Ch 1 Flashcards
majestic
با شكوه ،با عظمت، بزرگ
inspiring
الهام بخشيدن، سر غيرت آوردن
awe
ترس، ترساندن
admiration
شگفت، تحسين
august
همايون
عالي نسب
argues
استدلال كردن
گفتگو كردن
arrest
بازداشت
بازداشت كردن
impressive
چشمگير
fight
مبارزه كردن
جنگ
struggle
مبارزه
incompatibility
نا سازگاري
conflict
مناقشه تضاد كشمكش
contempt
تحقير
اهانت
confront
مقابله
مواجه شدن
روبه رو شدن
constant
ثابت
استوار
دائم
sustain
حفظ
تحمل كردن
حمايت كردن
carry
حمل
بدوش كشيدن
have
دارا بودن
دانستن
yield
بازده
عملكرد
give birth
به هنگام تولد
hold up
مانع شدن
holdup
توقيف
bear
خرس
لقب روسيه
زاييدن
تحمل كردن
rear
عقب، پشت
تربيت كردن
بلند كردن
gear
دنده
official
رسمي ، عالي رتبه
prohibition
منع
decree
فرمان، حكم
prohibits
ممنوع كردن
jan
ژانويه
ban
ممنوع ساختن
bag
كيسه
ran
فرار ، دويدن
نشان دادن
partnership
مشاركت
league
اتحاد
state
جز
استان
confusion
گيجي
formation
تشكيل
corrosion
خوردگي
coalition
اتحاد
ائتلاف
پيوستگي