Intermediate Flashcards
۱ - انعام ۲ - نکات
Tips
زبان خارجی
Foreign language
شخص خارجی
Foreigner
لب کلام ، خلاصه ، مطلب اصلی
Gist,epitome,summary,abstract
لب کلامه یک متن
The gist of the text
شناختن ، تشخیص دادن چیزی یا کسی
Recognize sth or sb
Know,identify, distinguish
از ابتدا خواندن با دقت
go through some thing
اگر اینطوری ، اگر داری
If so
شناسایی کردن چیزی
Identify sth
متن
Context
ثبت کردن و نگهداری از چیزی
Keep a record of sth
یادداشت برداری کردن از چیزی
Make a note of sth
رسمی / غیر رسمی
Formal/ informal
خاص،ویژه
Particular,specific,special
ساختار (اسم)
Construction
چیزی ساختن
Construction sth
بعدش چیزی میاد
Followed by sth
ترجمه (اسم)
Translation
چیزی را ترجمه کردن
Translate sth
مهم
Important, significant main
حدس زدن
Guess sth
Surmise
Conjecture
بنظر رسیدن
To appear
مکالمه گفتگو
Conversation
چت کردن،گپ زدن
Have a chat
بحث،مباحثه
Discussion
بحث جدی و چالشی
Argument
از کسی خواستن
Ask someone
تکرار کردن
Repeat
حرف اضافش to هست
Recur
تکرار
Repetition
Duplication
Replication
توضیح دادن
Explain
حرف اضافش to هست
Illustrate
Elucidate
Describe
تلفظ کردن
Pronounce
Enunciate
دنبال چیزی گشتن
Look for something
فرصت،شانس
Opportunity
Chance
نترس
Don’t be afraid
تجربه کردن
Experiment
Experience
اشتباه کردن
Make a mistake
مرور کردن
Revise sth
Do revision
اگر نه
If not
Otherwise
روش،شیوه ،متد
Method
Way
procedure
How
پر حرف
Chatty
اهداف
Aims,goal,target
مشتاق
Enthusiastic,eager,keen
با انگیزه
motivated
بعد از یک مدتی
After a while
بهتر شدن،پیشرفت کردن
Improve ،get better ،develop ،promote,ameliorate
بیان کردن
Express something
بطور موثری
Effectively
واضح،روشن
Obvious clear vivid explicit
انگیزه بخش،دلگرم کننده
Encouraging
به درستی به دقت
Accurately identically exactly
اگاه بودن از چیزی
Be aware of sth
نا امید کننده
Frustrating,disappoint
پیشرفت کردن
Progres با make میاد
Improvement development
روزمره،معمولی
Everyday،Usual normal
گسترش دادن
Expand develop extend improve
دامنه وسیع از ، تعداد زیادی از
A wide range of
پیچیده
Complex complicated intricate
روان
Fluent smooth fluid
با جزییات
In detail
مناسب
Appropriate suitable convenient proper
Opp : Inappropriate
مربوط به
Relevant to some thing relative related pertaining
Opp: Irrelevant
تخصصی
Specialized
شامل شدن
Contain or include
Contain شامل چیزهای دیداری که دیده میشن
Include شامل چیزهای دیداری و غیر دیداریهست
بهتر شدن در جیزی
Get better at something
خوب بودن در چیزی
I am good at something
تعریف
Definition ،description، Compliment ،explanation
اجتناب کردن
avoid
فعل بعدش ing دار میاد
طفره رفتن
Evade
فعل بعدش ing دار میاد
اصطلاح
Idiom، phrase
ثبت شده ، ورود
entry
کاربرد،استفاده
Usage use
ارائه شده ، آماده
Provided
طریقه،راه و روش
Style ،way ،method
به عنوان مثال
For instance, for example
چه
Whether, if, or
انگلیسی خیابانی،عامیانه
Slang
توهین آمیز
Offensive
rude
Opp=inoffensive
نشانه
Symbol ،sign
تاکید کردن
Stress ،emphasize
انتخاب کردن
Select، choose,pick
نقطه .
