505 Flashcards
Peril
خطر
Tradition
سنت
Annual
سالانه
Rural
روستایی
Typical
معمول
عادی
Numb
بیحس
Minimum
مینیمم
Recline
تکیه دادن
خم شدن
Frigid
یخ زده
Wager
شرط بندی
Inhabit
ساکن بودن
Essential
ضروری
Persuade
ترغیب کردن
وادار کردن
Employee
کارمند
Detect
تشخیص
Neglect
نادیده گرفتن
بی توجهی
Defect
خطا
اشتباه
Keen
مشتاق
تیز
Oath
قسم
سوگند
Slender
باریک
دراز و بلند
Surpass
پیشی گرفتن
بهتر شدن
Vast
بزرگ
وسیع
Capacity
ظرفیت
Penetrate
نفوذ کزدن
سوراخ کردن
Pierce
سوراخ
Accurate
دقیق
Doubt
شک
Microscope
میکروسکوپ
Grateful
ممنون
سپاس گزار
Cautious
محتاط
Confident
مطمین
Appeal
التماس
درخواست
Addict
معتاد
Wary
محتاط
Aware
اگاه
Misfortune
بدشانسی
Avoid
اجتناب کردن
خودداری کردن
Wretched
بدبخت
Keg
بشکه
Nourish
تغذیه کردن
Harsh
خشن
تند
Quantity
مقدار
Opt
انتخاب کردن
Tragedy
تراژدی
Pedestrian
عابر پیاده
Glance
نگاه گذرا
Jealous
حسود
Ignore
نادیده گرفتن
Weird
عجیب و غریب
Masculine
مردانه
Dread
وحشت
ترس
Numerous
زیاد
بی شمار
Victorious
پیروز
Underestimate
دست کم گرفتن
Source
منبع
Compete
رقابت کردن
Flexible
منعطف
Mount
بالا رفتن
کوه
Menace
تهدید
Tendency
تمایل
Prohibit
ممنوع است
محدود شدن
Recent
اخیر
Minority
اقلیت
Hesitate
شک کردن
Conflict
تضاد
تعارض
Decade
دهه
Budget
بودجه
Nimble
زیرک
چابک
Manipulate
با مهارت انجام دادن
Preserve
مراقبت
Decrease
کاهش یافتن
Commence
شروع
Gleam
سو سو زدن
نور دادن
Pollute
آلوده کردن
Editor
ادیت کننده
Frank
رک
صادق
Resent
کینه توزی
Urgent
ضروری
Explore
کاوش کزدن
بازرسی کردن
Unaccustomed
غیر عادی
Topic
موضوع
Abandon
رها کردن
تسلیم شدن
Bachelor
مجرد
Torrent
سیل
Tact
تدبیر
درایت
Undoubtedly
بی شک
Amateur
آماتور
غیر حرفه ای
دوستار
Duplicate
کپی کردن
Thrust
رانش
فشار ناگهانی
Variety
تنوع
Mediocre
متوسط
Vacant
خالی
Underdog
زیردست
Migrate
مهاجرت کردن.
Reckless
بی پروا
بی ملاحظه
Horrid
وحشتناک
زشت
Rave
با بی حصولگی حرف زدن
دیوانه
Economical
مقرون به صرفه
Lubricate
چرب کردن
Ingenious
مبتکر
باهوش
Harvest
برداشت محصول
Abundant
فراوان
Uneasy
ناارام
مضطرب
Calculate
محاسبه کردن
Absorb
جذب کردن
Estimate
تخمین زدن
Morsel
لقمه
تکه
Quota
سهم
سهمیه
Observant
ناظر
Brawl
نزاع
جنگ
Molest
آزار دادن
بدجنس ترین
Denounce
متهم کردن
Exaggerate
اغراق کردن
Capsule
کیسه
پوشش
کپسول
Theory
تئوری
Unforeseen
پیش بینی نشده
غیر قابل انتظار
Assemble
گرداوری کردن
جمع کردن
Comprehensive
جامع
Reform
اصلاح کردن
Gloomy
عبوس
تیره
Valid
معتبر
Brutal
وحشیانه
Popular
معروف
Dense
متراکم
Consent
رضایت
Deceive
فریب دادن
Survive
زنده ماندن
Scarce
نادر
کمیاب
Massive
حجیم
Client
موکل
مشتری
Dismal
ناخوشایند
Defraud
گول زدن
Threat
