KNM Flashcards
De advertentie
آگهی ، تبلیغات
De beschikbaarheid
دسترسی ، availability
Het EVC-bewijs
موسسه‌ی تبدیل مدرک برای غیرهلندی‌ها
Erkenning Verworven Competenties
(شناخت مهارت‌های اکتسابی)
de IDW
موسسه‌ی تبدیل مدرک تحصیلی غیرهلندی‌ها
Internationale Diploma Waardering
(ارزیابی دیپلم بین‌المللی)
De open dag
سایت جامع یافتن دوره‌های آموزشی
de open sollicitatie
ارسال درخواست کار توسط شخص نیازمند به کار بدون اینکه آن محل کار درخواست نیرو کرده باشد
uitbetalen, betaalde(n) uit, hebben uitbetaald
Pay out
پرداخت مقدار قابل توجهی پول به عنوان غرامت یا سود سهام یا …
de Uitkering
حداقل مستمری که از سوی دولت به واجدین شرایط خاص (پناهنده، ناتوان در کار، فردی با مشکلات فیزیکی یا روانی و …) تعلق می‌گیرد.
Arbeidsongeschikt
ناتوان (برای کار)
Incapacitated
de arbeidsovereenkomst
قرارداد کار
Labor contract
het arbobeleid
سیاست کار - تمامی تعهداتی که کارفرما در قبال سلامتی و ایمنی کارگرانش موظف به انجام است.
the labor policy
de Arbowet
قانون شرایط کار
(قوانینی برای کارفرمایان و کارکنان برای ارتقای سلامت، ایمنی و رفاه کارکنان)
the Working Conditions Act
het belang (de belangen)
اهمیت
the importance
de CAO
قرارداد جمعی
قراردادی کتبی که از طریق مذاکره دسته جمعی برای کارکنان توسط یک یا چند اتحادیه صنفی با مدیریت یک شرکت مذاکره می شود که شرایط و ضوابط کارمندان در محل کار را تنظیم می کند.
(Collectieve Arbeidsovereenkomst)
de ondernemingsraad (OR)
شورای کارگری (داخل شرکت)
the Works Council
de plicht
وظیفه
The duty
het recht
حق (مفرد حقوق)
The right
de vakbond
اتحادیه (کارگری)
the Union (trade union)
verklaren, verklaarde(n), hebben verklaard
اعلام کردن
to declare
de Commissie Gelijke Behandeling (CGB)
کمسیون رفتار برابر
(کمسیون ضد‌تبعیض نژادی، مذهبی، جنسیتی و …)
Dutch Equal Treatment Commission
de discriminatie
تبعیض
the discrimination
strafbaar
قابل مجازات، سزاپذیر
punishable
tegengaan, ging(en) tegen, zijn tegengegaan
مقابله کردن، مخالفت کردن
counteract
toestappen naar, stapte(n) toe, zijn toegestapt
نزدیک شدن به…
to approach
afhangen van, hing(en) af, hebben afgehangen
بستگی داشتن به …
to depend on
de vertrouwenspersoon
فرد معتمد
(کارمندی در شرکت که دیگر کارمندان را به خوبی می‌شناسد)
the confidant
wettelijk
قانونی
legal
het aandeel
سهام
the share
de Kamer van Koophandel (KVK)
اتاق بازرگانی
(اداره ثبت قانونی کسب و کار و ارائه دهنده‌ی اطلاعات و مشاوره به مشاغل)
the Chamber of Commerce
de onderneming
شرکت
the enterprise
het ondernemingsplan
برنامه‌ی تجاری
the business plan
opstarten, startte(n) op, heeft opgestart
راه‌اندازی کردن
to start up