Full stop
ویرگول
Comma
دو نقطه
Colon (kolen)
;
Semicolon
علامت سوال
Question mark
علامت تعجب
Exclamation Mark
‘
Apostrophe
-
Hyphen
_
Dash
()
Brackets
/
Slash
خااصه،مخفف
Abbreviation
توقف٫توقف کردن
Pause, Stop
جدا کردن
Separate sth/sb, divide sth/sb (devayd)
حذف کردن چیزی
Omit STH, leave STH out
قطع کردن
Interrupt, Cut off
توالی (پیشرفت هم معنی میده)
Progression
جزییات
Details
به جای
Instead of SB/STH
عبارت،بند
Clauses,paragraph
حرف ربط
Conjunction
مانند،مثل
such as, like
جایگزین
Alternative, instead of
به هم وصل شدن،ملحق شدن
Connect sth/join sth
شانه پهن
Broad shoulders
تنومند ، نیرومند
Well-built, strong
خیلی لاغر
Skinny, thin
کمر باریک و لاغر جذاب
Slender, slim
روی فرمه
In good shape
ابرو ضخیم
Thick eyebrow
ته ریش
Stubble
پوست تیره
پوست روشن
Dark skinned, light skin
پوست بور
Pale skin
شش تیغ ، بدون هیچ ریش و سیبیل
Clean_shaven
طاس
Bald
چاق و چله ٫ گوشتالو
Plump, fat
نسبتا چاق
Fattish
او داره طاس میشه
He’s going bald
او داره موهاش رو از دست میده
He’s losing his hair
موهاش داره عقب نشینی میکنه
His hair is receding resetting
حامله بودن،باردار بودن
Be pregnant, be expensive thing
صاف
Smooth
Opp:rough
پوست برنزه
Tanned skin
ژست
Figure
ظاهر
appearance
چین و چروک
Wrinkle
مرتب و منظم
Neat, tidy
لنز چشمی
Contact lens
کسی را چیزی تصور کردن
See sb sth
I see you generous
I see myself kind
بلند پرواز،جاه طلب
Ambitious(adj), ambition(N), opp:unambitious
با اعتماد به نفس
Self-confident
Opp : Insecure
دست و دل باز
Generous(adj), generosity(n) , opp: mean
عجول،کم تحمل
Impatient, opp: Patient, patience(n)
مغرور،متکبر
Arrogant, opp: modest, arrogance(n)
خشن،پرخاشگر
Aggressive, Aggression(n)
خوشحال
Cheerful, delighted, glad, pleasant, jolly, jubilant, joyful
همه چی رو راحت گرفتن، با بقیه راحت بودن
Easy-going, opp : uptight
مسئولیت پذیر
Responsible, opp : irresponsible
راستگو
Honest, honesty(n), opp : dishonest
سخت کوش
Hard-working, opp : lazy, sluggish, idle
صبور
tolerant, tolerance(n), opp : intolerant
خسته کننده ، کودن
Dull, boring
حس شوخ طبعی
Sense of humor
هیجان زده
Thrill, Delighted
خیلی عصبانی
Furious
غافلگیری شدید،خیلی سورپرایز شدن
Astonished, amazed
اِستانِشد
دل شکسته
Heartbroken
خیلی ترسیدن
Terrified, scared, Stiff
بدبخت،بیچاره
Miserable, fed up
افتخار،مفتخر
proud , opp : ashamed
حسادت کردن
Jealous ,envious
حرف اضافه of هست
خیلی نگران
Anxious
اِنشِس
ناراحت
Upset
احساسات
Emotional
بروز احساسات
Show your Failing
Opposite : Hide your filling
حساس
Sensitive
حرف اضافش About
مود بد من هست
I am in a bad mood
I am in a good mood
احساسات بقیه رو جریحه دار کردن
Hurt somebody feelings
بد اخلاق اخمو
Moody, temperamental
مشکلات شخصی
Personal problems
همدردی،دلسوزی
Sympathetic
حامی،پشتیبان
Supportive
دوستی
Friendship
من برام سخته
I find it difficult
دوست شدن
Make friend
با کسی رابطه خوبی داشتن
Get on with somebody
اعتماد کردن به کسی
Rely on somebody
Depend on somebody
رِلای
قابل اعتماد
Reliable
اعتماد داشتن به کسی
Trust somebody
Opp : Distrust, mistrust
وفادار به
Loyal to, opp: Disloyal
همراهی مردم
Company of people
Opp : Antisocial
با کسی در ارتباط بودن
Keep in touch
آشنا شدن با کسی
Get to know Somebody
با یکدیگر
One other, each other
دور هم جمع شدن
Get together
خراب مبشه
Go wrong
برای وضعیت یا یک مشکل پیش میاد
چیزی فهمیدن
Realize something, understand
نقطه اشتراکی ندارن
Have nothing in common, opp : have a lot in common
متاسف بودن از چیزی یا انجام کاری
regret something or doing something
جدا شدن از کسی
Split up with somebody
تنش
Tension
دعوا
Row , quarrel
قهر کردن با کسی, بحث کردن با کسی
Fall out with somebody
تک فرزند
Only child
یک خانواده تنها (فقط زن و شوهر)
Single parent family
پدر و مادر غیر واقعی ، سرپرست
Foster parents
او سرپرستی شده به وسیله بهترین دوست مادرش
She was adopted by her mother’s best friend
او سه دفعه طلاق گرفته است
She got divorced three times
او باید یک راه پیدا میکرد برای حمایت از بیل
She had to find a way to support bill
بیل بزرگ شده است به وسیله پدر و مادر بزرگش
Bill was brought up by his grandparents
ایا تو میدونی ناپدری چیه؟
Do you know What stepfather is
من یک برادر نا تنی و دو خواهر نا تنی دارم
I have a half-brother and two Half-sister
من به یکی از اعضای خانواده سلطنتی مربوط هستم
I’m related to a member of the royal family
من اجدادم را نمیشناسم
I don’t know My ancestor
من یک مهاجر هستم
I’m An immigrant
انها مهاجرت کردند از روسیه به بریتانیا
They Emigrated from Russia to Britain
اِمی گِرِیدِد
ماشین قبلی من از رده خارج بود
My previous car out of date
نسل قبلی من خیلی پولدار بودند
My previous generation was very rich
تعدادی از اقوام من اصالتا از چین بودند
Some of my relatives were originally from China
من شبیه پدر بزرگم هستم
I look like my grandfather
من به برادرم رفتم
I take after my brother
کی عروسی میکنی
When will you wedding
مراسم تشییع جنازه کی بود
When was the funeral
انتخاب کردن
: Choose, p : chose, p.p : chosen
N : Choice
جشن رسمی داخل مسجد یا کلیسا
Religious ceremony
جشن خودمونی
Civil ceremony
من چهره دامادها را دوست دارم
I like grooms face
Groom, son-in-law
آیا شما یک ساقدوش مرد هستید؟
Are you a best man?
