مدنی 3 - شرایط صحت معاملات Flashcards

1
Q

سه مرحله در بحث صحت عقود

A

صحت یا نفوذ
عدم نفوذ
بطلان یا فساد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

عقد صحیح چه آثاری دارد

A

یعنی عقد تمام شرایط صحت یک عقد را که در ادامه برشمرده می شود، داراست و در نتیجه تمام آثار خود را بر جای می گذارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

عدم نفوذ را به عنوان یک حالت عقد توضیح دهید

A

یعنی عقد برخی از شرایط را ندارد؛ اما اهمیت این شرط بدان حد نیست که به کلی عقد را باطل کند؛ بلکه عقد فعلا بلا اثر و غیرنافذ است و یک گام تا صحت فاصله دارد، به این نحو که اگر نقص عقد برطرف شود به وادی صحت گام می نهد و اگر آن نقص باقی بماند به وادی بطلان کشیده می شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

چه کسی وضعیت عقد غیر نافذ را تعیین میکند

دو حالت قابل تصور

A

شخصی که ممکن است یکی از طرفین یا در مواردی شخص ثالثی باشد

در صورت تنفيذ، عقد صحیح و نافذ می شود و در صورت رد، عقد باطل میشود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

فساد یا بطلان را به عنوان یک وضعیت عقد توضیح دهید

A

به این معنی است که عقد برخی از شرایط صحت را ندارد و اهمیت این شرایط به حدی است که عقد را به کلی باطل (فاسد) و كان لم يكن کرده اند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

عقد تحقق یافته یعنی چه

A

منظور عقدی است که منعقد شده است، چه آن عقد صحیح باشد و چه غیرنافذ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

منظور از عقد متزلزل

A

عقودی هستند که به صورت صحیح منعقد شده است و تمامی آثار را بر جای می گذارند اما در معرض زوال و فسخ هستند؛ مانند عقود خیاری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

منظور از عقد مراعی

A

عقدی است که منعقد شده اما باید مقدماتی حاصل شود تا آثار آن عقد، جاری شود
اگر آن مقدمات حاصل شود، آن عقد از روز اول، صحيح
اگر آن مقدمات حاصل نشود، أن عقد از روز اول، باطل

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

چند نمونه عقد مراعی

A

الف : عقد معلقباید صبر کنیم تا در آینده معلق عليه رخ دهد که در این حالت عقد صحیح و اگر رخ ندهد عقد باطل می باشد
ب : هبه، حبس، وقف یا وصیتی که به نفع حمل منعقد شده است، که باید منتظر زنده متولد شدن جنین باشیم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

انواع مفهوم بطلان در عقود

A

بطلان مطلق

بطلان نسبی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

منظور از بطلان مطلق

A

یعنی یک عقد به طور کامل باطل است و هیچگونه اثر حقوقی، چه در رابطه فیمابین طرفین و چه در برابر اشخاص ثالث، برجای نمی گذارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

نمونه بطلان مطلق

A

عقدی که توسط مجنون ياصغير غیرممیز انشا میشود

عقود صوری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

منطور از بطلان نسبی در دو حالت

A

عقدی نسبت به طرفین صحیح باشد، اما در برابر اشخاص ثالث باطل و غیر معتبر یا به عبارت بهتر، غیرقابل استناد باشد
برابر اشخاص ثالث صحیح و معتبر باشد، اما نسبت به طرفین یا یک طرف باطل باشد و آن طرف نتواند به آن عقد علیه اشخاص ثالث استناد کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

کاربرد بطلان نسبی بیشتر کجاست

A

حقوق تجارت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

نمونه از بطلان نسبی

A

انتقال سهام بانام که در دفتر ثبت سهام شرکت ثبت نشود نسبت به سایرین غیرقابل استناد است و نسبت به طرفین صحیح است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

نام هایی برای عقد باطل نسبی

A

غیرقابل استناد

قابل ابطال

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

وقتی می گوییم بطلان کدام معنای آن مورد نظر است

A

بطلان مطلق

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

شرایط صحت عقود دو دسته

A

شرایط عمومی صحت عقود

شرایط اختصاصی صحت عقود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

شرایط عمومی صحت عقود

A

شرایط عمومی صحت عقود که در ماده ۱۹۰ ق.م بیان شده و وجود آنها در همه معاملات لازم است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

منظور از شرایط اختصاصی صحت عقود

A

شرایطی که وجود آنها برای صحت برخی از قراردادها لازم است و برای صحت برخی دیگر لازم نیست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

چند نمونه شرط اختصاصی صحت عقود

A

قابل زرع بودن زمین، شرط صحت عقد مزارعه
قابلیت انتفاع از مال و تعیین مدت، شرط صحت عقد اجاره اموال
نقد بودن یا پول بودن موضوع قرارداد، شرط صحت عقد
عدم وجود موانع نکاح، شرط صحت عقد نکاح

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

شرایط اساسی صحت معاملات از ماده 190

A

قصد و رضای طرفین
موضوع معامله
جهت معامله
اهلیت طرفین

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

تعریف قصد

A

محرک اجرای عمل حقوقی
تصمیمی است که شخص برای انشا الفاظ عقد می گیرد
سازنده عمل حقوقی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

تعریف رضا

A

تمایل قلبی و نیت درونی و طیب خاطر شخص برای انعقاد معامله

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
Q

تعریف اراده

به عبارت دیگر …. محرک عملی و …. نیت درونی است

A

به مجموعه ی قصد طرفین و رضای آنها، اراده می گوییم

به عبارت دیگر قصد محرک عملی و رضا نیت درونی است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
26
Q

چرا بنابر ماده ۱۹۰ ق.م برای صحت عقد «قصد و رضای طرفین لازم است، اما طبق ماده ۱۹۱ ق.م برای تحقق عقد «قصد» طرفین کافی است

A

زیرا مادۀ ۱۹۱ ق.م فقط از تحقق عقد سخن می گوید، نه از صحت عقد
تحقق عقد نیز اعم است از صحت عقد یا عدم نفوذ عقد. تحقق عقد به معنای عدم بطلان عقد است که چنین عقدی می تواند صحیح باشد یا غیرنافذ
بنابراین برای تحقق عقد و برای این که عقد باطل نباشد، قصد لازم است و اگر بخواهیم این عقد، صحیح نیز باشد علاوه بر قصد باید رضا نیز موجود باشد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
27
Q

اگر قصد باشد ولی رضا نباشد

A

در صورت وجود قصد طرفین بدون رضای طرفین یا یکی از ایشان: عقد تشکیل شده است؛ اما غیرنافذ است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
28
Q

اگر قصد نباشد

A

فقدان قصد موجب بطلان معامله می شود (م ۱۹۵ ق.م)، مانند معامله در
حال مستی، بیهوشی، خواب و معاملات اشخاص مجنون و صغیر غیرممیز

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
29
Q

اگر قصد و رضا باشند

A

در صورت وجود قصد طرفین همراه با رضای آنها: عقد تشکیل شده و صحیح است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
30
Q

مثال از فقدان قصد

A

معامله در حال مستی، بیهوشی، خواب
معاملات اشخاص مجنون و صغیر غیرممیز
معاملات ناشی از اکراه مادی و معامله شخص هازل

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
31
Q

مثال از فقدان رضا

A

معامله ناشی از اکراه معنوی

معامله فضولی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
32
Q

چه قصدی موجب تشکیل عقد است؟

A

قصدی که به هر نحو بیان شود یا به قول ماده ۱۹۱ ق.م، قصدی که مقرون با ابزاری باشد که ما را به آن قصد دلالت کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
33
Q

قصدی که ابراز نشود و حالت بیرونی و خارجی به خودش نگیرد

A

قصدی که ابراز نشود و حالت بیرونی و خارجی به خودش نگیرد نمیتواند کارگزار باشد و از لحاظ حقوقی منشأ اثر نیست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
34
Q

روش ابراز قصد

قاعده

A

روش ابراز قصد تابع تشریفات خاص نیست و محدودیت ندارد. هر چیزی که دلالت بر قصد کند برای انعقاد عقد کافی است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
35
Q

مواردی که روش خاص برای ابراز اراده اعتبار دارد

نمونه هایی که قصد بررسی داریم

A

ممکن است در قانون روش خاصی برای انشاء عقود مقرر شده باشد
نکاح
وقف

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
36
Q

نحوه ابراز اراده در نکاح و وقف

A

در نکاح و وقف اراده باید لزوما با الفاظ یا در صورت عدم قدرت بر تکلم با اشاره بیان شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
37
Q

امکان ابراز اراده به کتابت
اشاره
معاطات در نکاح و وقف

A

انشاء اراده در نکاح و وقف به صرف کتابت یا به صرف قبض و اقباض کافی نیست. انشاء اراده با اشاره نیز کافی نیست مگر آن که شخص قادر به تکلم نباشد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
38
Q

روش های ابراز قصد

دو دسته کلی

A

صریح

ضمنی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
39
Q

سه روش صریح ابراز اراده

A

الفاظ
کتابت
اشاره

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
40
Q

نمونه ابراز اراده با کتابت

A

در معاملات مکاتبه ای، دورنگاری و ایمیلی قصد به وسیله کتابت ابراز می شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
41
Q

امکان استفاده از اشاره برای ابراز اراده
بررسی پیش شرط
بررسی مادخ 192

A

على الأصول در معاملات اشخاص ناشنوا قصد به وسیله اشاره ابراز می شود
ماده ۱۹۲ ق.م نیز ناظر به همین حالت اغلب است. اما هیچ مانعی وجود ندارد که اشخاص قادر به تکلم نیز قصد خود را به موجب اشاره صریح ابراز نمایند؛ جز در عقد نکاح که اشاره فقط مختص
اشخاصی است که توان تکلم نداشته باشن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
42
Q

منظور از ابراز غیر صریح

A

یعنی ابراز قصد ممکن است به وسیله اعمال باشد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
43
Q

نمونه از ابراز غیر صریح

A

مانند آن که روزنامه فروشی روزنامه هایش را برای فروش گذاشته، که این ابراز قصد وی مبنی بر فروش است و برداشتن روزنامه و گذاشتن پول روی پیشخوان او ابراز قصد مبنی بر خرید روزنامه است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
44
Q

اصل در سکوت

دلالت بر قصد دارد یا نه

A

سکوت هیچ اثر حقوقی ندارد. سکوت حتی در نکاح هم دلالت بر قصد نمی کند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
45
Q

سکوت مبرز اراده کجا داریم

A

ماده ۱۹۳ ق.ت منظور معاطات یت همان اوضاع احوال است

سکوت در برابر ترکه به منزله قبول ترکه است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
46
Q

تعارض اراده ظاهری یا باطنی

حرف آخر رو اول بزن

A

اراده باطنی ارجحیت دارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
47
Q

دو قسم اراده از حیث ابراز

A

اراده ظاهری

اراده باطنی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
48
Q

اراده ظاهری چیست

اراده باطنی کدام است

A

قصد انشاء وقتی ابراز شود، اراده ی ظاهری.

