30-2 Flashcards
Inactive
غیرفعال
Intricate
پیچیده( این سه تا گربه از پیچیدگی های خلقت خداوند هستند)
Magnitude
بزرگی/وسعت( بستنی های مگنومی با اندازه های بزرگ)
Oblige
مجبورکردن/وادارکردن( آب لیگ رو مجبور کردن بخوری)
Overlook
نادیده گرفتن(وقتی از بالا به همه چیز بخوای نگاه کنی قطعا خیلی چیزارو نادیده میگیری)
Poll
نظرسنجی/سنجش( از مردم نظرسنجی کردن که آیا برا ساخت پل پول بگیرن یا نه)
Position
موقعیت/جایگاه
Practical
عملی/کاربردی( همون practice هست این صفته)
Predominant
اصلی/عمده( پری دامنت اصله اصله)
Promp
سریع /چالاک(پرهام جان سریع باش)
Analogous
مشابه/شبیه(انالوگ)
Approximately
تقریبا( پراکسی تقریبا همه سایت ها رو باز می کنه)
Compel
مجبور کردن/وادار کردن(حتی ادمای کم پول رو مجبور می کنن از یارانه انصراف بدن)
Formidable
ترسناک/سهمگین(یه فرمی بهت دادن که دبه کردی ترسناک بوده)
Intrusive
مزاحم(این تو رو سرویس کرد از بس مزاحمت شد)