تو زیباترین عروس جهان هستی
You are the most beautiful bride in the world
بِراید
ساقدوش های عروس کجا هستند
Where are the bridesmaids
یک مهمانی وجود دارد
There is a reception
چند مهمان دعوت کردید
How many guests did you invite
این یک کافه سنتی است
It’s a traditional café
Syn : Conventional
نمی توانم سخنرانی کنم که خجالتی هستم
I can’t make speech I am shy
Give speech
به افتخار کسی نوشیدن
Drink a toast to somebody
آرزو می کنیم شما شاد باشید
We wishes you be happy
میریم ماه عسل
We go on a honeymoon
آنها تولد خود را جشن می گیرند
They celebrate their birthday
ما سالگرد ازدواج خود را جشن گرفتیم
We celebrated our anniversary
اَنی وِرسِری
قبر جویس کجاست
Where is Joyce’s grave
روی سنگ قبر چی نوشته بود
What did write on the gravestone
قرن هاست که عزادار حسین هستیم
we are many century in mourning for hossein
مُرنِ
تابوت چند است
How much Is coffin
Casket
او بر اثر سن زیاد مرد
He died of old age
مرگش خیلی غم انگیز بود
His death was very sad
همسر بیوه مارک هرگز ازدواج نکرد
Mark’s widow never remarried
او بیوه (مرد) شده است برای سالین سال
He’s been a Widower for years
وی صبح امروز به خاک سپرده شد
He was buried this morning
چرا بدن مرده را سوزاندید
Why did you cremate the body of Die person
نزدیکترین قبرستان کجاست
Where is the nearest cemetery
Graveyard
سِمِتِری
او جا گذاشته است ۱۰ هزار دلار برای خواهرش در وصیت نامش
He left his sister $10,000 in his will
من ۱ هزار یورو از پدر بزررگم ارث بردم
I inherited €1000 from my grandfather
این هِری دِد
موجودات زیادی در جهان وجود دارد.
There are many creatures in the universe
ماه قمر زمین است
The moon is a satellite of the earth
من در اواخر 20 سالگی هستم به عبارت دیگر 27 ساله هستم
I’m in my late 20s in other words I’m 27 years of all
ماه به دور زمین می چرخد
The moon circles around the earth
من به کلیسا رفتم تقریباً 20 دقیقه بود
I went to church it was approximately 20 minutes
اِپِراک سِ مِدلی
زمین هر 365 روز دور خورشید می چرخد.
The earth revolves around the sun every 365 days
به خانه رسیدم 20 دقیقه طول کشید.
I reached home it was takes 20 minutes
9 سیاره به دور خورشید می چرخند.
Nine planets revolve around the sun
سیاره ما در منظومه شمسی است
Our planet is in the solar system
آرزو دارم سوار فضاپیما شوم
I’ll Wish To get on a rocket
spacecraft
شما بیشترین نمره را کسب کرده اید
You gained most of the score
من اطلاعات قابل توجهی در مورد شما دارم
I have considerable information about you
دانش ریاضی برای انسان مهم است
Math knowledge is important for human
من انیمیشن اکتشافات علمی را بسیار دوست دارم
I very like scientific exploration animation
دانشمندان قبلاً ماهواره هایی را برای کاوش در سطح مریخ ارسال کرده اند
Scientists have already sent Satellites to explore the surface of Mars
من کار خود را انجام می دهم
I carry out my work
دانشمندان آزمایش های زیادی انجام داده اند
scientist have carried out many experiments
آیا هیچ نشانه ای از زندگی در مریخ را کشف می کنید؟
Do you discover any sign of life on Mars
تجزیه و تحلیل برای مدیران مهم است
The analysis is important for managers
آیا نتایج انتخابات را تایید می کنید؟
Do you confirm results of the election
در جنگل انواع مختلفی از حیوانات وجود دارد
In the jungle exist many kinds of animals
ترافیک روان (جاری)است
The traffic is flow
رودخانه ها به دریا می ریزند(جریان دارند)
Rivers flow to the sea
من نمی توانم در یک استخر عمیق و وسیع شنا کنم
I can’t swim in a deep and wide pool
استخر شما باریک و کم عمق است
Your pool is narrow and shallow
رودخانه طغیان کرده
The river burts it’s banks
شما باعث شکست تیم ما شدید
You caused that our team lost
تکان خوردن زمین باعث زلزله می شود
Shake the earth cause earthquake
باران شدیدی می بارد ممکن است سیل جاری شود
It’s raining heavily it’s Can floods
فلاد
رودخانه ارومیه در حال خشک شدن است
The Urmia River is drying up
جزر و مد دریا کی است
When is the sea tied
تاید
قایق ها روی سطح آب شناور می شوند
Boats float on the surface of the water
در هوای بد قایق می تواند واژگون و غرق شود
In bad weather a boat can capsize and sink
زندگی در زیر آب وجود دارد
There is a life in an underwater
در اقیانوس افتادم و ممکن است غرق شوم
I fell into the ocean and may drown
من ساحل شنی را به ساحل سنگی ترجیح می دهم
I prefer a sandy beach to Rock beach
من عمدتا سریال می بینم.