اراده ای که هنوز ظهور خارجی پیدا نکرده، اراده ی باطنی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
49
Q

قاعده در خصوص تعارض یا مطابقت اراده ظاهری و باطنی

A

به عنوان یک قاعده کلی در وهله اول چنین فرض می شود که اراده باطنی اشخاص منطبق بر اراده ظاهری ایشان است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
50
Q

اگر تعارض اثبات شود اراده ظاهری مقدم است یا باطنی

مثال بزنید

A

اگر تعارض بین این دو برای ما اثبات شود، اراده باطنی بر اراده ظاهری مقدم است
اگر شخصی بخواهد مالی را به شخصی هبه کند و از سوی دیگر برای فرار از مالیات، هبه خود را على الظاهر در قالب یک عقد بیع منعقد کند، در این حالت رابطه طرفین تابع عقد هبه است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
51
Q

اقسام عقود از حیث روش های ابراز قصد

A

عقد صریح

عقد معاطاتی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
52
Q

منظور از عقد صریح چیست

A

اگر ابراز قصد صراحتا صورت گیرد، این عقد صریح نام دارد. یعنی در عقود صریح، قصد به طور صریح و روشن ابراز شده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
53
Q

منظور از عقد معاطاتی

A

اگر ابراز قصد با اعمال و به صورت غیرصریح صورت گیرد

اگر ابراز قصد با اعمال و به صورت غیرصریح صورت گیرد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
54
Q

در عقود معاطاتی اصطلاحا ابراز قصد

……

A

در عقود معاطاتی اصطلاحا ابراز قصد با قبض و اقباض به عمل می آید

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
55
Q

مقایسه عقود صریح و معاطاتی از جهت
الف : صحت
ب : آثار و احکام

A

عقود چه صریح باشند و چه معاطاتی در هر دو صورت در حقوق ما صحیحند
احکام عقود صریح هیچ تفاوتی با احکام عقود معاطاتی ندارد و کليه اوصاف، احکام و آثار آنها یکسان است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
56
Q

امکان انعقاد عقود به معاطات

A

کلیۂ عقود ممکن است به صورت معاطاتی منعقد شود جز عقودی خاص

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
57
Q

عقودی که به معاطات منعقد نمیشوند

A

وقف که بنابر نص قانون مدنی حتما باید با الفاظ انشا شود
نکاح که بنابر نص قانون مدنی حتما باید با الفاظ انشا شود و فقط در صورتی که شخص نتواند از الفاظ استفاده کند، اشاره نیز کافی است
در عقود تشریفاتی نیز به دلیل لزوم انشای ایجاب و قبول در چهارچوب تشریفات خاص، معاطات معنی ندارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
58
Q

عیوب اراده

A

اکراه

اشتباه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
59
Q

در اکراه …… اراده مخدوش شده است

در اشتباه …… اراده مخدوش شده است

A

در اکراه آزادی اراده مخدوش شده است

در اشتباه آگاهی اراده مخدوش شده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
60
Q

نقش تطابق اراده ها در سرنوشت معاملات

ضرورت تطابق

A

برای تشکیل عقد، اراده طرفین عقد باید بر هم منطبق باشد؛ یعنی هریک از طرفین عقد باید همان چیزی را در اراده داشته باشد، که طرف مقابل در اراده دارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
61
Q

دو اثر نبود توافق اراده

A

عدم تطابق اراده ها در مواردی موجب حق فسخ خواهد شد که در مبحث خیارات آنها را خواهیم دید. در مواردی نیز عدم تطابق اراده ها موجب بطلان عقد است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
62
Q

دو مورد که عدم تطابق اراده ها به بطلان می انجامد

A

اشتباه در نوع عقد

اشتباه در خود موضوع معامله

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
63
Q

منظور از اشتباه در نوع عقد

A

هریک از طرفین، یک عقد از عقود را مد نظر خود داشته باشند که مورد نظر طرف مقابل نیست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
64
Q

مثال برای اشتباه در نوع عقد

A

مانند آن که یکی از طرفین قصد هبه مال را دارد، و طرف مقابل با عنوان وقف عقد را قبول میکند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
65
Q

در حالت اشتباه در نوع عقد تکلیف معامله چیست

A

به دلیل فقدان تطابق ارادهها عقدی بین طرفین حاصل نمیشود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
66
Q

اشتباه در خود موضوع معامله

توضیح

A

هریک از طرفین یک مال را به عنوان موضوع معامله، مد نظر داشته باشد، در حالی که طرف مقابل مال دیگری را به عنوان موضوع معامله در نظر دارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
67
Q

اشتباه در خود موضوع معامله

مثال

A

مانند آن که کسی چند قطعه زمین دارد و می خواهد زمین قطعه شماره ۱ را بفروشد، اما طرف مقابل با این قصد که قطعه شماره ۲ را می خرد، معامله را قبول می کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
68
Q

اشتباه در خود موضوع معامله

ضمانت اجرا و دلیل

A

در این حالت نیز به دلیل فقدان تطابق اراده ها عقدی بین طرفین حاصل نمی شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
69
Q

هشت مورد که اشتباه میتواند باعث بطلان موضوع معامله

A
اشتباه در نوع عقد
اشتباه در خود موضوع معامله
اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله
اشتباه در شخص طرف عقد در عقود شخصیت محور
اشتباه در علت تعهد
اشتباه حکمی اگر منتهی به اشتباه موضوعی شود
اشتباه در میزان
اشتباه در اوصاف طرف قرارداد وقتی که این اوصاف علت عمده عقد است
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
70
Q

چرا اشتباه در نوع عقد و خود موضوع معامله را جدا کردیم

A

در این دو مورد اشتباه موجب بطلان عقد نشده است، بلکه عدم تطابق اراده ها موجب بطلان شده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
71
Q

دکتر صفایی چه نامی برای خود موضوع معامله برگزیده

A

هویت موضوع عقد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
72
Q

اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله

توضیح

A

طرفین، یک مال واحد را به عنوان موضوع معامله مد نظر دارند، اما یکی از طرفین وصفی اساسی و بسیار مهم در آن مال مدنظر خود دارد که به خاطر آن وصف، اقدام به معامله کرده، در حالی که موضوع معامله فاقد آن وصف بوده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
73
Q

اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله

مثال

A

خانمی انگشتری را می خرد با این قصد که جنس آن طلاست، اما در واقع آن انگشتر بدلی بوده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
74
Q

اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله

نظر دکتر کاتوزیان

A

بین دو مفهوم «اشتباه در خود موضوع معامله» و «اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله» تفکیکی قایل نشده اند و هر دو را در یک معنا استفاده کرده اند؛ در حالیکه عقلا و منطقة این دو مفهوم کاملا با هم تفاوت دارند. در اشتباه در خود موضوع معامله به کلی اراده طرفین به دو شیئ متفاوت تعلق گرفته است؛ هر چند ممکن است آن دو شیئ از لحاظ اوصاف یکسان باشند، اما در اشتباه در وصف اساسی، اراده طرفین به یک شیئ تعلق گرفته است؛ ولی یکی از طرفین در وصف اساسی آن مال دچار اشتباه شده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
75
Q

اشتباه در شخص طرف
اولا چه اشتباهی
ثانیا در چه عقودی

A

اشتباه در هویت جسمی و مادی

عقود شخصیت محور

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
76
Q

منظور از عقود شخصیت محور چیست

A

عقودی که شخص طرف مقابل، علت عمده و اساسی عقد است
مانند عقود مجانی نظیر هبه، صدقه، صلح مجانی، عقود مبتنی بر مسامحه نظیر صلح محاباتی و ضمان و شرکت های اشخاص مانند شرکت تضامنی و نسبی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
77
Q

اشتباه در شخص طرف

مثال

A

خانواده ای دارای دو دختر دوقلو باشد. پسری که رفتار و برخورد اجتماعی یکی از ایشان را مشاهده می کند با حضور در منزل پدری آن دختر به خواستگاری او می رود اما خانواده آن دختر، خواهر دیگر آن دختر را در مجلس خواستگاری حاضر کرده و نهایتا در حالی که پسر در اشتباه به سر می برد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
78
Q

اشتباه در شخص طرف در غیر عقود شخصیت محور

A

البته باید توجه داشت که اشتباه در شخص طرف معامله در عقودی که شخص طرف علت عمده عقد نیست، تأثیری در صحت معامله ندارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
79
Q

