504 Flashcards
1
Q
Abandon
A
ترک کردن
2
Q
Keen
A
تیز،شدید،حساس
3
Q
Tact
A
تدبیر و درایت
4
Q
Gallant
A
شجاع
5
Q
Unaccustomed
A
عادت نداشتن
6
Q
Corpse
A
جنازه جسد
7
Q
Conceal
A
پنهان کردن
8
Q
Dismal
A
تاریک غمگین دلگیر
9
Q
Inhabit
A
ساکن شدن در جایی
10
Q
Recline
A
لم دادن خوابیدن دراز کشیدن
11
Q
Tempt
A
اغوا کردن وسوسه کردن
12
Q
Scarce
A
نایاب کمیاب
13
Q
Persuade
A
متقاعد کردن
14
Q
Blend
A
مخلوط کردن
15
Q
Devise
A
ابداع کردن فکر کردن برنامه ریزی کردن
16
Q
Wholesale
A
عمده فروشی
17
Q
Villain
A
شرور یاغی
18
Q
Dense
A
غلیظ
19
Q
Humid
A
مرطوب
20
Q
Descend
A
تنزل پایین آمدن
21
Q
Predict
A
پیشگویی کردن
22
Q
Vanish
A
ناپدید شدن
23
Q
Rural
A
روستایی
24
Q
Burden
A
بار محموله
25
Evade
طرفه رفتن
26
Probe
مطالعه و تحقیق کردن
27
Approach
نزدیک شدن
28
Detect
فهمیدن
29
Defect
اشتباه،غلط
30
Defect
آنچه اشتباه و غلط است
31
Neglect
غفلت کردن کم توجهی کردن
32
Deceive
گمراه کردن
33
Thorough
کامل بی نقص
34
Comprehensive
جامع کامل
35
Defraud
تقلب کردن
36
Consent
موافقت کردن
37
Preserve
محافظت کردن
38
Resent
آزرده خاطر شدن
39
Gloomy
تاریک و کم نور
40
Unforeseen
غیر منتظره
41
Mediocre
معمولی متوسط
42
Weird
خارق العاده مرموز
43
Prominent
نامی مشهور
44
Bulky
جاگیر بزرگ
45
Reluctant
بی میل
46
Obvious
آشکار واضح
47
Vicinity
مجاورت همجواری
48
Rage
برانگیختگی شدید و کوتاه
49
Conclude
تمام کردن به پایان رساندن
50
Miniature
نشان دادن در مقیاس کوچک
51
Execel
برتری داشتن بهتر بودن
52
Mount
سوار شدن صعود کردن
53
Urban
شهری
54
Dread
ترسیدن
55
Menace
تهدیذ
56
Tendency
گرایش تمایل
57
Evidence
شاهد مدرک
58
Solitary
مجرد منزوی تنها
59
Frequent
مکرر پر تکرار
60
Glimpse
نگاهی کوتاه و سریع
61
Abolish
رها شده تمام شده
62
Hesitate
تردید کردن دودل بودن
63
Fiction
داستان تخیل
64
Absurd
پوچ بی معنا
65
Ignite
آتش زدن
66
Frank
رک
67
Reveal
روشن ساختن آشکار کردن
68
Prohibit
قانونا منع کردن
69
Adequate
به حد نیاز و کفایت
70
Famine
قحطی کمبود وسیع
71
Revive
بازگشت به حیات
72
Commence
شروع کردن
73
Observant
مراقب هوشیار
74
Vessel
رگ کشتی ظرف تو خالی
75
Persist
با جدیت و ثبات بدون تغییر ادامه دادن
76
Hazy
مه آلود پر دود نا مشخص
77
Gleam
درخشش نور جرقه
78
Unruly
قانون گریز
79
Rival
رقیب حریف
80
Violent
خشن
81
Brutal
وحشی خشن بی رحم
82
Opponent
رقیب حریف مخالف اپوزیسیون
83
Brawl
دعوا و جنگ
84
Duplicate
چیزی را به دقت به خاطر سپردن تکرار کردن
85
Vicious
شیطانی شرور وحشی و خشن
86
Whirling
چرخیدن گردیدن
87
Underdog
طرف مظلوم و بازنده یا در معرض باخت دعوا
88
Thrust
هل دادن با فشار زور چپوندن
89
Bewildered
حیران گیج
90
Expand
گسترش دادن
91
Alter
تغییر دادن
92
Mature
رسیده بالغ
93
Revise
تغییر دادن اصلاح کردن
94
Pledge
قول دادن
95
Pursue
تعقیب کردن دنبال کردن
96
Unanimous
به اتفاق آرا
97
Pioneer
پیشگام
98
Innovative
خلاق باهوش نوآور
99
Slender
باریک نحیف و لاغر
100
Surpass
پیشی گرفتن
101
Vast
وسیع بزرگ
102
Capacity
ظرفیت
103
Penetrate
رخنه کردن نفوذ کردن
104
Pierce
نفوذ کردن داخل شدن
105
Accurate
اصلاح شدن درست شدن
106
Cautious
محتاط مراقب
107
Confident
معتقد بودن اطمینان داشتن
108
Appeal
جذابیت علاقه مندی
109
Wary
محتاط هوشیار
110
Aware
آگاه مطلع
111
Wretched
بدبخت بیچاره
112
Avoid
اجتناب کردن