I mainly watch series
در ساحل سنگ ها و سنگریزه های زیادی وجود دارد
There are many rocks and pebbles in the beach
پِبِلز
در انتهای خلیج یک بندر کوچک وجود دارد
At the end of the bay there is a small harbour
هارب
آیا قایق بادبانی دیده اید؟
have you seen a sailing boat
نگهبان از ما محافظت می کند
The guard protect of ours
باد می وزید امواج خشن وجود داشت
It was windy there were Rough waves
تعداد زیادی کشتی در افق وجود دارد
There are a lot of ships on the Horizon
هِرایزِن
بیرون باران شدیدی میبارد
It’s pouring outside
چرا خیس اب شدی
Why did you soaking wet
Syn : Soaked
امروز زیباست ، نم نم باران می بارد
Today is beautiful It’s drizzling
آیا قطره چشم من را دیده اید؟
Have you seen my eyedrops
رنگین کمان چند رنگ است
How many colors is a rainbow
من در قطب شمال نبودم اما حدس می زنم که هوا بسیار سرد است
I wasn’t in the North pole but I guess it’s Bitterly cold
به زودی هوا خنک خواهد شد
It will chilly weather soon
هوا معتدل بود
It was Milld weather
به زودی موج گرما می آید
It will come to heatwave soon
از آب و هوای شرجی متنفرم
I hate muggy weather
Syn : humid ماگی
من به کوه رفته ام و مه وجود داشت. من نتوانستم جایی را ببینم
I’ve gone to the mountain and there was mist. I couldn’t see anywhere
دیروز هوا خیلی سرد بود ، من یخ زده بودم
It was Bitterly cold yesterday I was frost
امروز هوا گرم است اما نسیم دوست داشتنی می آید
It’s hot today but there is a lovely breeze
طوفان دیدی؟
Did you see a gale
گرمایش زمین عبارت است از افزایش تدریجی دمای متوسط جو زمین
Global warming is the gradual increase in the average temperature of the earth’s atmosphere
هوا به تدریج سرد می شود
The weather is gradual cold
اتومبیل ها باعث ایجاد گازهای مضر می شوند
Cars are caused the harmful gases
بسیاری از دوستداران محیط زیست معتقدند که بیشتر این آلودگی ناشی از فعالیتهای انسانی است
Many environmentalists believe that most of this pollution is the result of human activities
پِلوشِن
اثر این دارو کم است
The effect of this medicine is low
یخ های موجود در قطب ها در حال ذوب شدن هستند
The ices at the poles are melting
آب و هوای شدیدتر و غیرقابل پیش بینی تر وجود خواهد داشت
There will be more extreme and unpredictable weather
ان پِرِدیک تِبِل
جنگل های بارانی از بین می روند
Rainforests are disappearing
بلایای طبیعی مانند زلزله و طوفان
Natural disasters such as Earthquake and hurricanes
هاریکِن
Catastrophe, tragedy
آن فیلم خشن است
That movie is Violent
طوفان های زیادی در چین وجود دارد
There are many Typhoons in China
حرکت ناگهانی شدید زمین باعث خسارت می شود
A sudden Violent movement of the ground causing damage
طوفان های زیادی در چین وجود دارد
There are many Typhoons in China
من از امواج بسیار بزرگ میترسم
I’m scared of tidal waves
زمین لرزه برخی از برج ها را تخریب کرد
Earthquake destroyed some of tower
آیا فوران آتشفشانی را مشاهده کردید؟
Did you see a volcanic eruption
آتشفشان همه چیز را در راه نابود می کند
Volcano destroyed everything is on the way
گازهای داغ و گدازه به هوا میپاشن یا فوران میکنند
Hot Gases and lava are forced out into the air
Forces out : به معنای مجبور کردن در اصل
روستاهای زیادی در اطراف تهران وجود دارد
There are many Village surrounding Tehran
این سالها در اکثر شهرهای ایران خشکسالی وجود دارد
These years there is drought in most of the cities of Iran
جِر اوت
وقتی خشکسالی در راه است محصولات زراعی می میرند و مردم ممکن است از گرسنگی بمیرند
When the Drought is coming crops Die and people may Starve to death
موجودات زیادی در باغ وحش وجود دارد
There are many creatures in the zoo
برخی از حیوانات دم بلند و برخی دم کوتاه هستند
Some of the animals are tall tail and some are short tail
ببر راه راه سیاه
A Tiger’s black stripes
پلنگ خال خالی
A Leopard’s spots
فیل می تواند با خرطوم آب بنوشد
Elephant Can drink water by trunk
شترها آب را در کوهان ذخیره می کنند
Camels stock water in hump
عقاب دارای دو بال بلند و منقاری تیز است
Eagle has two tall wings and a sharp beak
آیا پشه ها می توانند نیش بزنند
Can mosquitoes Sting
آیا چیز غیرعادی دیدید؟
Did you see anything unusual
مار سمی او را نیش زد
The poisonous snake stung him
این منطقه بی خطر است
This area is harmless
غذای ایرانیان بسیار متنوع است
Iranians’ food are Various enormously
می توانم نفس خود را حداکثر تا 30 ثانیه متوقف کنم
I can stop my breath up to 30 seconds
زنده ماندن کافی نیست شما باید زندگی کنید و لذت ببرید
Survive isn’t enough you should live and enjoy
میانگین عمر یک کوسه حدود 25 سال است