تهدید
Postpone
به تعویق انداختن
Century
قرن
Villain
تبهکار
شرور
Conclude
نتیجه گرفتن
Undeniable
غیر قابل انکار
Approach
رویکرد
نزدیک شدن
Probe
کاوش کردن
کاوشگر
تحقیق کردن
Shriek
جیغ زدن
Obvious
واضح
Lack
فقدان
Vicinity
همسایگی
Resist
مقاومت کردن ج
Rage
خشم
Prominent
مهم
برجسته
Reluctant
بی میل
مخالف
Casual
تصادفی
Alter
تغییر دادن
Whirling
چرخاندن
Fortunate
خوش شانسی
Expand
گسترش دادن
Ban
ممنوع کردن
Panic
وحشت
هراس
Appropiate
مناسب
Emerge
ظهور
پیدایش
Jagged
ناهموار
Linger
معطل شدن
تاخیر کردن
Ambush
کمین کردن
Crafty
حیله گر
بامهارت
Defiant
متعصب
Vigor
انرژی
قدرت
Perish
هلاک شدن
مردن
Fragile
شکننده
Innovative
خلاقانه
Mature
بالغ
Pioneer
پیشگام
Pledge
سوگند
قسم
Pursue
دنبال کردن
Unanimous
هم نظز
هم رای
Violent
خشمگین
Vanish
محو شدن
Thorough
کامل
جامع
Revise
تجدید نظر
Vicious
شرور
بدجنس
Sacred
مقدس
Miniature
مینیاتور
Excel
بهتر شدن
Challenge
چالش
Feminine
زنانه
Vapor
بخار
Enormous
وسیع
بزرگ
Blend
مخلوط کردن
Captive
اسیر
Prosper
موفق شدن
رونق یافتن
Devour
خوردن
بلعیدن
Tempt
وسوسه کردن
Utilise
استفاده کردن
Sinister
شیطانی
Wholesale
عمده
یکجا
Predict
پیش بینی کردن
Devise
تدبیر کردن
اختراع کردن
Conceal
پنهان کردن
Gallant
شجاع
خوش زبان ( لاس زن )
Urban
شهری
Ignite
مشتعل شدن
آتش گرفتن
Glimpse
نظر اجمالی
Frequent
زود زود
Absurd
پوچ
Evidence
شواهد
Plea
التماس
درخواست
Weary
خسته
Collide
برخورد کردن
Confirm
تایید کردن
Verify
تایید
Anticipate
پیش بینی کردن
Dilemma
دو راهی
Detour
انحراف
Merit
شایستگی
Transmit
انتقال
Relieve
مُسکن
تخفیف دادن.
Baffle
گیج و گمراه کردن
Audible
شنیدنی
Population
جمعیت
Reveal
آشکار کردن
Famine
قحطی
Data
اطلاعات
Adequate
کافی
Revive
زنده شدن
احیا
Debate
مناظره
Hardship
سختی
Campus
محوطه
Corpse
جنازه
Majority
اکثریت
Qualify
صلاحیت داشتن
Burden
بار
مسئولیت
Rural
روستایی
Security
امنیت
Document
سند
مدرک
Warden
سرپرست
رییس
Acknowledge
تصدیق
اذعان
قدردانی
Justice
عدالت
Rival
رقیب
Hazy
مبهم
گیج
Unruly
یاغی
سرکش
Bewildered
بهت زده
گیج شده
Persist
اصرار ورزیدن
Opponent
حریف
Vessel
کشتی
رگ
Identify
شناسایی کردن
Humid
مرطوب
Talent
استعداد
Expensive
گران
Circulate
دور زدن
چرخیدن
Eliminate
حذف کردن
Visible
قابل رویت
Descent
فرود آمدن
Vision
بینایی
چشم انداز
Abolish
لغو کردن
از بین بردن
Fiction
داستان
افسانه
Solitary
تنها
سینگل
Delinquent
بزهکار
متخلف
Deprive
محروم کردن
سلب کردن
Spouse
همسر
Vocation
حرفه
Unstable
ناپایدار
Homicide
قتل
Penalize
مجازات کردن
تنبیه کردن
Beneficiary
ذینفع
استفاده کردن
Reject
رد کردن
Reptile
خزنده
Rarely
ندرتا
Exhibit
نمایشگاه
نمایش دادن
Unique
منحصر به فرد
واحد
