Deck 1 Flashcards
او اظهار بیاطلاعی میکند
He just pleads ignorance
منتقد صریحاللهجه
Outspoken critic
اینفرمال: او مدام تعریف تو را میکند
He is singing your praises to me
انکار اتهامات
Deny charges/accusations
برگرداندن چیزی به مسیرخود
Guide sth back into track
او آینده خوبی دارد
He has a great future ahead of him
انکار شدید کسی یا چیزی +پری پوزیشن
Strongly disapprove of
بسیار فرق دارد با+ پریپوزیشن
strikingly different from…
خندیدن
Give a laugh
کاملاً بر باد رفتن (تلاش)
Go badly wrong
انتقاد شدید
Harsh criticism
گرفتن بازنشستگی زودهنگام
Take early retirement
(:در جواب پیشنهاد کسی)
حتماً. خیلی عالی بهنظر میرسه
Sure. that sounds great
مخالفت شدید
Disagree profoundly
با عصبانیت راه رفتن
To stride angrily