Delta Flashcards
Complain
شكايت كردن
Nocturnal
شبانه
Asset
چيز با ارزش
Obsolete
منسوخ
Refraction
انكسار
شكستن
Halo
هاله
Sullen
عبوس
ترشرو
Contract
قرارداد
Virtuoso
هنرمند
Inflect
كج كردن
خم كردن
Luminosity
درخشش
Dab
تر كردن
Meadow
چمنزار
Reputation
شهرت
Blot
لكه دار كردن
Sensory
حساس
Receptor
گيرنده
Obstruct
مسدود كردن
Perception
ادراك
احساس
Account
شمارش
گزارش
بيان علت
Grasp
به چنگ آوردن
فهميدن
Indulge
رها كردن
زياده روي كردن
Pugnacious
جنگجو
ستيره گر
Foliage
شاخ و برگ
Glare
درخشندگي
Crescent
هلال ماه
Terrestrial
زميني
دنيوي
Withstand
تاب اوردن
Endurance
تحمل
پايداري
Intangible
لمس ناپذير
Scour
پاك كردن
جستجو كردن
Larynx
خرخره
Pitfall
گودال
دام
Stimulate
تهييج كردن
Overwhelm
سراسر پوشاندن
پايمال مردن
Agenda
دستور جلسه
Precipitation
شتاب
بارش
Wreak
اشكار كرن كينه
انتقام گرفتن
Havoc
ويران مردن
خرابي
Drench
خيساندن
Hoist
بالا بردن
Condense
متراكم كردن
Invigorate
نيرو دادن
روح بخشيدن
Torrential
سيل اسا
Sparse
پراكنده
Frontier
مرز
Faint
ضعيف
كم نور
Odd
فرد
سوگند
عجيب غريب
Barefoot
پا برهنه
Brutality
وحشيگري
Pacifist
صلح جو
Oppose
مخالفت كردن
Underlying
اصولي
در زير قرار گرفته
Stimulus
محرك
انگيزه
March
راه پيمايي كردن
پيشروي كرزن
Subside
نشست كردن
Incident
شايع
حادثه
Dim
كم نور
Undergo
متحمل شدن
Suspension
اويزان
معلق
Entity
نهاد
وجود
Primrval
اوليه
كهن
Turbulent
ياغي
سركش
Accumulate
انباشتن
Collision
تصادم
برخورد
Consistent
ثبات
پايداري
راسخ
Erode
فرساييدن
Outnumber
اغزون بودن بر
Consume
مصرف كردن
ار با در آمدن
Suburb
حومه شهر
Craze
ديوانه كردن
اشفتن
Subsidize
كمك هزينه دادن
Commute
تبديل كردن
سفر از حومه شهر و بالعكس هر روز
Jam
متراكم
مربا
فشردگي
Justify
توجيه كردن
Servant
خادم
نوكر
Predominance
برتري
تفوق
Scant
كم اندك
Auditory
مربوط به قوه شنوايي
Mimic
تقليد كردن
دست انداختن
Flock
گله
دسته پرندگان
Rival
حريف
رقيب
Crawl
خزيدن
Repertoire
فهرست نمايش ها
Avian
مرغان
Exhale
بيرون دادن
دم براوردن
Villainous
پست
شرير
Interrupt
قطع كردن
Orchard
باغ ميوه
Lateral
جنبي
Bias
تمايلللل به بك طرررف
Spectacle
تماشا
منظره
نمايش
Illusion
خيال باطل
Imprison
زندان انداختن
Potent
نيرومند
قوي
Affair
كار
امر
Ethics
اخلاقيات
كردار شناسي
Sake
منظور
خاطر
Fellowmen
مردان همكار
Pessimistic
بدبين
Lesion
زخم
جراحت
Moral
معنوي
Criticize
انتقاد كردن
نكوهش
Atheism
كفر
Membrane
غشا
پرده
پوسته
Ruthless
ظالم
Connotation
دلالت ضمني
معني
Obsession
وسواس
فكر دايم
عقده روحي
Republican
جمهوري
اجتماعي
Brace
تحريك احساسات
خط ابرو
محكم بستن
Pruning
هرس
Cynic
بزبين وعيبجو
Glory
جلال افتخار
Humorous
شوخي اميز
Monologue
تك سخنگويي
Uphold
حمايت كردن از
Despot
حاكم مطلق
Arbitrator
داور
ميانجي
Relay
رله
بازپخش كردن
تقويت كردن
Perception
ادراك
احساس
Societal
اجتماعي
Drought
خشكسالي
تشنگي
Integrity
درستي
امانت
Blizzard
كولاك
Foremost
بهترين
جلوترين
Instigate
برانگيختن
واداركردن
Conservation
نگه داري
حفاظت منابع طبيعي
Novelty
تازگي
چيز نو
Affluent
فراوان
دولتمند
Subtle
زيرك
ماهرانه
Prevail
چربيدن
غالب آمدن
Abrupt
تند
سراشيبي
ناگهاني
Graze
چراندن
تغذيه كردن
Hull
پوست
قشر
پوسته كشتي
Sturdy
محكم
Lucidity
روشني
وضوح
Vessel
اوند
رگ
Thwart
بي نتيجه گذاشتن
مخالفت كردن
كج
Swift
چابك
سريع
Staunch
محكم غير قابل نفوذ
Shipwright
كشتي ساز
Harpoon
نيزه
Baited
طعمه دار
Hook
دام
تله
قلاب
Braid
نوار حاشيه
بهم تابيدن
Endure
تحمل كردن
Fictional
افسانه اي
Masterpiece
شاهكار
Wited
تيزهوش