30-2 Flashcards
Deplete
خالی/تهی (Replete راه پلت پرشده از اشغال .متضاد deplete)
Finite
محدود(تو این دنیای فانی همه چیز محدوده)
Perceive
فهمیدن/درک کردن/پی بردن (پپسی پی برد که باید نوشابه رژیمی هم بزنه)
Security
امنیت
Toxic
سمی/کشنده /زهراگین(تو تاکسی یه چی سمی میکنن)
Tranquility
ارامش(سفر با ترن به من ارامش میده)
Trap
به دام انداختن (تیپ رپ برا به دام انداختنه)
Undeniably
بی شک/مسلما/به طرز غیرقابل انکاری( آن دین هابیل غیرقابل انکار بود)
Underestimated
دست کم گرفتن/ناچیز پنداشتن(تیمت زیر ماس/ تیم های همدیگه رو دست کم میگیرن)
Acknowledge
تصدیق کردن
Acquire
بدست اوردن/کسب کردن(ای کیو رو باید خودت بدست بیاری)
Assimilate
یکسان کردن/شبیه ساختن(آث میلان لباساشون یکسان و شبیه به هم ساختن)
Assortment
مجموعه/ترکیب(مجموعه از سورتمه ها)
Caliber
کیفیت(کالیبر تفنگ از کیفیت و استانداردهای لازم برخورداره)
Condensed
متراکم/فشرده/خلاصه شده( همون دانسیته هست به معنی چگالی یعنی متراکم)