تنها
Proceed
ادامه دادن
Precaution
احتیاط
Extract
استخراج کردن
عصاره
Prior
پیشین
قبلی
Embrace
در آغوش گرفتن
بغل
Valiant
شجاع
دلاور
Partial
بخشی
جزیی
Forbid
منع کردن
Logical
منطقی
Fierce
وحشی
خشن
Detest
متنفر بودن
Sneer
تمسخر
پورخند
Scowl
اخم کردن
غر زدن
Encourage
تشویق و ترغیب کردن
Consider
در نظر گرفتن
بررسی کردن
فرض کردن
Vermin
حیوان موذی
Wail
ناله
ضجه
Symbol
نشانه
نماد
Authority
قدرت
نفوذ
اعتبار
Neutral
خنثی
بی طرف
Trifle
چیز جزیی
Matrimony
زناشویی
ازدواج
Baggage
چمدان
بار
Squander
اسراف
Abroad
خارج
بیرون از کشور
Fugitive
فراری
Calamity
فاجعه
Pauper
بیچاره
Envy
حسادت
Prosecute
تعقیب کردن
پیگرد قانونی
Bigamy
چند همسری
Collapse
فروپاشی
سقوط
Architect
معمار
Possible
ممکن
میسر
Compel
مجبور کردن
Awkward
بی دست و پا
Venture
ریسک
Awesome
ترس اور
عالی
Guide
راهنما
راهنمایی کردن
Quench
فرونشاندن
تمام گردن
Betray
خیانت کردن
Utter
گفتن
حرف زدن
مطلقا
Pacify
آرام کردن
Respond
پاسخ دادن
Rash
جوش پوست
عجول
Despite
علی رغم
صرف نظر اینکه
Disrupt
برهم زدن
Beckon
اشاره با دست و صورت
Rapid
سریع
Exhaust
اگزوز
خروج
Severity
سخت گیری
خشونت
Feeble
ضعیف
Unite
متحد کردن
به هم پیوستن
Cease
توقف
دست کشیدن
Thrifty
صرفه جو
Miserly
بخیل
خسیس
Monarch
پادشاه
ملکه
Outlaw
قانون شکن
یاغی
Promote
تفریع
ترقی
ترویج
Undernourished
سوتغذیه
Illustrate
شرح دادن
توضیح دادن
Disclose
افشا کردن
Excessive
بیش از اندازه
Disaster
فاجعه
Censor
سانسور
سانسورچی
Culprit
مقصر
مجرم
Juvenile
نوجوانی
Bait
طعمه
Insist
اصرار کردن
Toil
زحمت
رنج
Blunder
اشتباه فاحش
Daze
گیج
Mourn
سوگواری
Subside
فروکش کردن
نشست کردن
Maim
معلول
Comprehend
درک کردن
فهمیدن
Commend
تمجید
ستایش کزدن
Final
نهایی
تصمیم گیری
Exempt
معاف
ازاد
Vain
غرور
بیهوده
Repetition
تکرار
Depict
شرح دادن
مجسم کردن
Mortal
فانی
مهلک
Novel
رمان
جدید نو
Occupant
اشغالگر
مستاجر
ساکن
Appoint
منصوب کردن
Quarter
ربع
بخش محله
پناه بردن -پناهگاه
Site
محل
مکان
Quote
نقل قول کردن
Verse
شعر
ایه
Morality
اخلاق
سیره
Roam
پرسه زدن
گشت زدن
Attract
جذب کردن
Commuter
رفت امد
Confine
محدود کردن
Idle
تنبل بیکار
Idol
بت
معبوذ
Jest
شوخی
لطیفه
Patriotic
وطن پرستی
Dispute
اختلاف نظز
مشاجره کردن
Valor
دلاوری
شجاعت
Lunatic
دیوانه
مجنون
Vein
ورید
حالت - مود
Uneventful
بدون رویداد مهم
بی حادثه
Fertile
حاصلخیز
Refer
ارجاع
مراجعه کردن
Distress
غم
پریشانی
اندوه
Diminish
تقلیل یافتن
کاهش یافتن
نقصان
Maximum
ماکزیمم
Flee
فرار کردن
گریختن
Vulnerable
آسیب پذیر
Signify
دلالت کردن بر
معنی کردن
Mythology
اسطوره شناسی
اساطیر
Colleague
همکار
هم قطار
Torment
عذاب
شکنجه
Provide
تهیه کردن
Loyalty
وفاداری
Volunteer
داوطلب
فدایی
