4000 Flashcards
Confess
اعتراف کردن
Prospect
انتظار
Aborigine
بومی
ساکن اولیه
scatter
پخش کردن
پراکنده شدن
Enforce
اجرا کردن
Startle
وحشت زده کردن-مبهوت کردن
Voyage
سفر دریایی یا هوایی
Prospect
انتظار
apprentice
شاگرد
bond
اوراق قرضه
رفیق شدن
diligent
کوشا
سخت کوش
scold
سرزنش شدن
affair
کار
امر
assembly
مجلس
اجتماع
exploit
بکار انداختن
استثمار کردن
scheme
طرح
برنامه
Initiate
آغاز کردن
Imitate
تقلید کردن
irritate
تحریک کردن
عصبانی کردن
derive
استخراج کردن
dynasty
خاندان
دودمان
Illusion
توهم
invade
حمله کردن
هجوم بردن
resign
استعفا دادن
invade
حمله کردن
هجوم بردن
aptitude
استعداد
literary
ادبیات
confine
محدود کردن
بستری کردن
dismiss
رد کردن
retrieve
بازیابی کردن
پس گرفتن
superstition
خرافات
ambassador
سفیر
conquer
تسخیر کردن
precious
گرانبها
prejudice
تعصب
spectacle
تماشایی
diligent
کوشا
سخت کوش
scold
سرزنش کردن
retrieve
بازیابی کردن
پس گرفتن
invasion
هجوم
حمله
retreat
عقب نشینی
warrior
جنگجو
withdraw
عقب نشینی کردن
yield
واگذار کردن
descend
فرود آمدن
hesitate
تردید کردن
merchant
تاجر
poke
فشار دادن با نوک انگشت
stubborn
سرسخت
criticism
انتقاد
devastate
ویران کردن
grief
غم و اندوه
swear
قسم خوردن
utilize
استفاده کردن
stain
لکه
dispute
اختلاف نظر
tender
ترد و لطیف
cub
توله سگ
dawn
سپیده دم
hail
تگرگ
seize
تصاحب کردن
گرفتن
squeeze
چلاندن
فشار دادن
supreme
عالی
اعلا
affirm
تایید کردن
astonished
حیرت زده
dim
کم نور
fable
حکایت اخلاقی
افسانه
instinct
غریزه