اشتباه در علت تعهد

توضیح علت تعهد به علاوه مثال از بیع و اجاره

A

منظور از علت تعهد، همان اثر اصلی عقد است. برای مثال، در بیع، علت تعهد برای مشتری، به دست آوردن مالکیت مبیع و برای بایع، به دست آوردن مالکیت ثمن است. در اجاره، علت تعهد برای موجر، به دست آوردن مالکیت اجاره بها و علت تعهد برای مستاجر، به دست آوردن مالكيت منافع است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
80
Q

اشتباه در علت تعهد

دو مثال

A

اشتباه در علت تعهد به معنی آن است که شخص در اثر اصلی عقد دچار اشتباه شود. برای مثال، اگر موجر بپندارد که علت تعهد در قرارداد اجاره صرفا ایجاد اباحه انتفاع برای مستأجر است، نه مالکیت منافع، او در علت تعهد و اثر اصلی عقد دچار اشتباه شده است و از این حیث قرارداد باطل است؛ یا شخصی که خانه ای را که به ارث رسیده، در برابر آتش سوزی بیمه کند، اما بعدأ معلوم شود که آن خانه بیمه بوده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
81
Q

اشتباه حکمی

در چه صورت به بطلان می انجامد

A

اشتباه حکمی اگر منتهی به اشتباه موضوعی شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
82
Q

اشتباه حکمی اگر به اشتباه موضوعی بی انجامد یعنی چه

A

بدین معنی است که شخص احکام قانونی عقد را نداند و این جهل، منتهی به اشتباه موضوعی شود.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
83
Q

اشتباه حکمی اگر به اشتباه موضوعی بی انجامد

مثال بزنید

A

فرض کنید که حق حبس مطلق زمینی را به شخصی داده باشیم و با این تلقی اشتباه که حبس مطلق، دایمی است و دیگر زمین از دسترس ما خارج شده، آن زمین را به قیمت کمی بفروشیم. این اشتباه و جهل به قانون، موجب اشتباه در موضوع عقد شده است و بنابراین، معامله باطل است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
84
Q

اشتباه در میزان

با یک مثال و اثر این اشتباه

A

اگر وارث با این تلقی که موصی به از ثلث ترکه کمتر است، موصی به را به نام موصی له سند بزند و بعد معلوم شود که او اشتباه کرده و ارزش موصی به از ثلث ترکه بیشتر بوده است، نمی توان انتقال سند توسط وارث مزبور را نوعی تنفيذ وصیت زاید بر ثلث تلقی کرد؛ زیرا او در اشتباه بوده است و در نتیجه، این اشتباه موجب بطلان ایقاع (تنفيذ) اوست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
85
Q

اشتباه در اوصاف طرف

در چه صورت به بطلان می انجامد

A

وقتی که این اوصاف علت عمده عقد است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
86
Q

اشتباه در اوصاف طرف در حالی که این اوضاف علت عمده عقد است

مثال بزنیم

A

شخص ثروتمندی را فقير تلقی می کنیم، قصد دادن مالی به عنوان صدقه به او را داریم. حال اگر معلوم شود که او دارای تمکن مالی بوده است، این صدقه باطل است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
87
Q

آیا در مثال صدقه به متمکن

اشتباه در هویت مادی رخ داده

A

در این مثال در هویت جسمی شخص دچار اشتباه نشده ایم بلکه به همان شخصی که قصد کمک داشتیم، کمک کرده ایم؛ اما در وصفی دچار اشتباه شده ایم که اگر این اشتباه رخ نداده بود، به او کمک نمی کردیم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
88
Q

منظور از وصف اساسی چیست

A

وصفی است که قابلیت آن را دارد که جایگزین موضوع معامله شود؛ یعنی، مهم ترین وصفی است که در قصد طرفین موجود است و اگر این قصد مد نظر طرفین یا یکی از آنها نبود اصلا معامله ای انشا نمی شد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
89
Q

معیار شناخت وصف اساسی موضوع معامله، معیاری شخصی است یا نوعی

A

معیار شناخت وصف اساسی موضوع معامله، معیاری شخصی است، یعنی در هر معامله خاص باید به قصد مشترک طرفین توجه کنیم و بررسی کنیم که در چنین معامله ای کدام یک از اوصاف موضوع معامله می تواند به عنوان وصف اساسی موضوع معامله باشد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
90
Q

معمولا وصف اساسی موضوع معامله … آن است

A

همان جنس موضوع معامله است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
91
Q

آیا همیشه وصف اساسی همان جنس موضوع معامله است

A

معمولا وصف اساسی موضوع معامله، همان جنس موضوع معامله است جز در موارد خاص. برای مثال، در خرید جواهر، فلزات زینتی، پارچه، ظروف غذاخوری، فرش و. جنس وصف اساسی است، اما در خرید یک شیء عتيقه، جنس آن شیء عتیقه وصف اساسی نیست؛ بلکه آن چه که وصف اساسی است، قدمت مال خریداری شده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
92
Q

اشتباه در وصف اساسی در چه صورت موجب بطلان معامله می شود

A

اگر وصف اساسی به نحوی در قصد مشترک صریح یا ضمنی طرفین وارد شده و صرفا یک امر درونی که نه صراحت و نه ضمن ابراز نشده، نباشد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
93
Q

مثال بزنید از موردی که اشتباه در وصف اساسی مدنظر طرف به بطلان نمی انجامد

A

اگر شخصی از یک دست فروش کنار خیابان فلزی زینتی بخرد با این نیت که طلا باشد، اما مشخص شود که بدل بوده، چنین معامله ای باطل نیست؛ زیرا طلا بودن فلز خریداری شده نه صراحتا در قصد طرفین بیان شده و نه با توجه به خرید از یک دست فروش دوره گرد، به طور ضمنی بیان شده است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
94
Q

اشتباه در اوصاف مهم موضوع معامله چه تأثیری در صحت عقد دارد

A

اشتباه در اوصاف غیر اساسی موجب بطلان نیست. اگر این اوصاف در قرارداد درج شده باشند و خلاف آن در آید، معامله کننده می تواند بر مبنای خیار رؤیت و تخلف از وصف یا خیار تخلف از شرط صفت، قرارداد را فسخ کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
95
Q

اشتباه در شخص طرف مقابل در عقودی که شخص طرف مقابل علت عمده عقد نیست، عقد را دچار چه سرنوشتی می سازد

A

چنین عقدی صحیح است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
96
Q

در چه مواردی شخص طرف علت عمده عقد است

A
نکاح
شرکتهای اشخاص مثل تضامنی و نسبی
عقود مجانی و بلاعوض وقف، هبه، عاریه
عقود اذنی مانند ودیعه، وکالت
عقود مبتنی بر ارفاق و مسامحه صلح محاباتی و ضمان
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
97
Q

آیا در ضمان شخصیت طرف علت عمده عقد است

A

ضمان نقل ذمه——-» شخصیت مضمون عنه

در ضمان ضم ذمه ———–» شخصیت مضمون له

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
98
Q

اشتباه در چه مواردی موجد حق فسخ است

A

اشتباه در اوصاف زمانی که شرط شده باشد
اشتباه در ارزش مورد معامله
اشتباه در مقدار مورد معامله

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
99
Q

اشتباه در اوصاف در چه صورت و تحت چه عناوینی حق فسخ می دهد

A

زمانی که شرط شده باشد، به مشروط له خیار رؤیت و تخلف از وصف یا خیار تخلف از شرط صفت میدهد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
100
Q

در چه صورت اشتباه در وصف ضمانت اجرای حادتری از سه خیار مذکور دارد

A

خیار برای زمانی است که اوصاف، اوصاف اساسی نباشند؛ زیرا اگر آن اوصاف، اوصاف اساسی باشند، موجب بطلان عقد است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
101
Q

اشتباه در ارزش چه اثری دارد

A

اشتباه در ارزش مورد معامله، در صورت جمع سایر شرایطی که در مبحث خیار غبن بیان خواهد شد، ممکن است موجب خیار غبن جهت فسخ معامله شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
102
Q

اشتباه در مقدار به چه نحو موثر است

A

اشتباه در مقدار مورد معامله در مواردی که در مبحث شرط صفت خواهیم دید موجب قابلیت فسخ عقد خواهد شد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
103
Q

سه اشتباه بی تاثیر

A

اشتباه در جهت معامله
اشتباه در طرف معامله وقتی شخصیت او علت عمده عقد نیست
اشتباه در اوصافی که شرط نشده اند و اساسی نیستند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
104
Q

منظور از جهت معامله با چند مثال از اجاره خانه و بیع زمین

A

منظور از جهت معامله، انگیزه و داعی نهایی شخص از انعقاد عقد است؛ برای مثال، شخصی خانه ای را خریداری می کند که در آن خانه، دفتر وکالت تأسیس نماید. شخصی خانه ای را اجاره می کند که در آنجا سکونت نماید. شخصی زمینی را خریداری می کند که در آنجا مسجد و کتابخانه ای احداث کند. تأسیس دفتر وکالت، سکونت و احداث مسجد و کتابخانه، جهت معاملات فوق هستند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
105
Q

اثر اشتباه در جهت عقد

A

حال اگر شخصی در جهت طرف مقابل از انعقاد عقد در اشتباه باشد، این اشتباه تأثیری در عقد ندارد
تاکیید میکنم جهت طرف مقابل

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
106
Q

اشتباه در طرف مقابل در چه حالتی بی تاثیر است

A

اشتباه در طرف معامله وقتی شخصیت او علت عمده عقد نیست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
107
Q

به طور کلی اشتباه در اوصاف در 4 بند بررسی می شود بیان دارید

A

اشتباه در اوصاف اساسی
اشتباه در اوصاف غیر اساسی شرط شده
اشتباه در اوصاف غیر اساسی شرط نشده
شرط تبری از اوصاف

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
108
Q

منظور از شرط تبری از اوصاف چیست

A

بدین معنی که شخصی مالی را بفروشد و به خریدار بگوید که «همه اوصاف مال را خودت بررسی کن. من کم و زیاد بودن اوصاف را برعهده نمی۔ گیرم و ارتباطی با من ندارد.»

