504word Flashcards
Slender
لاغر، باريک اندام
Evidence
مدرک، دليل
Surpass
بهتر بودن از
Solitary
تنها، فقط يک
Vast
پهناور، وسيع
Vision
ديده، بينايي
Doubt
شک، ترديد
Frequent
فراوان، زياد
Capacity
ظرفيت، گنجايش
Glimpse
نگاه اجمالي، نگاه گذرا
Penetrate
رخنه، نفوذ کردن در
Recent
اخير، تازه، جديد
Pierce
سوراخ کردن، شکافتن
Decade
دهه، ده سال
Accurate
دقيق، درست
Hesitate
مردد بودن، ترديد کردن
Microscope
ميکروسکوپ
Absurd
بي معني، مزخرف
Grateful
متشکر، ممنون
Conflict
برخورد، درگيري
Cautious
محتاط، با احتياط
Minority
اقليت
Confident
مطمئن، خاطر جمع
Fiction
داستان، قصه
Appeal
گيرايي، جاذبه
Ignite
آتش گرفتن، مشتعل کردن
Addict
معتاد، سخت علاقمند
Abolish
لغو کردن، منسوخ کردن
Wary
مواظب، محتاط
Urban
شهري
Aware
آگاه، مطلع
Population
جمعيت، مردم
Misfortune
بدشانسي، بد اقبالي
Frank
صريح، روشن، صادقانه
Avoid
پرهيز، اجتناب کردن
Pollute
آلوده کردن
Wretched
بدبخت، مفلوک
Reveal
نشان دادن
Keg
بشکه
Prohibit
قدغن کردن، منع کردن
Nourish
تغذيه کردن، تقويت کردن
Urgent
فوري، مبرم
Harsh
خشن، زبر
Adequate
کافي، بسنده
Quantity
مقدار، کميت
Decrease
کاهش دادن، کم شدن
Opt
انتخاب کردن
Audible
قابل شنيدن، شنيدني
Tragedy
تراژدي، فاجعه
Journalist
روزنامه نگار
Pedestrian
عابر پياده
Famine
قحطي، کمبود
Glance
نگاه اجمالي، نگاه
Revive
زنده کردن، احيا کردن
Budget
بودجه
Commence
شروع کردن، آغاز کردن
Nimble
چابک، چالاک
Observant
تيزبين، دقيق
Manipulate
ماهرانه به کار بردن
Identify
شناختن، تشخيص دادن
schedule
برنامه