forget
فراموش کردن
former
قبلی ، پیشین
fortunate
خوش شانس
forever
تا ابد
forgive
بخشیدن
formula
دستور ، فرمول
fortunately
خوشبختانه
fossil fuel
سوخت فسیلی
found
تاسیس کردن( گذشته و اسم مفعول find)
free
آزاد ، رها ، آزاد کردن
French
فرانسوی
fresh
تازه ، نو
friend
دوست
friendly
دوستانه
fruit
میوه
fun
سرگرمی
funny
بامزه ، خنده دار
gadget
ابزار
gain
سود ، منفعت ، بهره ، به دست آوردن
gain weight
وزن زیاد کردن
garbage
آشغال ، زباله
gas
گاز
gasoline
بنزین ، گازوئیل
general
کلی ، عمومی
generate
ساختن ، تولید کردن
generation
نسل ، تولید
gerund
اسم مصدر
get away
فرار کردن ، ترک کردن
get off
پیاده شدن
get on
سوار شدن
get some rest
کمی استراحت کردن
get up
بیدار شدن ، برخاستن
gift
هدیه
give
دادن
give advice
نصیحت کردن
give off
بیرون دادن
give up
ترک کردن ، تسلیم شدن ، نا امید شدن
glad
خوشحال
glasses
عینک
global
جهانی
go around
دور زدن ، چرخیدن
go away
دور شدن ، رفتن
go out
بیرون رفتن ، چراغ و آتیش خاموش شدن
goal
هدف ، در فوتبال و … گل
gold
طلا
good afternoon
بعد از ظهر بخیر
good morning
صبح بخیر
goods
کالا
grandchild
نوه
grateful
سپاسگزار
grass
علف
grave
مقبره ، قبر
great
عالی ، بزرگ
greatly
زیاد ، خیلی ، به خوبی
group
گروه ، دسته