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
109
Q

در فرضی که شرط تبری از اوصاف شده باشد اشتباه در اوصاف چه اثری دارد

A

در این حالت، اشتباه در وصف اساسی به دلیل خللی که به اراده وارد می کند موجب بطلان است، اما اشتباه در سایر اوصاف هیچ تأثیری در عقد ندارد و عقد را قابل فسخ نمی کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
110
Q

اثر تدلیس در سرنوشت عقد را بررسی کنید

A

اگر یکی از طرفین عقد، در انعقاد عقد مرتکب تدلیسی شود که در انعقاد عقد مؤثر بوده باشد، طرف مقابل خیار تدلیس دارد و اگر این تدلیس به نحوی باشد که باعث اشتباه طرف دیگر در موضوع عقد شود، موجب تدلیس و قابلیت فسخ نیست؛ بلکه باعث بطلان عقد میشود

111
Q

انواع اکراه

A

اکراه مادی

اکراه معنوی

112
Q

اکراه مادی
توضیح
ضمانت اجرا

A

اکراهی که موجب فقدان قصد در معامله می شود. این اکراه باعث بطلان عقد میشود

113
Q

مثال برای اکراه مادی

A

مانند آن که اجبار انگشت شخصی را آغشته به جوهر کنند و سپس زیر سند معامله را با انگشت
او ممهور می کنند

114
Q

اکراه معنوی
توضیح
ضمانت اجرا

A

اکراهی که موجب فقدان رضا در معامله می شود. این اکراه باعث عدم نفوذ عقد می شود

115
Q

اکراه معنوی مثال

A

تهدید شخص مبنی بر آسیب رساندن به وی یا اعضای خانواده اش در صورت امتناع وی از انجام معامله ای خاص

116
Q

اکراه مطلق به کار ببریم کدام را مدنظر داریم

A

منظور همان اکراه معنوی است؛ زیرا فرد شایع اکراه، اکراه معنوی است و موارد اکراه مادی کمتر اتفاق می افتد

117
Q

اوصاف اکراه معنوی
اکراه باید برای آن که به عدم نفوذ عقد بینجامد،چه اوصافی باید داشته باشد؟
چهار مورد

A

باید فعل اکراه آمیزی از ناحیه طرف معامله یا شخص ثالث صورت گیرد
اکراه، منشأ خارجی دارد
عمل اکراه آمیز باید مؤثر در شخص باشعور باشد
اکراه باید نامشروع باشد

118
Q

عمل اکراه آمیز از ناحیه چه کسی باید صورت گیرد

A

باید فعل اکراه آمیزی از ناحیه طرف معامله یا شخص ثالث صورت گیرد

119
Q

با توجه به لزوم صورت گرفتن عمل اکراه آمیز چه چیزی نمیتواند موثر باشد

A

بنابراین صرف ترس از کسی بدون تهدید از طرف او اکراه محسوب نمی شود

120
Q

اعمال اکراه آمیز از طرف ثالث

لزوم تبانی با طرف معامله

A

تفاوتی ندارد که شخص ثالث با تبانی طرف معامله عمل اکراه آمیز را انجام دهد یا بدون تبانی او

121
Q

معمامله ناشی از اکراه مشروع

A

بنابراین، اگر معامله، ناشی از اکراه مشروع باشد، صحیح است

122
Q

تهدید نسبت به چه کسانی اکراه قلمداد می شود

A

تهدید لازم نیست که فقط نسبت به خود مكره صورت بگیرد. تهدید ممکن است نسبت به خود مکره یا نسبت به اشخاصی مانند والدین و همسر و اولاد و… صورت گیرد

123
Q

معیار کسانی که تهدید کردنشان اکراه طرف معامله محسوب می شود

A

تهدید ایشان عرفا در اراده مکره تأثیر گذارد

124
Q

تهدید ممکن است ناظر به چه مواردی باشد

A

تهدید ممکن است ناظر به جان، مال یا آبروی شخص طرف معامله، یا نسبت به جان یا آبروی نزدیکان او باشد

125
Q

آن چه مقنن از مواردی که تهدید باید ناظر به آنها باشد از قلم انداخته
آیا محسوب است

A

قانون گذار تهدید نسبت به مال بستگان و نزدیکان را از موجبات اکراه ندانسته است؛ ولی باید این امر را مبنی بر تسامح قانون گذار دانست

126
Q

ملاک ما برای اینکه عملی را اکراه آمیز بدانیم یا ندانیم چه ملاکی است
یعنی موثر بودن است یا نوعی است یا شخصی

A

ملاک ما برای اعمال اکراه آمیز، در نظر گرفتن انسانی متعارف در شرایط روحی، جنسیت، اخلاق و سایر ویژگی های خاص مكره است. بنابراین، ملاک ما هم نوعی است و هم شخصی

127
Q

دو معیار اکراه مشروع

A

وسایل اکراه امری قانونی، مانند رجوع به دادگاه باشد

هدف از اکراه نیز رسیدن به حق باشد نه منفعت نامشروع

128
Q

برای معامله ناشی از اکراه مشروع مثال بزنید

A

اگر طلبکاری دستور جلب بدهکار را دریافت کرده باشد و او را تهدید کند که در صورت عدم تأدیه بدهی اش، جلب و به زندان روانه خواهد کرد، و در نتیجه بدهکار مجبور شود برای کسب رضایت
طلبکار، خودروی خود را به طلبکار انتقال دهد، چنین نقل و انتقالی صحیح است

129
Q

در مثال تهدید به جلب برای گرفتن خودرو چرا اکراه مشروع تلقی می شود

A

هدف آن وصول طلب است و طلبکار قصد احقاق حق خود را دارد
ابزار آن استفاده از دستور جلبی است که مقام صالح قضایی
بنابر حکم قانون صادر کرده است

130
Q

معاملات اکرهی چه وضعیتی از حیث صحت و فساد دارند

A

معاملات اکراهی، غیرنافذ هستند و نافذشدن آنها، منوط به تنفيذ

مکره است

131
Q

در صورت اکراه و تنفیذ مکره معامله چه وضعی می یابد

A

در صورت تنفيذ مكره معامله صحیح است

در صورت رد مكره معامله باطل میشود

132
Q

احکام معاملات اکراهی به چه ترتیب است

A

احکام تنفيذ یا رد معاملات اکراهی، دقیقا مانند احکام تنفیذ یا رد معاملات فضولی است

133
Q

اگر صاحب مال شخصی را به انعقاد قرارداد فضولی نسبت به مال خودش اکراه کند، تکلیف چیست

A

چون خود صاحب مال دیگری را به انعقاد قرارداد فضولی اکراه کرده است در واقع با یک معامله فضولی واقعی مواجه نیستیم؛ زیرا این معامله متضمن رضایت صاحب مال میباشد بنابراین صحیح است و نیاز به تنفيذ صاحب مال ندارد

134
Q

شخصی وکیلی را برای انعقاد عقدی اکراه کند، تکلیف معامله چیست

A

معامله غیرنافذ است و با تنفيذ هریک از وکیل یا موکل صحیح می شود

135
Q

اگر موگل، وکیل خود را به انعقاد قراردادی در حدود موضوع وکالت اکراه کند، تکلیف چیست

A

چون خود صاحب حق (موكل)، وکیل را اکراه کرده است، این معامله متضمن رضایت شخص موکل می باشد بنابراین صحیح است و نیاز به تنفيذ مكره (وکیل) ندارد

136
Q

اگر مکره، قبل از تنفیذ یا رد فوت کند تکلیف معامله چیست

A

حق تنفيذ یا رد عقد اکراهی به وراث می رسد

137
Q

در چه مواردی با فوت مکره حق تنفيذ یا رد، به وراثت او نمیرسد

A

البته در برخی موارد تنفيذ یا رد عقد اکراهی قائم به شخص است و با فوت مکره، معامله فضولی باطل شده و حق تنفيذ یا رد، به وراثت او نمیرسد؛ مانند نکاح، وعدۂ نکاح و وصیت

138
Q

انتقال حق تنفیذ یا رد به وراث از چه باب است

A

انتقال حق تنفيذ یا رد به وراث از باب مالكيت است؛ نه قائم مقامی
بنابراین، این حق فقط به همان وراثی میرسد که مالک مال شده اند

139
Q

انتقال حق تنفيذ یا رد به وراث مکره از باب مالكيت است؛ نه قائم مقامی
این امر را با مثالی توضیح دهید

A

اگر ملک شخصی به نحو اکراهی فروخته شود و آن شخص فوت کند با توجه به آنکه زوجه از عين ملک ارث نمی برد، بلکه از معادل قیمت آن از سایر اموال متوفی ارث می برد، بنابراین حق تنفيذ یا رد معامله اکراهی به زوجه نمیرسد

140
Q

وقتی حق تنفيذ یا رد معامله اکراهی به وراث مالک میرسد

نحوه اعمال حق است جمعی است یا نسبی

A

وراث ملزم به تنفيذ جمعی یا رد جمعی نیستند، بلکه برخی از ایشان می توانند معامله را نسبت به سهم خود تنفیذ کنند و برخی دیگر معامله را نسبت به سهم خود رد کنند

141
Q

نحوه اعمال حق وراث در فرض فوت کره با چه موردی می توان مقایسه کرد

A

حق شفعه که در صورت انتقال به وراث قابل تبعیض نیست

142
Q

حکم کلی ایقاعات اکراهی

A

ايقاعات اکراهی هم مانند معاملات اکراهی، غیر نافذ است. البته در برخی موارد باطل است

