Chapter 8 Flashcards
Constant
Steady, continual
همیشگی ، ثابت
Some say
بعضی ها میگن
Inevitable
غیر قابل اجتناب
Due to
Because of
Irreconcilable
Incompatible
برگشت ناپذیر، منطبق نشدن، بزرگ (منفی)
Growth
رشد
Accommodate
سازگار شدن
Allow (obj) To (v)
Allow me to introduce my self
رسمی تره
Let object + v
Let me introduce myself
فعل به صورت ساده میاد
Take
اگر در اول جمله باشه
Consider
High-paying
درآمد بالا
Money dried up
پول ته کشیده شدن،در بحران مالی بودن
Downsize
Decrease the size
کوچکتر کردن
Amenities
امکانات رفاهی مانند استخر در خانه یا تلویزیون
که نبودش هم مشکلی ایجاد نمیکنه
Utilities
امکاناتی است که باید وجود داشته باشه مثل آب، برق، گاز
Life-changing decision
تصمیماتی که سرنوشت ساز هستند
In Mary’s words
به گفته ماری
Give up
رها کردن
Preparing
آماده کردن
Spirtuality
معنویات
Figure out
Find out
فهمیدن
Accomplishment
دستاورد
Bring an object
چیزی آوردن
Honor
Admire
تحسین کردن