The average lifespan of a shark is about 25 years
سگها عاشق استخوان هستند
The dogs love bones
شکارچیان سالانه خرس های زیادی را شکار می کنند
Annual hunters Hunt many bears
گوریل ها به غذا حمله کردند
The gorillas attacked the food
خر نباش (خر بازی در نیار)
Don’t be a donkey
گوساله یک ساله
A one year old calf
دو تا گاو نر و یک گاو
Two bulls and a cow
گوشت بوقلمون خوردی؟
Did you eat turkey’s meat
من آلو در خورش را دوست ندارم
I don’t like plums in the STew
اِستیو
هسته زردآلو شیرین است
Stone of apricots is sweet
من ناراحت هستم زیرا تمشک وحشی نخوردم
i’m upset because I didn’t eat wild raspberries
رازبری
گریپ فروت برای کسانی که می خواهند لاغر شوند مفید است
Grapefruit are useful for who want to slim
انجیر کاشان شیرین و درشت است
Kashan figs are large and sweet
من دوتا نارگیل میخوام
I’d like two coconut
آب انار برای زن مفید است
pomegranates juice are useful for woman
پامِگرَنِت
آیا اسفناج را دوست دارید؟
Do you like spinach
اجازه دهید 1 کیلو تره داشته باشم
May I have one kilogram leek
از آب کرفس متنفرم
I hate celery juice
من کلم بروکلی را دوست دارم بسیار بامزه است
I like the broccoli it’s cute
ما از نخود در سوپ استفاده می کنیم
We use chickpeas in soup
گوشت گوساله خوش طعم است
The veal is dainty
دِینتی
در برخی از کشورها کبد گوساله می خورد
In some of the countries eat calf’s liver
کلیه های او درست کار نمی کند
His kidneys aren’t working right
من رژیم دارم
I go on a diet
تماشای فوتبال ایران اتلاف وقت است
Watch Iranian of football is a waste of time
هوای تازه و میوه ها برای شما مفید هستند
Fresh air and fruits are good for you
رژیمم رو ادامه میدم
I keep my diet up or I keep up my diet
Keep sth up
این سالها وزن اضافه کردم
I’ve put on weight These years
آیا وزن کم کرده ای
Have you lost weight
بسیاری از کودکان غذای بدرد نخور (هله حوله) می خورند. خطرناکه
Many of Children eat junk food. it’s dangerous
من مقدار زیادی آب می نوشم. برای شما بهتر از نوشابه های گازدار است
I drink plenty of water. it’s better for you than fizzy drinks
از خوردن میان وعده بین وعده های غذایی خودداری می کنم زیرا بیشتر آنها چاق کننده هستند
I avoid eating snakes between meals because most of them are fattening
من میزان شکر مصرفی خود را در روز کاهش داده ام
I’ve cut down on the amount of sugar I eat at day
Cut down of sth
من مقدار زیادی ورزش می کنم
I get plenty of exercise
این دستور پخت مرغ است
It’s a recipe for chicken
مواد تشکیل دهنده این غذا چیست
What are ingredients this food
من برای همبرگر از گوشت چرخ کرده استفاده می کنم
I used minced beef for hamburgers
هویج و سیب زمینی پیاز را خرد می کنم
I chop up carrot onion and potatoes
اب گوشت ، مزه اب گوشت مثل گالی لابلانما
Beef stock
1 قاشق غذاخوری آرد کره نمک و فلفل
1 tablespoon of flour butter salt and pepper
آیا می توانید سیب زمینی ها را پوست بگیرید و بجوشانید
Can you peel the potatoes and boil them
گیلاس را با دست له کنید
Mash cherries with hands
گوشت را با روغن سرخ می کنم
I fry meat with oil
آرد را مخلوط کرده و یک دقیقه بپزید
Stir in the flour and cook for one minutes
اِستِر
آن را در یک ظرف بزرگ بریزید
Put it in a large dish
به مدت 30 دقیقه در فر داغ بپزید
Bake in a hot oven for 30 minutes
آیا ماهی تابه من را دیده اید
Have you seen my frying pan
این شلوار گران است ، من نمی توانم آن را تهیه کنم
These pants are expensive I can’t n afford it
آیا خط و خش روی خودرو وجود دارد
Are there any scratch On car
بسیاری از فروشگاه ها در پایان فصل تخفیف می دهند
Many stores give discount at the end of the season
Syn : reduction
این تلفن قدیمی است ، به همین دلیل ، ما 20 یورو تخفیف گرفتیم
This phone is old, for this reason, we took €20 off
Took off : تخفیف گرفتن ، کم کردن
لطفا رسید خود را به من نشان دهید
Please show me your receipts
رِسیت
من این کت و شلوار را دوست ندارم ، لطفاً آن را پس بگیرید و همچنین پول من را بازگردانید
I don’t like the suit please take it back and also refund my money
من با همسایه ام مشکل دارم
I have a problem with my neighbor
Problem با with میاد
چرا آنها درخواست شما را رد کردند؟
Why did they refuse your request?
Syn : reclaim, Turn down
فروش آبجو ممنوع است
The sales of beer are forbidden
حراج نوروز کی است
When is the Norooz sale
در حراجی ، این تی شرت ها به 50 دلار کاهش می یابد
in the sales, These T-shirt reduced to $50
چه جالب ، من هفته گذشته تصمیم گرفتم تلویزیون بخرم. وقتی آن را خریدم به 50،000 یورو کاهش دهید
How interesting, I decided to buy a TV last week. Reduce it to 50,000 euros when I buy it