143
Q

در چه مواردی ایقاعات اکراهی باطل است

A

ايقاعات فوری

طلاق

144
Q

چرا ایقاعات اکراهی فوری باطل اند

A

اکراه با فوریت آن ايقاع در تعارض است. اگر شخص انشاکننده ایقاع، واقعا قصد انشای آن ایقاع را داشت، در همان زمان انشای اکراهی ايقاع، باید آن ايقاع را با اراده خود انشا می کرد

145
Q

چند نمونه ایقاع اکراهی فوری مثال بزنید

A

فسخ نکاح

خیار عیب، خیار غبن، خیار تدلیس، خیار رؤیت و خیار تخلف از وصف اخذ به شفعه

146
Q

منظور از اضطرار چیست

A

انگیزه های درونی که فرد را در شرایطی قرار میدهد که به معامله ای تن دهد، اضطرار نام دارد

147
Q

با مثال اضطرار در معامله را توضیح دهید

A

فرزند شخصی مریض است و او برای معالجه فرزندش به پول احتیاج دارد بدون این که از سوی کسی اکراه شود خانه اش را زیر قیمت می فروشد تا فرزندش را معالجه کند

148
Q

حکم معامله اضطراری

A

صحیح است

149
Q

مضطر آیا بعدا ممکن است معامله را فسخ کند

بر چه مبنایی ممکن است تردید ایجاد شود

A

در معاملات اضطراري على الاصول شخص مضطر نمی تواند بعدا معامله را به دلیل متضرر شدن و بر مبنای خیار غبن فسخ کند

150
Q

چرا معاملات مضطر با معامله ی مغبون فرق دارد و مضطر حق اعمال خیار غبن ندارد

A

خیار غبن جایی است که شخص به قیمت واقعی معامله جاهل باشد یا ثابت شود که اگر او به قیمت واقعی عالم بود معامله را منعقد نمی کرد. در معاملات اضطراری، از آنجاکه حتى شخص مضطر اگر قیمت واقعی را بداند، باز هم اقدام به انعقاد معامله می نماید، خیار غبن راه ندارد

151
Q

تفاوت اصلی معامله اکراهی و اضطراری

A

معامله اکراهی معامله ای است که به دلیل فشارها و تهدیدهای بیرونی انشا شده؛ اما معامله اضطراری معامله ای است که درنتیجه محدودیتها و تنگناهای درونی و شخصی انشا شده است

152
Q

در چه صورت اضطرار به عدم نفوذ معامله می انجامد

A

در معاملات اضطراری اگر طرف مقابل از اضطرار شخص سوء استفاده کند و شروط نامتعارفی را به او تحمیل کند چنین معامله ای اکراهی محسوب میشود و غیرنافذ است

153
Q

در مورد سوء استفاده از اضطرار دلیل بطلان معامله چیست

A

معامله به دلیل اکراهی بودن غیرنافذ می شود نه به دلیل اضطراری بودن

154
Q

سوء استفاده از اضطرار در قراردادهای نجات دریایی

طرح وضعیت

A

اگر یک وسیله حمل دریایی، مانند کشتی، در حال غرق باشد و کشتی دیگری برای نجات آن کشتی، در این شرایط اضطراری، شروط ناعادلانه ای را به آن کشتی تحمیل کند، این اقدام، نوعی سوء استفاده از اضطرار است

155
Q

سه شرط که سوء استفاده در قراردادهای نجات دریایی منوط به آن است

A

این قرارداد در حین خطر و تحت تأثیر آن منعقد شده باشد
شرایط مندرج در قرارداد به تشخیص دادگاه غير عادلانه باشد
یکی از طرفین، یعنی آن شخص مضطر، تقاضای ابطال یا تغییر قرارداد را بنماید

156
Q

در مورد قرار اضطراری نجات دریایی

دو ضمانت اجرا آن چیست

A

دادگاه، قرارداد نجات : باطل می کند
یا
تغییر میدهد

157
Q

فرض اول ضمانت اجرای قرارداد نجات دریایی در اضطرار

بطلان

A

یکی اینکه شخص مضطر این قرارداد را که به دلیل سوء استفاده از اضطرار، جنبه اکراهی به خود گرفته است، رد کند و درنتیجه دادگاه هم آن قرارداد را باطل کند

158
Q

فرض دوم ضمانت اجرای قرارداد نجات دریایی در اضطرار

تعدیل

A

دیگر اینکه به جای آن که دادگاه آن قرارداد را ابطال کند، تعدیل کند؛ یعنی پاره ای از شرایط آن را تغییر دهد

159
Q

مقایسه بطلان قرارداد نجات دریایی در اضطرار با بطلان مرسوم حقوق مدنی

A

در حقوق مدنی، عقد باطل، كأن لم یکن و در حکم معدوم است؛ اما در این قانون، دادگاه می تواند به جای ابطال قرارداد، قرارداد را به قوت خود باقی نگاه دارد و شروط

160
Q

اگر شخص، فرد دیگری را تهدید کند که در صورت عدم پرداخت مبلغ صد میلیون تومان، فرزند تو را تحویل نمی دهیم و پدر فرزند برای نجات فرزندش خانه اش را به مبلغ کمتری معامله کند تا پول لازم را به دست آورد این معامله چه حکمی دارد

A

این معامله، اضطراری و صحیح است؛ زیرا اکراه و تهدید به صورت مستقیم ناظر به معامله خانه نبوده است؛ بلکه پدر طفل ربوده شده برای تهیه پول جهت نجات فرزند، مضطر شده و اقدام به فروش خانه کرده است

161
Q

مسئولیت مدنی آدم ربا در فرض فوق را بررسی کنید

A

البته شخص تهدید کننده بنابر قواعد مسئولیت مدنی، مکلف به جبران خسارت از آن پدر و پرداخت مابهالتفاوت قیمت خانه به پدر است؛ زیرا پدر به دلیل تهدید آن شخص رباینده فرزند، مجبور شد که خانه اش را زیر قیمت بفروشد

162
Q

اهلیت به عنوان شرط صحت معاملات

منظور کدام نوع اهلیت است

A

اهلیت استیفا

163
Q

بررسی اهلیت در صحت معاملات در مورد چه گروه هایی صورت می گیرد

A
صغیر غیر ممیز
صغیر ممیز
سفیه
مجنون دائمی
مجنون اطباقی
164
Q

حکم اعمال حقوقی صغیر غیر ممیز

A

کلیه اعمال حقوقی انشا شده توسط صغیر غیرممیز، اعم از عقود یا ایقاعات، اعمال حقوقی مالی یا غیر مالی، حتی قبول تملكات بلاعوض که تماما به نفع صغير است، به واسطه فقدان قصد باطل است

165
Q

دلیل بطلان کلیه اعمال صغیر

A

فقدان قصد

166
Q

در مورد صغیر غیر ممیز اراده چه کسی حاکم است

A

نسبت به امور فوق اصل بر آن است که اراده ولی یا قیم جایگزین اراده صغیر غیرممیز است جز در برخی امور که توسط ولی یا قیم نیز انجام پذیر نیست مانند طلاق دادن

167
Q

چهار بند که معاملات صغیر ممیز ذیل آن بررسی میشود

A

انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط صغیر ممیز
انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط صغیر ممیز
انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط صغیر ممیز
انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط صغیر ممیز

168
Q

انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط صغیر ممیز

حکم

A

صحیح است

169
Q

انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط صغیر ممیز

حکم

A

مانند هبه دادن یا وقف کردن، باطل است، ولو با اذن ولی یا قیم باشد
مگر آن که از این امور نفعی تربیتی و اخلاقی برای صغیر مدنظر باشد

170
Q

انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط صغیر ممیز

حکم

A

انشای اعمال حقوقی مالی معوض که آمیخته ای از نفع و ضرر است، مانند بیع و اجاره، غیرنافذ است و منوط به تنفيذ ولی یا قیم او است

171
Q

انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط صغیر ممیز

حکم

A

انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط او، در برخی موارد مانند طلاق، باطل و در برخی موارد مانند نکاح، غیرنافذ است و نیازمند تنفيذ ولی یا قیم است

172
Q

اشتباهی که عده ای در خصوص اعمال غیرمالی صغیر ممیز مرتکب شده اند
با دلیل رد کنید

A

البته برخی چنین نظر میدهند که اعمال غیرمالی صغیر ممیز، صحیح و نافذ است. ایشان به اشتباه، صغیر ممیز را با سفیه قیاس کرده و به دلیل آنکه حکم اعمال مالی صغیر ممیز و سفیه یکسان است، پنداشته اند که حکم اعمال غیرمالی ایشان نیز یکسان است در حالی که چنین نیست
زیرا به استناد ماده ۱۱۳۶ ق.م طلاق صغیر (چه مميز وچه غیرممیز ) باطل است و طلاق نیاز به بلوغ دارد و به استناد ماده ۱۰۴۱ ق.م نکاح صغیر ممیز نیز اگر باطل نباشد، غیر نافذ است و نیازمند تنفيذ ولی قهری است

173
Q

چهار بند که معاملات سفیه ذیل آن بررسی میشود

A

انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط سفیه
انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط سفیه
انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط سفیه
انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط سفیه

174
Q

انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط سفیه

جکم

A

صحیح است

175
Q

انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط سفیه

حکم

A

انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط او، مانند هبه دادن یا وقف کردن، باطل است، ولو با اذن ولی یا قیم باشد
مگر آن که از این امور نفعی تربیتی و اخلاقی برای سفیه مدنظر باشد

176
Q

انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط سفیه

حکم

A

انشای اعمال حقوقی مالی معوض که آمیخته ای از نفع و ضرر است، مانند بیع و اجاره، غیرنافذ است و منوط به تنفيذ ولی یا قیم اوست

