g1 Flashcards
das Brauchtum
1 سنت رسم
der Wandel
1 دگرگونی تغییر
konfrontieren
1 (مواجه کردن (با روبرو کردن (با)
aufregend
1 هیجانانگیز مهیج
- Unser erster Besuch in der Stadt war sehr aufregend.
- بازدید اول ما در شهر، بسیار هیجانانگیز بود.
beängstigend
1 هشداردهنده نگران‌کننده
die Umgebung
1 حومه اطراف
die Laterne
فانوس
basteln
1 با دست درست کردن صنایع دستی درست کردن، ساختن
ie Kinder basteln ein Vogelhaus.
die Kerze
شمع
anzünden
1 آتش زدن روشن کردن (آتش، کبریت)
der Bettler
گدا
beeindruckend
1 فوق‌العاده تحسین‌برانگیز
die Katastrophe
فاجعه
der Stiefel
چکمه
aufgeben
1 فرستادن تحویل دادن، دادن
der Teufel
شیطان
der Kompromiss
1 سازش مصالحه، توافق
glänzend
1 درخشان
2 عالی بی‌نظیر
der Schmuck
جواهر
bedauern
1 متاسف شدن پشیمان شدن
2 همدردی کردن
neidisch
1 حسود حسادت‌آمیز
nichtchristliche
غیر مسیحی
angenehm
1 دلپذیر راحت، خوشایند
der Ursprung
1 اصل منشا، سرچشمه
gestehen
1 اعتراف کردن
der Brauch
رسم
riesig
عظیم
die Unmenge
زیاد
trachtenumzug
رژه لباس
pfergespannen
اسب و گاری
pfergespannen
اسب و گاری
lebendig
1 سرزنده پرانرژی