فکر می کنم معامله خوب بود
I think it was a bargain
بارگِن
من 100 دلار می دهم و آنها 10 دلار بقیه پول به من می دهند
I pay $100 and they give me $10 change
من ساکت بودم
I was mum
درآمد شما چقدر است
How much is your income
بیل گیتس مرد ثروتمندی است
Bill Gates is a wealthy man
او بلافاصله خانه ای به ارزش 1 میلیون یورو خرید
She immediately bought a house worth €1 million
یک روز ، من یک ماشین خریداری می کنم که هزینه زیادی دارد(گرون قیمته)
One day, I’ll buy a car that cost a fortune
ارزش خانه ما 3 میلیون دلار است
The value of our house is $3 million
خرید خانه در ایران اتلاف پول است
Buying a house in Iran is a waste of money
من صاحب دو واحد مسکونی هستم
I own two blocks of flat
انتظار داشتم که شهر بزرگی را ببینم
I expected that see a huge city
Syn : massive
من مقدار کمی پول هدر دادم
I wasted a little amount of money
بسیاری از ثروتمندان چند سال پیش ورشکست شدند
Many of wealthy bokon some years ago
دولت یک میلیون یورو به بانک بدهکار است
The government owe the bank €1 million
Owe sb sth
بدهی شما چقدر است
How much do your debt
خوابم می آید،احساس خواب میکنم
I feel sleepy
تو خسته ای. داری خمیازه میکشی
You’re tired. You yawning
لباس خواب پوشیدم
I put on Pajamas
Syn : nightie
من خیلی خسته ام. باید زنگ خطر را تنظیم کنم که زیاد نخوابم
I am too tired I have to set the alarm that I won’t oversleep
این روزها من نمی خوابم چون ذهنم درگیر است
these days I don’t fall asleep because my mind is involved
Syn : go to sleep
خواب بودم
I was asleep
تو را در رویاها می بینم
I see you at the dreams
دیشب کابوس های وحشتناکی دیدم
I saw horrible nightmares last night
من خیلی عصبانی هستم زیرا هر شب خروپف می کنید
I am furious because you Snore every night
ایا خواب شما سنگینه،عمیقه؟
Are you fast asleep
آیا در خواب عمیقی بودی؟
Did you in a deep sleep
من خوبم. من کاملا بیدارم
I’m fine. I’m wide awake
زنگ هشدارم به صدا در می آید
My alarm goes off
صدات منو بیدار کرد
Your voice woke me up
Wake sb up
هرجا که باشم خیلی خوب میخوابم
I sleep like a log Whereever I am
وقتی در خانه نیستم بد می خوابم
When I’m not at home I asleep badly
اگر دیر غذا بخورم ، اغلب شبی بی قرار دارم
If I eat late, I often have a restless night
وقتی داشتم بحث می کردم تمرکز نداشتم
When I was making discussion I didn’t concentrate
کم خوابی باعث می شود واقعاً بد اخلاق شوم
Lack of sleep makes me really irritable
من اغلب کابوس می بینم و با خستگی از خواب بیدار می شوم
I often have nightmares and wake up feeling exhausted
من همیشه خواب سنگین بودم ، هیچ چیز مزاحم من نمی شود
I’ve always been a heavy sleeper nothing disturbs me
Opp : Light sleeper
Disturb sb
من از تنهایی رنج می برم
I suffer from lonely
Suffer from sth
بی خوابی به سلامتی شما آسیب می رساند
Insomnia hurts Your healthy
من اغلب بعد از ناهار چرت می زنم
I often have a nap after lunch
چیزهای زیادی در ذهن من وجود دارد
There are many things on my mind
منطقه آسیب دیده را زیر آب جاری نگه دارید
Hold the affected area under running water
برای جلوگیری از عفونت ، زخم خود را با یک پانسمان خشک و تمیز بپوشانید
Cover your wounds with a dry, clean dressing to prevent infection
در صورت بروز علائم عفونت ، به پزشک مراجعه کنید
If symptoms of infection Develop, go and see a doctor
دستان خود را کاملاً بشویید و خشک کنید
Wash and dry your hands thoroughly
من به طور موقت مدیر شما هستم
I am your manager temporarily
زخم را کاملاً با بانداژ بپوشانید
Cover the cut completely with a bandage
Syn : dressing
پزشکان عفونت من را درمان کردند
Doctors healed my infection
هیل
من در حالی که مصدومیت بدی داشتم فوتبال بازی می کردم
I was playing football while I was a nasty injori
سر خوردم و به عقب افتادم
I slipped and fell backwards
آرنجم به زمین کوبیده شد
My elbow banged underground
سردرد دارم و احساس سرگیجه می کنم
I have a headache and I feel dizzy
من خیلی خون از دست داده بودم و بیهوش شدم
I was very blood loss and I fainted
روی سنگ افتادم و بیهوش شدم
I fell on a rock and I unconscious
آن کان شِس
Syn : Faint , pass out
من به هوش آمدم و نامم را فراموش کرده ام. من کی هستم؟
I was come round I’ve forgotten my name. who I am?
پای من متورم و کبود شده است
My leg is swollen and bruised
بروزد
خونریزی داری؟
Do you have bleeding
کاپوت را باز کنید
Open the bonnet
Syn : hood
بانِت
وقتی باران می بارد ، باید برف پاک کن را روشن کنید
When it’s raining you should turn on the windscreen wiper
وایپِر
شیشه جلو را تمیز کردی؟
Did you clean the Windscreen?