177
Q

انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط سفیه

حکم

A

انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط او، مانند نکاح و طلاق، صحیح است
در صورت انعقاد نکاح برای شخص سفیه، توسط ولی یا قیم، عمل صورت گرفته فضولی و غیرنافذ است؛ زیرا امور غیرمالی در اهلیت خود اوست

178
Q

منظور از نکاحی که توسط سفیه صحیح است کدام است

A

منظور از نکاح، نکاح دایم است زیرا در این نکاح مهریه جنبه فرعی و تبعی دارد؛ اما در نکاح موقت، مهریه نقش محوری دارد

179
Q

حکم اعمال حقوقی انشاشده توسط مجنون دایمی

A

کلیه اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون، اعم از عقود یا ایقاعات، اعمال حقوقی مالی یا غیرمالی، حتى قبول تملكات بلاعوض که تمامأ به نفع مجنون است، به واسطه فقدان قصد باطل است

180
Q

اراده تصمیم گیرنده در مورد مجنون

A

بنابراین نسبت به امور فوق اصل بر آن است که اراده ولی یا قیم جایگزین اراده مجنون است

181
Q

حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری

نحوه بررسی

A

حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری در دوره جنون و افاقه بررسی می شوند

182
Q

حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری

در دوره جنون

A

کلیه اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون به واسطه فقدان قصد باطل است

183
Q

حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری

در دورة افاقه

A

ر دورة افاقه: كليه اعمال حقوقی انشاشده توسط او صحیح است

184
Q

اگر در خصوص اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری اختلاف حاصل شود مبنی بر این که اعمال مزبور در زمان افاقه یا زمان جنون مجنون انشا شده اند، تکلیف چیست
فروض مورد بررسی

A

اگر حکم جنون صادر شده باشد
اگر حکم جنون صادر نشده باشد
بررسی در این دو فرض به عمل می آید

185
Q

اگر حکم جنون صادر شده باشد
اصل بر صحت معاملات مجنون ادواری است یا بطلان
با دلیل

A

عمل حقوقی انشاشده را در حال جنون فرض می کنیم مگر این که خلافش اثبات شود؛ زیرا حکم جنون آمارهای است مبنی بر این که این معامله در حال جنون واقع شده و در نتیجه، شخصی که مدعی است که معامله در حال افاقه بوده، باید ادعای خود را اثبات کند

186
Q

اگر حکم جنون صادر نشده باشد
اصل بر صحت معاملات مجنون ادواری است یا بطلان
با دلیل

A

اگر حکم جنون صادر نشده باشد براساس اصل صحت، عمل حقوقی انشاشده را در حال افاقه فرض می کنیم مگر این که خلافش اثبات شود

187
Q

مورد معامله

تعريف

A

مال یا عملی است که معامله نسبت بدان واقع می شود

188
Q

٣ صورت مورد معامله

A

مالی که مورد نقل و انتقال واقع می شود
عملی که تعهد نسبت به انجام آن صورت می گیرد. فعل مثبت
عملی که تعهد نسبت به عدم انجام آن صورت می گیرد. فعل منفی یا ترک فعل

189
Q

شرايط موضوع معامله اگر مال باشد

٦ مورد

A
مالیت داشته باشد
معلوم باشد
 معین باشد
در زمان عقد موجود باشد
قابلیت نقل و انتقال داشته باشد
 قابل تسلیم باشد
190
Q

اگر مال مورد معامله هر يك از شرايط شش گانه را نداشت

A

اگر موضوع معامله مال باشد، باید واجد شرایط ذیل باشد و هریک از این شرایط را که نداشته باشد، معامله باطل است

191
Q

ملاک برای تشخیص این امر که موضوع معامله مالیت دارد یا خیر، نوعی است یا
شخصی

A

ملاک ما جهت تعیین مالیت کا فقدان مالیت موضوع معامله، شخصی است. یعنی مالیت داشتن موضوع معامله باید نسبت به طرفین همان عقد سنجیده شود

192
Q

مثال براي شخصي بودن معيار ماليت موضوع معامله

٢ مورد

A

عکسهای خانوادگی یک شخص در نزد عرف مردم ارزش اقتصادی برای داد و ستد ندارد، اما در نزد شخصی که عکس ها منتسب به خانواده اوست، دارای ارزش اقتصادی برای داد و ستد و در نتیجه دارای مالیت برای معامله هستند
لاشه حیوانات، یعنی حیوانات ذبح شده به دلیل آن که قابل استفاده نیست، على الأصول مالیت ندارد؛ اما اگر در معامله ای همین لاشه برای مصرف مومیایی کردن و نمایش دادن استفاده شود، در آن معامله خاص مالیت پیدا میکند

193
Q

مبهم نبودن موضوع مورد معامله
اولا بيان ماده در قانون مدني
ثانيا منظور از مورد نبودن

A

مورد معامله باید مبهم نباشد
مجهول نباشد: یعنی معلوم باشد
مردد نباشد: یعنی معین باشد

194
Q

منظور از معلوم بودن مورد معامله

A
سه مؤلفه
آن باید برای متعاملين معلوم باشد
جنس
وصف البته اوصاف مهم
مقدار
195
Q

آيا وصف و جنس و مقدار بايد مذكور باشد يا معلوم بودن كافي است

A

گر موضوع معامله کلی في الذمه باشد علاوه بر آن که وصف، جنس و مقدار موضوع معامله باید معلوم باشد، باید در عقد نیز ذکر شود. بنابراین وصف و جنس و مقدار باید هم معلوم باشند و هم مذكور

196
Q

منظور از معين بودن با مثال فروش خانه

A

منظور از این که موضوع معامله باید معین باشد، این است که موضوع معامله مردد بین دو یا چند چیز نباشد. اگر شخصی به مخاطب ایجاب بیان دارد من یکی از این در خانه را به تو فروختم، مخاطب ایجاب با دو مال مواجه است که ممکن است هر دو معلوم باشند اما معین نشده که کدام یک از آنها موضوع معامله واقع شده است

197
Q

مراتب علم به موضوع معامله

A

علم اجمالي

علم تفصيلي

198
Q

منظور از علم اجمالي چيست

A

موضوع معامله نزد طرفین معلوم نیست اما در واقع امر معلوم است و در آینده برای طرفین نیز معلوم می شود

199
Q

براي علم اجمالي مثال بزنيد

A

شخصی بگوید: «اگر کسی کیف پولم را پیدا کند من نصف پول موجود در آن کیف را به او پاداش میدهم.» در این حالت مقدار پاداش برای طرف مقابل معلوم نیست اما در عالم واقع، معلوم و برای طرف مقابل در زمان أتی قابل تعیین است

200
Q

علم تفصيلي را توضيح دهيد

A

موضوع معامله بین طرفین به تفصیل معلوم باشد. مانند آن که شخصی بگوید: «اگر کسی کیف پول مرا پیدا کند من ۱۰۰۰۰ تومان به او پاداش میدهم

201
Q

علم اجمالي كافي است يا علم تفصيلي هم لازم است

پاسخ قاطع

A

در کلیه عقود با توجه به ماهیت عقد و کارکرد آن عقد و اهدافی که اشخاص از انعقاد عقد مزبور در سر دارند، درجه ای از علم به موضوع معامله لازم است که عرفا جهل از طرفین مرتفع شده باشد

202
Q

نظر برخي حقوقدانان در خصوص ميزان درجه علم لازم

A

برخی از حقوق دانان چنین بیان داشته اند که در عقود، علم تفصیلی لازم است جز یک سری استثنائات

203
Q

حقوقداناني كه اصل بر علم تفصيلي ميذارند چه عقودي را استثنا مي كنند

A
استثنائاتی که در آنها علم اجمالی کفایت می کند
جعاله
صلح
عقد ضمان و توابع آن مثل كفالت و حواله
كليه عقود مسامحه اي مثل وقف هبه وصيت
204
Q

از نظر نگارنده در خصوص درجه علم ضروري

چه معياري صحيح است

A

در کلیه عقود با توجه به ماهیت عقد و کارکرد آن عقد و اهدافی که اشخاص از انعقاد عقد مزبور در سر دارند، درجه ای از علم به موضوع معامله لازم است که عرفا جهل از طرفین مرتفع شده باشد

205
Q

با معيار نگارنده عقود از حيث درجه علم لازم چند دسته ميشوند

A

در برخی از عقود با توجه به آنکه عقد مبتنی بر مسامحه و آسان گیری است، علم بالاجمال کافی است و علم به جزئیات لازم نیست
برخی دیگر از عقود، درجه ای از علم به جزئیات نیز لازم است
در برخی دیگر جزئیات بیشتری باید برای طرفین قرارداد معلوم باشد

206
Q

منظور از معامله به رويت چيست

A

یعنی آنکه جنس و وصف و مقدار موضوع معامله در قرارداد ذکر نشود و همه چیز به رؤیت طرف قرارداد واگذار شود

207
Q

مثال براي معامله به رويت

A

در زمان فروش خانه ای بیان کنیم که این خانه را همان گونه که خریدار رؤیت می کند و با رؤیت از کم و کیف آن آگاه شده است، به او می فروشیم

208
Q

در معامله به رويت

آيا موضوع معامله معلوم است و صحيح

A

در این حالت نیز علم به موضوع معامله حاصل شده و معامله صحیح است

209
Q

در چه نوع معامله اي امكان معامله به رويت نيست

A

كلي في الدمه

210
Q

چرا در كلي في الدمه معامله به رويت نداريم

A

اگر مصداق معامله در زمان انعقاد معامله معلوم باشد، دیگر با معامله کلی في الذمه مواجه نیستیم؛ بلکه با معامله عین معین روبرو خواهیم بود. بنابراین، در این حالت، فروش به رؤیت ممکن نیست؛ چون خود مصداق موضوع معامله در حال حاضر معلوم نیست که قابل رؤیت باشد

