gre persian Flashcards
abhor
متنفر بودن از
abjure
ترک کردن، کنار گذاشتن
abortive
بيهوده، بي نتيجه
abound
فراوان بودن
abrogate
لغو کردن، باطل کردن
abstemious
صرفه جو، اعتدال گرا
absurd
پوچ، بي معني، مسخره
access
ورود، دسترسي
accommodate
وفق دادن، سازگار کردن
accomplice
همدست، شريک
accost
مخاطب ساختن، جلوي کسي را گرفتن
acknowledge
تاييد کردن، تصديق کردن
acme
اوج کمال، اوج نهايت
acrimonious
تند، گزنده
acute
شديد، عميق، بحراني
adamant
قاطع، سرسخت
adherent
هوادار، طرفدار
admonish
ملامت، سرزنش کردن
adroit
ماهر، زبر دست
advent
ظهور، پيدايش
adversary
رقيب، حريف
adverse
مخالف، ناسازگار
advocate
حمايت کردن
aegis
حمايت، پشتيباني
afflict
ناراحت کردن، رنج دادن
affluent
ثروتمند، مرفه
alacrity
شور و شوق
allay
تخفيف دادن
alleged
اظهار شده، ادعا شده
alleviate
سبک کردن، تخفيف دادن
allude
اشاره کردن به
aloof
دور، کناره گير
altruistic
نوع دوستانه
ambiguous
مبهم، گنگ
ameliorate
بهبود بخشيدن، اصلاح کردن
amicable
دوستانه، مسالمت آميز
amnesty
عفو عمومي، عفو
amorous
عاشقانه، عاشق پيشه
analogous
قابل قياس، هم تراز
anathema
حکم تکفير، تکفير
annals
سالانه، تاريخچه
anomaly
بي قاعدگي، نابهنجاري
anthropologist
انسان شناس، مردم شناس
antipathy
تنفر، انزجار
antiquated
کهنه، قديمي
antithesis
نقطه مقابل
apathy
بي تفاوتي، بي علاقگي
appalled
منزجر، بيزار
appellation
نام، عنوان، لقب
arbiter
داور، ميانجي
arbitrary
دلبخواهي، دلبخواهانه
archaic
منسوخ، قديمي
ardent
شيفته، مشتاق
array
صف، رديف
artifact
مصنوع، دست ساخت
artifice
مکر، حيله گري
artless
بي آلايش، بي زيان
ascend
بالا رفتن از
ascertain
پی بردن به
ascetic
زاهد، پارسا
asinine
ابله، احمق
asperity
خشونت، تندي
aspirant
جاه طلب
aspire
آرزو کردن، آرزو مند بودن
asset
دارايي، اموال
assiduous
سخت کوش، کوشا
astute
زرنگ، تيز
atrophy
تحليل رفتن
attenuated
ضعيف کردن، لاغر کردن
attest
اثبات کردن، گواهي دادن
atypical
غير عادي، غير معمول
au courant
جديد، مدرن
audacity
جسارت، شجاعت
augment
افزايش دادن، افزودن
austere
پرهيزکار، پارسا
automaton
روبات، آدم آهني
avarice
حرص، طمع
aversion
بيزاري، نفرت
avid
مشتاق، بسيار علاقمند