Syn : windshield
چمدان شما را در صندوق انداختم
I put your luggage in the boot
Syn : Trunk
چرخ های خودرو کم هوا هستند
Wheels of Carl are low on air
لاستیک های شما چگونه هستند
What are your tires like
او آینه بغل من را شکست
She broke my wing mirror
پلاک شما چیست
What’s your number plate
چراغهای جلو من سوختند
My headlights burned out
موتور این ماشین را تعمیر کردم
I repaired this car’s engine
لطفاً یک دقیقه فرمان بگیرید
Please give steering wheel just a minute
آهسته تر برو ، مراقب سرعت سنج باش
Go slower, be careful speedometer
آیا آینه عقب را تنظیم کردید؟
Did you Set the review mirror
پدال گاز
accelerator
ترمز را بگیرید
Put on the brake
بوق
Horn
همیشه برای شرایط بد جاده آماده باشید
Always be prepared for bad road conditions
پِره پِرد
Be prepared for something
من ترمز می کنم که بچه ها از اینجا عبور می کنند
I brake that children crossing here
در جاده های مرطوب ، هدایت ماشین دشوار است
On wet roads, steer a car is difficult
من دوست دارم در بزرگراه شتاب بگیرم
I love to accelerate on the highway
در جاده های مرطوب ، به آرامی شتاب کنید تا از لغزش جلوگیری شود
On wet roads, accelerate gently to avoid skidding
مراقب موتورسواران و دوچرخه سواران باشید
Watch out motorcyclists and cyclists
هنگام سبقت گرفتن به آنها فضای کافی بدهید
Give them plenty of space when overtaking
من معمولا دنده عقب به سمت پارکینگ میرم
I usually reverse into a parking
من به جای اینکه به جنوب بروم ، به شمال می روم
I go to North rather than go to the south
محدودیت سرعت را رعایت کنید
Keep to the speed limit
نزدیک وسیله نقلیه جلویی رانندگی نکنید
don’t drive to close to the vehicle in front
برای رسیدن به فرودگاه مشکل داشتیم
We had trouble getting to the airport
Trouble doing sth/with sth
ما در ترافیک گیر کردیم
We get held up in traffic or we are held up in traffic
بلیط رفت و برگشت من فقط بعد از ساعت 9:30 معتبر بود
my day return was only valid after 9:30
ساعت حرکت قطار ساعت 9:42 بود اما تا ساعت 10:25 دقیقه نرسیده بود
The train was due at 9:42 but it didn’t get in until 10:25
من دیر رسیدم زیرا آنها بدون اخطار قطار من را لغو کردند
I was late because they canceled my train without warning
پرواز متصل به تهران را از دست دادم
I missed my connecting flight to Tehran
قرار بود برم بیرون
I was meant to go out
Meant to do something
مِنت
من می رفتم سر کار و او را دیدم و بعد او را برداشتم
I was going to work and saw her then I picked her up
قرار بود من را بردارد اما پیداش نشد
He was meant to pick me up but he didn’t turn up
آرزو دارم به ماه سفر کنم
I wish to trip to the Moon
ما یک شب در تورنتو ماندیم
We stayed overnight in Toronto
من در مسکو ماشین کرایه می کنم
I hire a car in Moscow
Syn : Rent a car
در راه در کالگری توقف می کنم
I stop off at Calgary on the way
من از طریق تورنتو به نیویورک می روم
I go to New York via Toronto
آیا دیشب کابوس دیده اید؟
Have you had a nightmare last night
ساعت ها در ترافیک گیر کردیم
We got stuck in a traffic jam for hours
بالاخره به حومه تهران رسیدیم
We finally ended up on the outskirts of Tehran
ترافیک سنگینی وجود داشت
There was heavy traffic
ساعت شلوغی کی هست
When is Rush hour?
تصادف جدی رخ داده است
There’s been a serious accident
زلزله زمانی رخ داد که ما خواب بودیم
Earthquake Occurred when we were sleeping
اِکِر
سر خوردم و روی زمین افتادم
Isolate and Fell off on the ground
ماشین من با ماشین شما برخورد کرد
My car collided with your car
Collided with something
کِلاید
این حادثه دو خط بزرگراه را مسدود کرده است
The accident has blocked two Lanse of the motorway
نیروهای اورژانس در محل حادثه حضور دارند
Emergency services are at the scene of the accident
به رانندگان توصیه می شود از این منطقه خودداری کنند
Motorists are being advised to avoid the area
آمبولانس خراب شده است
An ambulance has broken down
وقتی فوتبال بازی می کردم پایم آسیب دید
My leg injured when I was playing football
کلاه
Cap
بلوز نخی
Cotton Blouse
بِلائوس
کمربند
Belt
جلیقه
Waist coat
Vest
دامن جین
Denim skirt
چکمه های چرم پاشنه بلند
High-heeled leather boots
گوشواره
Earrings
دستبند
bracelet
Bangle
بریس لِت
لباس ابریشمی
Silk dress
آستین کوتاه
Short sleeves
یقه
Collar
جوراب شلواری ، ساپورت
Tights
گردنبند
Necklace
ژاکت یقه v
v-neck sweater
دکمه
Button
کفش جیر
Suede shoes
سوئِد
جیب
شرت مردانه
underpants
کارشناس مد
Fashion expert
هر زن شیک باید کمد لباس کپسول داشته باشد
every stylish woman should have a capsule wardrobe
یک بلوز پشمی خوب
A fine wool jumper
دامن تا به زانو
Knee length skirt
مناسب شماست
It’s suits you
هیکل شما خوب است
your figure is good
لباسهای شیک(مد روز )برای من مهم نیست
fashionable clothes didn’t important for me
رنگهای خنثی زیبا به نظر می رسند و همه کاره هستند و به راحتی قابل ست شدن هستند
Neutral colors look elegant, and are versatile and easy to match
یک لباس (ست )ساده را می توان با جدیدترین اکسسوری مد تغییر داد
A simple outfit can be transformed with the latest fashion accessory
چند هفته ای بود که دندان درد داشتم
I’d had toothache for a couple of weeks
سگش پای من را گاز می گیرد
Her dog bites my leg
چی جویدی
What do you chew
مرگ شوهرت دردناک است
Your husband‘s death is painful
من به هر حال احتیاج داشتم که معاینه کنم
I needed to have a check up anyway
من با مطب دندان پزشکی تماس گرفتم و برای جمعه وقت گذاشتم
I rang the dental surgery and made an appointment for Friday