211
Q

تنها فرضي كه ميتوان در كلي في الذمه تعيين مصداق کرد چيست

A

در معامله کلی في الذمه نیز می توان با رؤیت نمونه ای، چنین مقرر کرد که کالای تحویلی هم، از همین جنس و وصف و مقدار نمونه ای باشد که رؤیت شده است

212
Q

ماهيت دقيق فروش از روي نمونه …. نيست بلكه … است

A

معامله به رويت نيست نوعی شرط کردن ضمنی جنس و اوصاف است

213
Q

معامله به شرط در خصوص جنس و وصف و مقدار

مثال بزنيد

A

مثلا در خرید یک قطعه طلا، بدون آنکه به جنس و وصف و مقدار آن برای ما علم اجمالی حاصل شود، بیان می کنیم که این کالا را به شرط آنکه طلای ۲۴ عیار با وزن ۵۰ گرم باشد، خریداری می کنیم

214
Q

در معامله به شرط جنس و وصف و مقدار

اثر تخلف از هر يك از شروط چيست

A

اگر جنس خاصی شرط شده باشد و خلاف آن درآید: معامله باطل است
اگر وصف خاصی شرط شده باشد و خلاف آن درآید: معامله توسط مشروط له قابل فسخ است
اگر مقدار خاصی شرط شده باشد و خلاف آن درآید: معامله قابل فسخ است

215
Q

منظور از قابل تعيين بودن موضوع معامله چيست

A

گاه موضوع معامله به طور کامل معین نیست ولی قابل تعیین است، یعنی آن که در قرارداد یک ضابطه نوعی مانند خلوص بیش تر، چالاکی بیشتر، وزن کمتر و… قرار داده شده که با آن میتوان بعدة موضوع معامله را تعیین کرد

216
Q

امكان معامله با موضوع قابل تعيين

با مثال

A

در برخی از عقود اگر به همین میزان موضوع معامله قابل تعیین باشد، کافی است و نیاز به معین بودن ندارد. برای مثال، می توان در یک قرارداد، چالاکترین اسب یعنی اسبی که در مسابقه برنده شود را به شخصی صلح کرد. در این حالت گرچه موضوع معامله معین نیست اما قابل تعیین است

217
Q

اگر چند مال مختلف با یک ایجاب معامله شود و موجب به طرف مقابل حق انتخاب داشته باشد که هر کدام را می خواهد انتخاب کند، تکلیف چیست

A

معامله صحیح است. درست است که در زمان انشای ایجاب، معین نشده که کدام مال موضوع عقد است، اما در واقع ما با چند ایجاب نسبت به چند مال مختلف مواجهیم که مخاطب ایجاب می تواند هرکدام را که بخواهد قبول کند. در این حالت وقتی که مخاطب ایجاب، یکی از ایجابها را قبول می کند، معامله نسبت به همان مال منعقد می شود و در واقع با قبولی او، موضوع معامله معین میشود.

218
Q

اگر چند مال مثلی با یک ایجاب معامله شود و موجب به طرف مقابل حق انتخاب داشته باشد که هر کدام را می خواهد انتخاب کند، تکلیف چیست

A

صحیح است و با انتخاب مخاطب ایجاب، موضوع معامله معین می شود و معامله نسبت به همان مال منعقد می شود

219
Q

موجود بودن موضوع معامله

در چه فروضي بررسي مي شود

A

موجود بودن در عين معين يا كلي در معين

موجود بودن در كلي في الذمه

220
Q

موجود بودن در عين معين يا كلي در معين

A

اگر مورد معامله عین معین یا کلی در معین باشد باید در زمان وقوع عقد موجود باشد

221
Q

موجود بودن در كلي في الذمه

با مثال

A

اگر کلی في الذمه باشد، لازم نیست که در زمان انعقاد عقد موجود باشد و همین که در زمان تحویل کالا موجود باشد نیز کفایت می کند. مانند فروش ۱۰۰ کیلو گندم امسال در حالی که هنوز گندمهای امسال به خوشه ننشسته اند

222
Q

مورد ديگري كه مشود موضوع معامله موجود نباشد

A

بيع مال آتی

223
Q

منظور از مال آتي چيست

A

یعنی مالی که هنوز به وجود نیامده است

224
Q

٣ مورد فروش مال آتي كه در حقوق ما پذيرفته شده است

A

عقد استصناع
پیش فروش آپارتمان
بیع میوه درخت در حالی که هنوز نرسیده و وقت چیدن آن فرا نرسیده است

225
Q

منظور از قابل انتقال بودن موضوع معامله

A

منظور آن است که موضوع عقد به صورت حقوقی قابلیت واگذاری داشته باشد

226
Q

٤ نمونه مال غير قابل انتقال

A

اموالی که دولت خرید و فروش آنها را ممنوع کرده باشد، مانند سلاح
اموال موقوفه
اموال عمومي
اموال مرهونه

227
Q

امكان انتقال اموال موقوفه

بررسي عين و منفعت

A

اموال موقوفه. البته اموال عین اموال موقوفه قابل انتقال نیست؛ اما منافع اموال موقوفه قابل انتقال است؛ بنابراین اموال موقوفه قابلیت فروش ندارند (جز در استثنائاتی) اما قابل اجاره دادن هستند

228
Q

امكان انتقال اموال مرهونه دو نظر

A

اموال مرهونه بنابر نظر برخی، قابل نقل و انتقال نیست. البته نظر اقوی آن است که اموال موقوفه با
حفظ حقوق رهنی مرتهن و تقدم حق مرتهن بر خریدار جدید، قابل انتقال و فروش هستند

229
Q

سوال اصلي در خصوص قدرت بر تسليم چيست

A

در چه زمانی قدرت بر تسلیم

موضوع معامله لازم است

230
Q

زماني كه بايد قدرت بر تسليم باشد

قاعده

A

قاعده اصلی آن است که قدرت بر تسلیم باید در زمان انعقاد عقد موجود باشد

231
Q

٣ استثناء اصل لزوم جود قدرت بر تسليم در زمان عقد

A

معاملات موجل
معاملات معلق
معاملات منوط به تنفيذ

232
Q

معاملات مؤجل

قدرت بر تسليم چه زماني شرط است

A

قدرت بر تسلیم در زمان اجل یا همان سررسیدی که قرار است تسلیم صورت گیرد، لازم است

233
Q

معاملات معلق

قدرت بر تسليم چه زماني شرط است

A

قدرت بر تسلیم در زمان وقوع معلق عليه لازم است

234
Q

معاملات موقوف به تنفيذ

قدرت بر تسليم چه زماني شرط است

A

در معاملاتی که موقوف به اجازه (تنفيذ) شخصی هستند مانند معاملات اکراهی یا معاملات فضولی یا عقود مالی منعقده توسط سفیه یا صغیر ممیز: قدرت بر تسلیم در زمان اجازه یا تنفيذ لازم است

235
Q

ملاك قدرت بر تسليم

شخصي يا نوعي

A

ملاک قدرت بر تسليم نوعی است. بنابراین قدرت شخص بایع بر تسلیم موضوعیت ندارد؛ بلکه قابل تسلیم بودن مال موضوعیت دارد

236
Q

با توجه به نوعي بودن قدرت مال بر تسليم

چه تغييري را نويسنده پيشنهاد ميدهد

A

به جای عبارت قدرت بایع بر تسلیم از عبارت قابلیت مال برای تسلیم استفاده کنیم

237
Q

در یک معامله خیاری قدرت بر تسلیم در چه زمانی لازم است

A

در همان زمان انعقاد عقد قدرت بر تسلیم لازم است؛ زیرا خیاری بودن معامله مانع از انتقال موضوع معامله به طرف مقابل و اجرای تعهدات قراردادی مانند تسلیم موضوع معامله نمی شود

238
Q

اگر در حین معامله، قدرت بر تسلیم وجود داشته باشد اما طرفین با تصور اینکه قدرت بر تسلیم وجود ندارد وارد معامله شوند، چنین معامله ای چه حکمی دارد

A

معامله باطل است؛ زیرا این امر بیانگر آن است که طرفین قصد واقعی برای انعقاد معامله نداشته اند

239
Q

زوال قدرت بر تسلیم بعد از انعقاد معامل

منظور چيست

A

اگر در حین عقد، قدرت بر تسلیم موجود باشد، اما پس از عقد قدرت بر تسلیم از بین برود

240
Q

زوال قدرت بر تسلیم بعد از انعقاد معامل
معامله چه حكمي دارد
٢ حالت

A

اگر عدم قدرت بر تسلیم دایمی باشد

اگر عدم قدرت بر تسلیم موقت باشد

241
Q

اگر زوال قدرت بر تسليم دائمي باشد

تكليف معامله چيست

A

معامله منفسخ میشود

242
Q

اگر زوال قدرت بر تسليم موقت باشد

٢ فرض

A

رابطه تعهد و زمان انجام آن به نحو وحدت مطلوب است، یعنی اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام نشود، در سایر زمان ها قابل انجام نیست، که در این صورت نیز معامله منفسخ میشود
رابطه تعهد و زمان انجام آن به نحو تعدد مطلوب است، یعنی اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام نشود، در سایر ازمنه قابل انجام است، که در این حالت برای متعهدله خیار فسخ پدید می آید

243
Q

منظور از تعدد و وحدت مطلوب رابطه زمان تعهد و تعهد چيست

A

وحدت مطلوب يعني اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام
نشود، در سایر زمان ها قابل انجام نیست
تعدد مطلوب يعني اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام
نشود، در سایر ازمنه قابل انجام است

