A changing World Flashcards
traditional
اجدادی، سنتی
physical
جسمی - فیزیکی
assumed
فرض کردن
until recently
تا همین اواخر
clearly
اشکارا، صریحا، واضحا
took care
مراقبت کردن
defined
محدود، معین، تعیین کردن
tradition
رسم و رسوم - سنت
seeking
جستجو کردن - گشتن
consequence
پیامد، عواقب، نتیجه
drew
کشید - جذب کرد
sufficient
کافی
able
توانایی
assisted
دستیار - کمک کننده
economic
اقتصادی
factor
عامل
nation
ملت
as a result
در نتیجه
offered
پیشنهاد دادن
product
محصول
shipped
ارسال کردن
brought
آوردن - به ارمغان آوردن
hire
استخدام کردن
sought
جست و جو کردن
bridges
پل
expect
انتظار داشتن - پیش بینی کردن
consequently
بنابراین
communities
مجامع - اجتماع
industrial
صنعتی
become independent
مستقل شدن
reason
دلیل، علت
once
یک زمانی
leather
چرم
sew
دوختن
special training
آموزش ویژه
degree
مدرک دانشگاهی
insufficient
ناکافی
definition
تعریف، معنی
education
تحصیلات
assistance
کمک، مساعدت ، دستیاری
percentage
در صد - مقدار
rising
در حال افزایش
rate
نرخ - میزان
Lack
فقدان، کمبود
pattern
طرح - الگو