(Make an appointment)
من شرایط شما را بررسی می کنم همه چیز خوب است
I examine your situation everything is good
Exsamine sth/sb
اِگزَمِن
او باید دندانی را که باعث درد می شد بیرون بیاورد
He would have to take out the tooth which was causing the pain
تو باعث دل شکستگی من میشی
You cause my heartbroken
Cause sth
من برای درمان به بیمارستان رفته ام
I’ve gone to the hospital for treatment
من از سقوط با هواپیما می ترسم
I’m dreading of to fall by airplane
من بی صبرانه منتظر مهاجرت هستم
I am looking forward to immigrating
looking forward to
من می توانم مراحل(رویه) بیمارستان را شرح دهم
I can describe hospital procedures
به بیمارستان می روم
I go into hospital
رفتن و ماندن برای یک شب یا بیشتر
به بیمارستان می روم
I go to hospital
رفتن به بیمارستان و نماندن برای هیچ شبی
من نگران سلامت شما هستم
I’m concerned about your healthy
Concerned about sb
او شما را به ملاقات با متخصص قلب می فرستد
She sends you to see a heart specialist
مشاور رفتی؟
Did you go a consultant
کِن سالتِنت
ممکن است آزمایش داشته باشید
You may have tests
متخصص تصمیم می گیرد که چگونه شما را درمان کند
The specialist decides how to treat you
Treat sb
آیا درمانی وجود دارد
Is there any treatment
تو ممکن است نیاز به عمل جراحی فوری داشته باشی اگر وضعت اورژانسی باشه
you may have an operation immediately if it’s urgent
جان جراح مغز است
John is a brain surgeon
من مزایا و خطرات این خودرو را به شما می گویم
I tell you benefits and risks this car
جراح مزایا و خطرات را برای شما بیمار توضیح می دهد
The surgeon explains the benefits and risks to you the patient
پی شِنت
من مراقب پدر و مادرم هستم
I care for my parents
Care for somebody
او از پدربزرگ و مادربزرگش مراقبت می کند
She takes care of her grandparents
بعد از عمل به بخش برمی گردید ، جایی که پرستاران از شما مراقبت می کنند
After the operation you return to the ward, where the nurses care for you
عمل جراحی موفقیت آمیز است ، هنگامی که شما به اندازه کافی خوب هستید ، می توانید برای بهبودی به خانه بروید
Operation is successful. When you are well enough, you can go home to recover.
من از بیماری بهبود می یابم
I recover from illness
Recover from sth
او بر بیماری غلبه می کند
She gets over illness
Get oral sth
پشت اتاق عمل ایستاده ام
I stand behind the operation room
می توانم کارهای خانه(خانگی) را توضیح دهم
I can explain household tasks
از چکش برای زدن میخ به تکه چوب استفاده می کنید
you use a hammer to bang a nail into a piece of wood
از پیچ گوشتی برای محکم کردن یا شل کردن پیچ استفاده می کنید
you use a screwdriver to tighten or loosen a screw
شما از یک مته برای ایجاد سوراخ استفاده می کنید
You use a drill to make a hole
چکش پیچ گوشتی و مته ابزار هستند
A hammer a screwdriver and a drill are tools
هنگام دوختن از سوزن ، سنجاق ، قیچی و نخ/نخ استفاده می کنید
You use a needle, pins, scissors, and cotton/thread when you’re sewing
شما از کاموا ، طناب یا سیم برای اتصال چیزها به یکدیگر استفاده می کنید
You use a string, Rob, or wire to tie things together
شما از نوار چسب یا چسب مایع برای چسباندن وسایل به هم استفاده می کنید
You Use sellotape or glue to stick things together
لامپ کار نمی کند
The lamp isn’t working
سعی کنید لامپ را عوض کنید
try changing the lightbulb
رادیاتور نشت می کند. باید تعمیرش کنیم
The radiator is leaking. we’ll have to repair it
پنجره ترک خورده نیاز به تعویض دارد
The window’s cracked. it needs replacing
تلویزیون درست کار نمی کند
The TV isn’t working properly
رادیو معیوب است
The radio is faulty
اتاق خواب نیاز به دکوراسیون دارد
The bedroom needs decorating
درب مشکلی دارد ، مدام گیر میکند
there is something wrong with the door, it keeps sticking
آسانسور از کار افتاده است
The lift’s out of order
امیدوارم به زودی درستش کنند
I hope they fix it soon
لکه ای روی فرش وجود دارد که باید آن را از بین ببریم
There is a stain on the carpet which we need to remove
من کارهای روزانه را انجام می دهم
I do daily tasks
او تخت ها را مرتب می کند و شستشو را انجام می دهد
She makes the beds and does the washing up
همه سطوح را با یک پارچه کف دار پاک کنید
wipe all surfaces with Soupy cloth
سوپی کِلاس
سطح را پاک می کنم تا چربی از بین برود
I Wipe surface to remove grease
گریس
لطفاً مرتب کنید و هرگونه زباله را دور بیندازید
please tidy up and throw away any rubbish
من از جارو برای جارو کردن منطقه استفاده می کنم
I use a broom to sweep the area
او گل و خاک کلی را از بین می برد
she removes mud and general dirt
ماد
کفها را با دستمال(تی ریش ریشی) و سطل بشویید
wash the floors with a mop and bucket
فرش ها را جارو برقی کشیدم
I vacuumed the carpets
اثاثیه را گردگیری می کنم و جلا می دهم
I dust and Polish the furniture
داخل یخچال را پاک کنید
Wipe the inside of the fridge
من می توانم با یک آرایشگر صحبت کنم
I can talk to a hairdresser
من می خواهم موهایم را کوتاه کنم
I’d like to have my haircut
من دوست دارم موهایم کوتاه شود
I’d like to have my hair have a haircut
من اجازه می دهم موهایم بلند شود
I’m Letting my hair grow long
لطفا فقط موهای من را کوتاه کنید
Please just trim my hair
موهایم را کوتاه کنید
Give my hair a trim
من می خواهم موهای چتریم را نگه دارم
i’d like to keep the fringe
فرینج
فرق مو شما در سمت چپ است
Your Parting is on the left
من می خواهم همان مدل مو را حفظ کنم
I want to keep the same hairstyle
من اصلاح و سشوار می خواهم
i’d like a cut and blow dry