244
Q

اگر موضوع معامله فعل يا ترك فعل باشد

٥ شرط موضوع معامله چيست

A
دارای منفعت عقلایی باشد
.معلوم باشد
معین باشد
مقدور باشد
مشروع باشد
245
Q

ملاك متمضمن منفعت عقلايي بودن چيست

A

ملاک منفعت عقلایی یک عمل شخصی است. یعنی باید دید که آیا عمل موضوع تعهد نسبت به طرفین قرارداد منفعت عقلایی دارد یا خیر

246
Q

علم به موضوع معامله اگر عمل ياشد چيست

A

علم به میزانی لازم است که عرفا رفع ابهام به عمل آید

247
Q

مقدور بودن ملاك نوعي دارد يا شخصي

A

ملاک برای مقدور بودن موضوع تعهد، ملاک نوعی است مگر آن که عمل موضوع تعهد قائم به شخص باشد؛ یعنی مباشرت شخص متعهد در آن شرط باشد که در این صورت ملاک مقدور بودن شخصی است

248
Q

منظور از مشروع بودن موضوع معامله چيست

A

عمل موضوع تعهد خلاف قانون، نظم عمومی یا اخلاق حسنه نباشد

249
Q

جهت معامله را تعريف كنيد

A

علت غایی و هدفی که شخص را به سمت انجام معامله سوق می دهد و داعی و انگیزه او از انجام معامله می شود

250
Q

براي جهت معامله مثال بزنيد

A

شخصی زمینی را به هدف انبار کردن کالا در آن مکان، اجاره می کند. انبار کردن کالا، جهت این معامله است

251
Q

اثر جهت در صحت يا فساد عقد به چه ترتيب است

مصداق بارز معاملاتي كه در قانون مدني به همين دليل باطلند

A

لازم نیست که در عقد، جهت تصریح شود؛ اما اگر تصریح شود باید مشروع باشد؛ در غیر این صورت موجب بطلان عقد است
قراردادهای مبتنی بر قمار و گروبندی، قراردادهایی هستند که جهت آنها نامشروع است و از این رو باطلند (ماده ۶۵۴ ق.م)

252
Q

گروبندي و قمار

در كجا باطل نيست

A

البته غیر از گروبندی نسبت به سوارکاری، تیراندازی و شمشیرزنی که به دلیل مصارف عقلایی آنها مجاز است

253
Q

امكان تعميم قمار و گروبندي در مورد اسب سواري شمشير زني و تيراندازي به موارد مشابه

A

این ماده را می توان به موجب وحدت ملاک به سایر مصارف عقلایی و مشروع گسترش داد و گروبندی را در آن امور مجاز دانست.

254
Q

جهت تعهد را تعريف كنيد

A

آن چه که شخص به واسطه انجام معامله، به صورت مستقیم و

بلاواسطه بدان نایل می شود

255
Q

جهت تعهد با جهت معامله از حيث جنبه … يا … بودن مقايسه كنيد

A

جهت تعهد جنبه نوعی دارد و در تمام معاملات از یک نوع، یکسان است؛ اما جهت معامله جنبه شخصی دارد

256
Q

مقايسه نوعي يا شخصي بودن جهت تعهد و معامله در مثال خريد زمين

A

برای مثال، شخصی که زمینی را برای تبدیل به باغ خریداری می کند، شخص دیگر زمینی برای ساخت مسجد خریداری می کند، شخص دیگری زمینی را برای ساخت ویلا خریداری می کند، شخص دیگری زمینی را برای ارزش افزوده و فروش مجدد خریداری می کند. در همه این معاملات، مالکیت زمین، که هدفی ثابت است، جهت تعهد است و اهدافی مانند ایجاد باغ، ساخت مسجد، ساخت ویلا و فروش مجدد زمین بعد از ایجاد ارزش افزوده، جهت معامله است

257
Q

جهتي كه بايد مشروع بايد جهت تعهد است يا معامله

با دليل

A

آنچه که از مشروع یا نامشروع بودن آن بحث می شود؛ جهت معامله است، نه جهت تعهد؛ زیرا جهت تعهد در عقودی که مخالفتی با قانون نداشته باشند، همیشه مشروع است. اما جهت معامله است که می تواند نامشروع باشد…

258
Q

جهت نا مشروع در چه صورتهايي به بطلان معامله مي انجامد

A

تصریح به جهت نامشروع یکی از طرفین
بیان جهت نامشروع یکی از طرفین به طور ضمنی و کشف آن از اوضاع و احوال امر
اطلاع طرف مقابل از جهت نامشروع شخص دیگر حتی اگر این جهت نامشروع به طور صریح یا ضمنی بیان نشود
هر دو طرف قرارداد دارای جهت نامشروع باشند، که در این صورت حتی در صورت عدم اطلاع هر طرف از جهت نامشروع طرف دیگر، باید معامله را باطل دانست

259
Q

در چه صورت حتي بدون عدم اطلاع طرف مقابل جهت نامشروع به بطلان معامله ميانجامد

A

آن حالتی است که هر دو طرف قرارداد دارای جهت نامشروع باشند، که در این صورت حتی در صورت عدم اطلاع هر طرف از جهت نامشروع طرف دیگر، باید معامله را باطل دانست.

260
Q

منظور از معاملات به قصد فرار از دين

A

یعنی شخص مدیون به این منظور که طلب کاران به اموال او دسترسی نداشته باشند، اموال خود را به سایرین منتقل کند

261
Q

دو شكل معاملات براي اضرار ديان

A

صوری یا حقیقی

262
Q

مثال براي معامله ي صوري به قصد فرار از دين

A

مانند آن که شخصی برای آن که طلبکاران به اموال او دسترسی نداشته باشند، اموال خود را ظاهرا به نام پدرش کند، و قرار بر این گذارند که بعد از ناامید شدن طلب کاران از دسترسی به اموال، پدر او مجددأ اسناد مالکیت اموال را به نام فرزندش کند

263
Q

حكم معامله فرار از دين صوري

با دليل

A

در هر صورت باطل اند؛ زیرا قصد واقعی برای انجام معامله وجود ندارد. کلیۂ عقود صوری به دلیل فقدان قصد باطل اند، چه این معاملات برای فرار از تأدیه دیون منعقد شده باشند و چه به هر قصد دیگری منعقد شوند

264
Q

معامله غيرصوري به قصد فرار از دين

مثال

A

مانند آن که شخص برای آن که طلبکاران اموال او را توقیف ننمایند، حقیقتا اموال خود را به پدر خود هبه کند یا آن که این اموال را بفروشد و ثمن معامله را به حسابهایی در خارج از کشور و دور از دسترس طلب کاران منتقل کند

265
Q

حكم معاملات غير صوري به قصد فرار از دين

٢ دسته

A

وقف يا عقود مجاني ديگري

ساير معاملات به قصد فرار از دين

266
Q

اگر وقف يا عقود مجاني ديگري به قصد فرار از دين صورت گيرد حكم چيست
علت ذكر وقف در اين دسته چيست

A

غیرنافذ است

اده ۶۵ ق.م ناظر به وقف است؛ اما بنابر وحدت ملاک، به سایر عقود مجانی هم قابل سرایت است

267
Q

ساير معاملات به قصد فرار از دين چه حكمي دارند

A

غيرقابل استناد در برابر طلبکاران

268
Q

شرط غير قابل استناد عقود غير رايگان در برابر طلبكاران چيست

A

این معاملات به این شرط در برابر طلبکاران غیر قابل استناد اند که طرف مقابل منتقل اليه نیز به قصد طرف دیگر مبنی بر فرار از تأدیه دیون مطلع
باشد

269
Q

تفاوت معامله غیرنافذ و معامله غیرقابل استناد در چیست

A

معامله غیرنافذ نه در رابطه بین متعاملین و نه در رابطه با اشخاص ثالث اثر حقوقی ندارد، اما معامله غیرقابل استناد، در رابطه بین متعاملین صحیح است و دارای اثر حقوقی است و برای آنها الزام آور است، اما طلبکاران می توانند چنین معامله ای را نادیده بگیرند و مال انتقال یافته را همچنان متعلق به بدهکارشان فرض کنند و اقدام به توقیف آن نمایند

270
Q

حكم وصیت به قصد فرار از دین چیست

A

صحیح است؛ زیرا خللی به حقوق طلبکاران وارد نمی کند؛ زیرا ابتدا دیون متوفی از اموالش پرداخت می شود، و سپس نوبت به اجرای وصایای متوفی میرسد

271
Q

حكم ابراء به قصد فرار از دین چیست؟ یعنی اگر شخصی از شخص دیگر، طلبکار باشد و به عده ای مدیون باشد و سپس برای اضرار مدیونین خود، بدهکار خود را ابراء کند، تکلیف این ابراء چیست

A

غیرنافذ است زیرا ابراء، یک ایقاع مجانی است و بنابراین، ابراء مانند عقود مجانی، اگر به قصد فرار از ادای دین باشد، غیرنافذ است

272
Q

رد هبه یا رد وصیت یا رد صلح مجانی برای فرار از ادای دین چه حکمی دارد؟
ابتدا فرض سوال را باز کرده و توضیح دهید

A

اگر شخصی به عده ای مدیون باشد و سپس شخصی مالی را به او هبه کند یا مجانأ صلح کند یا آنکه مالی را به نفع او وصیت کند ولی آن شخص بدهکار برای آنکه آن مال در اموالش وارد نشود، از قبول أن هبه یا صلح مجانی یا وصیت، امتناع کند و هبه یا صلح یا وصیت را رد کند

273
Q

رد هبه یا رد وصیت یا رد صلح مجانی برای فرار از ادای دین چه حکمی دارد

A

این اقدام صحیح است. چون آن مال هنوز در شمار اموال شخص وارد نشده است و بنابراین رد هبه یا صلح یا وصیت توسط او، مصداق تصرف در اموالش برای فرار از ادای دین نیست که بتوان آن را غیرنافذ یا باطل دانست