High Flashcards
Extinction
انقراض
Global
جهانی
Issue
موضوع، مساله
Mainly
عمدتاً، در اصل، اساساً
Particular
خاص، بخصوص، ویژه
Recognize
تشخیص دادن، شناختن
Recycle
بازیافت کردن
Region
ناحیه
Speculate
حدس زدن، گمانه زنی، آینده نگری کردن، سرمایه گذاری کردن به امید سود
Surrounding
محیط، پیرامون، اطراف
Agriculture
کشاورزی
Assume
فرض کردن
Core
هسته، مرکز
Layer
لایه
Crust
پوسته زمین
Mantle
جبه زمین، بین پوسته و هسته، لایه میانی زمین
Earthquake
زلزله، زمین لرزه
Flood
سیل، غرق نمودن
Hypothesize
فرضیه ساختن، فرضیه پردازی کردن
Estimate
ارزیابی، تخمین، تخمین زدن، برآورد
Float
شناور ماندن
Trap
تله، گیر انداختن، به دام انداختن
Overpass
روگذر، پل روگذر
Provide
تهیه کردن، فراهم ساختن/کردن، عرضه نمودن
Locate
موقعیت یابی، مکان یابی، تعیین موقعیت نمودن
Pacific
آرام، صلح جو
Instrument
ابزار موسیقی، وسیله و ابزار
Melt
ذوب کردن/ شدن
Procedure
پروسه، دستورالعمل
Shake
لرزاندن/ لرزیدن
Rattle
تلق و تولوق کردن، سر و صدای ریز دادن
Reality
حقیقت، واقعیت
Forecast
پیشبینی، پیش بینی کردن
Smoothly
به آرامی، به خوبی، بی مشکل، بی دردسر، بصورت نرم و روان
Survive
جان سالم به در بردن، زنده ماندن
Aid
کمک، یاری
Develop
توسعه دادن/ یافتن
Connect
متصل کردن، وصل کردن
Labor
کار، کارگر، نیروی کار، کارکنان
Hire
استخدام کردن، اجاره کردن
Industrialize
صنعتی شدن
Irrelevant
بی ربط، غیر مرتبط، نامرتبط
Extreme
شدید
Domestic
اهلی، خانگی، داخلی
Income
درآمد
Economical
مقرون به صرفه، اقتصادی، ارزان، به صرفه
Exemplify
مثال زدن
Rural
روستایی
Manufacture
تولید کردن
Urban
شهری
Prevent
جلوگیری کردن، مانع شدن
Voluntary
ارادی، اختیاری، داوطلبانه
Willing
مشتاق، علاقهمند، مایل
Artificial
مصنوعی
Beyond
فراتر از، ورای، آن سوی
Brief
موجز، مختصر و کوتاه
Brilliant
درخشان، هوشمندانه، هوشمند
Density
تراکم، چگالی
Era
عصر، دوره
Feature
ویژگی، جنبه، مشخصه
Satellite
ماهواره
Launch
شروع کردن، راه اندازی، فرستادن، عرضه کردن
Leap
پرش، جهش، پریدن
Magnify
بزرگ کردن، بزرگنمایی کردن، افزایش دادن
Mass
جرم، توده، عظیم، انبوه
Mission
ماموریت، وظیفه، هدف
Vehicle
وسیله نقلیه
Access
دسترسی، ورود
Addictive
اعتیادآور
Advertising
تبلیغات
Attach
ضمیمه کردن، متصل کردن
Charity
خیریه
Complex
پیچیده
Concerntrate
تمرکز کردن، تمرکز
Contrast
تضاد، تقابل، در تضاد بودن، قیاس کردن
Destination
مقصد
Document
پرونده، اسناد، مدرک
Sing
نشانه، تابلو
Frequently
اغلب، به طور متداولی
Interchangeable
قابل جایگزینی، تعویض پذیر، قابل تعویض
Transfer
انتقال دادن، جابجا کردن
Achievement
موفقیت، دستاورد
Annoy
رنجاندن، آزردن، کلافه کردن، رو مخ بودن، به تنگ آمدن
Apprentice
کارآموز، کارورز، هنرجو
Community
اجتماع، جامعه، انجمن
Devote
وقف کردن، اختصاص دادن، معطوف نمودن
Financial
مالی
Genius
نبوغ، نابغه
Impression
اثر، تاثیر، احساس
Merely
صرفاً، تنها
Official
مقام، صاحب منسب/ رسمی، قانونی
Perspiration
عرق، تعریق، تعرق
Slum
محله فقیر، پایین شهر، حلبی آباد، فقیر نشین
Poverty
فقر، بی پولی، بدبختی
Talented
با استعداد
Natural
طبیعی
Drug
دارو، مواد مخدر
Entertainment
تفریح و سرگرمی
Pick
انتخاب کردن، برداشتن
Angry
عصبانی
Find
پیدا کردن، یافتن
Great
بزرگ، عظیم، عالی
Forget
فراموش کردن، از یاد بردن
Until
تا زمانیکه
Servant
خدمتکار
Sleepy
خواب آلود
Autumn
فصل پاییز
Again
دوباره
Alone
تنها
Call
زنگ زدن به کسی، صدا زدن، نامیدن
Exercise
تمرین، فعالیت فیزیکی
Grow up
رشد کردن، بزرگ شدن
Kindergarten
مهد کودک، کودکستان
Pay attention
توجه داشتن، با حواس جمع دقت کردن
Get late
دیر شدن
Important
مهم، ضروری، حیاتی
Keep
نگه داشتن، نگهداری کردن
Land
زمین
Laugh
خندیدن
Necessary
ضروری، لازم