4000 Essential Words Flashcards
Glory
شکوه
Benefactor
نیکوکار
blacksmith
آهنگر
Forge
ساختن
preach
موعظه
prosper
سودبخش، موفق
sustain
پايدار
Lodge
كلبه
overlook
ناديده گرفتن
Hut
كلبه
Ax
تبر
bunch
دسته، گروه
chore
کار سخت و طاقت فرسا
Decent
محبوب، خوب
disgraceful
شرم آور، نامطبوع
grateful
سپاس گزار
loose
شل
pine
کاج
Sled
سورتمه
tease
مسخره كردن
curse
نفرين
disguise
لباس مبدل
fancy
تجملي
hood
كلاه كاپشن
nourish
غذا دادن
riddle
معما
Rot
پوسيدگي
thrill
هيجان
wicked
شرور
Beg
خواهش
bump
دست انداز
console
دلداري دادن
district
ناحيه
grasp
نگهداشتن
tap
ضربه زدن
bark
پارس سگ
bay
خلیج
complaint
شکایت
deaf
کر
Expedition
سفر
mayor
شهردار
mutual
متقابل
refuge
پناهگاه
arithmetic
علم حساب
ashamed
شرمنده
burst
ترکیدن
drip
چکه کردن
elegant
زیبا، برازنده
ivory
عاج
Mill
آسیاب
sew
دوختن
Shed
انباری
thread
نخ
trim
کوتاه کردن
upward
به طرف بالا
ally
متحد
boast
به رخ کشیدن
bounce
جهش
crawl
چهار دست و پا رفتن
defeat
شکست
dial
صفحه عقربه دار ساعت
Mercy
شفقت
quarrel
نزاع
sting - stong
نيش
strain
كوشش
essay
مقاله
blanket
پتو
creep
خزيدن
imitate
تقليد
nap
چرت زدن