Prejudice
پیش داوری
تعصب و غرض
Shrill
صدای تیز و روشن
جیغ
Jolly
مفرح
با نشاط
Witty
شوخ طبع
سرگرم کننده
Hinder
مانع شدن
پاگیر شدن
Lecture
سخنرانی
Abuse
سو مصرف
Mumble
فر زدن
زیر لب گفتن
من من کردن
Mute
بی صدا
Wad
نمد
توده
Retain
حفظ کردن
نگهداشتن
Candidate
کاندیدا
نامزد
Precede
مقدم بودن
جلو بودن
Adolescent
نوجوان ۱۳-۲۲ساله
Coeducational
اموزش مختلط
Radical
رادیکال
ریشه
فاندیمنتال
Spontaneous
خود جوش
خود به خود
بی اختیار
Skim
به طور سطحی توجه کردن
خامه گرفتن
لاغر
Vaccinate
واکسن زدن
Untidy
نامنظم
نامرتب
Sensitive
حساس
Temperate
معتدل
ملایم
Vague
مبهم
نامعلوم
معلق
Elevate
بالا رفتن
ترفیع
Lottery
لاتاری
قرعه کشی
Utensil
طرف اشپزخانه
وسیله
Finance
دارایی
سرمایه گذاری
Obtain
بدست اوردن
Cinema
سینما
Event
رویداد
حادثه
Discard
دست کشیدن
دورانداختن
Soar
اوج گرفتن
صعود
بلند پرواز کردن
Subsequent
متعاقب
بعدی
پسین
Relate
مربوط بودن
شرح دادن
گفتن
Stationary
ثبات
لایتغیر
ساکن
Prompt
سریع
عاجل
Hasty
عجولانه
Scorch
سوزاندن
تاول زدن
سوختگی
Tempest
طوفان
تندباد
Soothe
ساکت کردن
ارام کردن
Sympathetic
همدرذ
دلسوز
غمخوار
Redeem
باز خرید کردن
از گرو در اوردن
Resume
از سر گیری
ادامه
Harmony
هارمونی
توازن
هم آهنگی
Refrain
نگهداشتن
خودداری
illegal
غیرمجاز
حرام
Narcotic
مسکن
مخدر
Heir
جانشین
میراث بر
Majestic
با شکوه
باعظمت
شاهانه
Dwindle
تقلیل یافتن
کم شدن
Surplus
مازاد
اضافی
Traitor
خائن
خیانتکار
Deliberate
عمدی
حساب شده
Vandal
خرابکار
Drought
خشکسالی
Abide
ایستادگی
پایبندی
Unify
متحد کردن
یکی شدن
Summit
اوج
قله
همایش
Heed
توجه ویژه
Biography
زندگی نامه
Drench
خیس کزدن
خندق
Swarm
ازدحام
گروه
Wobble
تلو تلو خوردن
لرزش
لنگ زدن
Tumult
هیاهو
آشوب
جنجال
Kneel
زانو زدن
Dejected
دلگیر
افسرده
Obedient
مطیع
فرمانبر
Recede
عقب نشینی کردن
Tyrant
ظالم
ستمگر
Charity
خیریه
Verdict
حکم
نظر
رای
Unearth
بیرون کشیدن
حفاری
Depart
عزیمت
حرکت کردن
Coincide
همزمان شدن
مصادف شدن
منطبق
Cancel
لغو
باطل
Debtor
بدهکار
مدیون
Legible
خوانا
Placard
پلاکارد
اعلان
Contagious
مسری
واگیر
Clergy
روحانی
دین دار
Customary
معمول
مرسوم
Transparent
شفاف
Scald
سوزاندن
سوختگی
تاول
Epidemic
اپیدمی
همه گیری
Obesity
چاقی شدید
Magnify
بزرگنمایی
بزرگ کردن
Chiropractor
متخصص جراحی
ماساژور
Obstacle
مانع
سد
پاگیر
Ventilate
تهویه کردن
پاک کردن
Jeopardize
ریسک
به خطر انداختن
Negative
منفی
سلبی
Pension
حقوق
مستمری
Vital
حیاتی
واجب
اساسی
Municipal
شهرداری
Oral
دهانی
Wrath
خشم
غضب
Expose
افشا
نمایش
Legend
افسانه
Ponder
اندیشه
تفکر
سنجیدن
Resign
استعفا
کناره کیری
Drastic
جدی
قوی
شدید
Wharf
اسکله
بارانداز
Amend
اصلاح
بهتر کردن
ترمیم
Ballot
ورقه رای
رای مخفی
مجموع آرا