Free Word Flashcards
Breakdown
تفکیک
خراب شدن. تباه شدن
Spoil
تباه شدن. از بین رفتن
Detergent
Purifying
مواد شوینده. پاک کننده
Abundant
مقدار زیاد. کافی
Vs: scarce
Precipitation
نزولات آسمانی. باران و برف
Particale
ذره. قطعه کوچک.
Consolidate
قوی کردن. تثبیت کردن
Gravel
ریگ و سنگ ریزه
Sediment
رسوب
Laden
پر کردن
Percolate
Diffuse
بخش شدن. صافی گذشتن
Inference
استنباط و نتیجه گیری
unrestrained
آزادانه بدون محدودیت بدون لجام
stereotypical
کلیشه. سنتی. قدیمی
Saint
آدم مقدس. امام زاده
Imitate
Emulate
Mimic
تقلید کردن. الگو گرفتن. سرکشی گرفتن
Heed
Use for advice and warning.
گوش دادن ولی برای نصیحت و هشدارها.
Bless
مقدس کردن. امرزیدن. بخشیدن.
Evacuate
خالی کردن. تخلیه کردن
بیشتر در مورد شهر ساختمان در مواقع اورژانسی
Bombardment
Retreat
بمباران کردن
عقب نشستی کردن
Cary out
انجام دادن
Bitterness
تلخی
Dismiss
مرخص کردن راهی مردن. اجازه رفتن دادن
Spiritual
روح و روان
Primitive
کهن باستانی. اولیه. اغازین
Ascertain
اثبات کردن. محقق کردن
Feat
سرنوشت. تقدیر
Penitence
پشیمانی. ندامت
repentance
توبه. ندامت
Fictional
ساختگی افسانه ای
Compliance
موافقت کردن پذیرفتن